جلسه یازدهم درس خارج فقه معاملات جدید حجت السلام و المسلمین جواد عبادی
شنبه, 16 بهمن 1400 03:52 انجمن مالی اسلامی ایران موسسه فقه اقتصادی طیبات درس فقه معاملات جدید استاد عبادی 283

جلسه یازدهم درس خارج فقه استاد جواد عبادی در موضوع فقه معاملات جدید در ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ به همت انجمن مالی اسلامی ایران و موسسه طیبات برگزار گردید.

استاد عبادی فقه معاملات جدید جلسه 11 مورخ 11 بهمن 1400
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین سیما بقیه الله فی الارضین و العاقبه لاهل التقوی و الیقین
موضوع جلسه‌مان بحث رمزارزهاست، بحث را در مورد مالکیت رمزارزها پی می‌گیریم، قبلاً در مورد مالیت به حد کافی صحبت کردیم، منتها موضوع بعدی که مطرح هست درباره رمزارزها مسئله مشروعیت مالکیت بر رمزارزهاست، امروز این را ان‌شاءالله باز می‌کنیم مطلبش را.
در مورد ابعاد فقهی انواع رمزارزها ما ابتدا چند بسته بندی داریم، که آن دسته بندی‌ها را ابتدا عرض می‌کنم، دسته بندی‌های مختلفی در مورد رمزارزها من تا این جلسه خدمت شما عرض کردم اما یکی از آن دسته بندی‌ها که به ذهنم می‌رسد برای بحث‌های بنده مناسب هست و با آن می‌رود بحث فقهی جلو، عبارت است از این که ما یک رمزارزهای بخش خصوصی داریم یک رمزارزهای بخش دولتی منظور چی هست، بخش دولتی یعنی این که دولت این رمرارز را راه اندازی می‌کند بانک مرکزی یک کشور آن رمزارز را راه اندازی می‌کند. بخش خصوصی یعنی چی، یعنی رمزارزهایی که توسط بخش خصوصی یعنی غیر دولتی راه اندازی می‌شود، پس من این دسته بندی را انتخاب کردم، رمزارزهای بخش خصوصی کمک هم بکنید بعد دقت کنید من مثل این که کنفرانس به شما می‌دهم، شما به من کمک کنید بحثم تکمیل‌تر می‌شود تا در یک ارائه دیگر اگر اشکالاتی داشت اشکالاتش را بتوانم جبران کنم و مرتفع بکنم.
پس رمزارزهایا بخش خصوصی، رمزارزهای بخش دولتی، این دسته بندی، دسته بندی خوبی است، رمزارزهای بخش خصوصی یعنی بانک مرکزی یک کشور آن را راه اندازی نکرده، بلکه بخش خصوصی حالا چه جوری عرض می‌کنم خدمت شما، خود رمزارزهای بخش خصوصی دو دسته هست رمزارزهای دارای پشتوانه و رمزارزهای بدون پشتوانه، رمزارزهای دارای پشتوانه آن پشتوانه‌اش چی باشد، خودش اقسامی دارد، پشتوانه‌اش آیا دلار امریکا است، مثل تتر، آیا طلا هست مثل تتر گلد یا نه پشتوانه‌اش نفت است مثل پترو ونزوئلا، پس این‌ها رمزارزهایی هستند که پشتوانه دارند، حالا توضیح می‌دهم پشتوانه چیه، توضیح خواهم داد. اما رمزارزهایی که پشتوانه ندارند مثل بیت کوین، مثل اتریوم، رمزارزهای بخش دولتی مانند چی مانند ارز ریالی که بانک مرکزی ایران دارد راه اندازی می‌کند.
برویم سراغ رمزارزهای بخش خصوصی آن قسمت اول دارای پشتوانه‌ها، رمزارزهای دارای پشتوانه را یک اصطلاح انگلیسی هم دارد، اصطلاحاً گفته می‌شود به این مجموعه رمزارزهای دارای پشتوانه گفته می‌شود استیبل کوین‌ یعنی ثابت یعنی مستقر، یعنی دیگر کم تغییر، نه اینکه اصلاً تغییر پیدا نکند، استیبل کوین‌ یعنی رمزارزهایی که یک مقدار تغییر و تحولاتش نسبت به آن غیر پشتوانه‌ای‌ها کمتر است یا حتی بعضی‌هایش می‌گویند اصلاً تغییری در آن نیست، این یعنی چی، توضیح می‌دهم.
این دارای پشتوانه‌ها بسته به این که پشتوانه‌اش چی باشد، با همدیگر متفاوت است. اولی پشتوانه طلا است برای نمونه تتر گلد دارای پشتوانه ثلاث و طلای پشتوانه این توکن در خزانه سوییس نگهداری می‌شود حالا اگر خزانه سوییس نگهداری می‌شود آیا این دولتی نمی‌شود، نه این را یک شرکتی راه اندازی کرده، متعهد شده به اندازه توکن‌ها یا آن رمزها، توکن یعنی رمز، رمزهایی که دارند منتشر می‌کنند در بستر بلاک چین، به همان اندازه من طلا نزد خودم نگهداری می‌کنم چقدر طلا الان خواهم گفت، طلای فیزیکی برای این رمزارز با شماره سریال، میزان فولوس و وزن دقیق آن ثبت می‌شود و قابل شناسایی هست، حتی در صورتی که سرمایه گذاران تمایل داشته باشند می‌توانند طلای فیزیکی را دریافت کرده یا معادل آن در واقع پول دریافت کنند.
دانش‌پژوه: این تعهدی که کرده به چه نحو تعهد کرده یعنی همینجوری گفته یا طی قرارداد است ضمن قرارداد است به چه صورت تعهد کرده که فردا اگر زد زیرش تکلیف چیست؟
استاد: من جلوتر خدمت شما عرض خواهم کرد، بررسی‌ها، هم بررسی‌های ما، هم بررسی‌های مجامع جهانی خواهید دید که تردید جدی وجود دارد نسبت به ادعای پشتوانه داشتن این رمزارزهای دارای پشتوانه و لذا در نهایت خواهید دید از نظر بنده این‌ها را اگر بخواهیم بحث فقهی آن را بررسی کنیم باید ملحق کنیم به همان بدون پشتوانه‌ها، چون واقعاً تردید جدی وجود دارد در این، چنین چیزی هست یا نه منتها این‌ها سایت‌هایی دارند، پروتکل‌هایی دارند ادعاهایشان در برخی از مجامع اقتصادی بین المللی تأیید می‌شود بعضی‌هایشان، بعضی‌ها تأیید نمی‌کنند تکذیب می‌کنند شما الان یک واکسنی درست می‌کنید می‌گویید این برای امیکرون خیلی خوب است این برای کوید نوزده خیلی خوب است، سوال می‌کنند که از کجا معلوم، می‌گویند این را بررسی کردند یک جاهایی و استانداردهایی به آن دادند، در عین حال جاهایی هستند که بررسی کردند و گفتند نه قبول نداریم بالاخره این هم یک شرکتی است، آورده این را عرضه کرده، و توانسته در مجامع اقتصادی برای خودش جا باز کند، خریدارانی دارد با همین ادعاها، اما این ادعاها آیا یک جایی هست که برود این را راست آزمایی بکند یا نه، این شاید بعضی جاها تأییدیه‌هایی صادر کرده باشند ولی در مقابل هستند جاهایی که رفتند بررسی کردند و گفتند که یا ادعایی بیش نیست و پشتوانه‌‌ای در این مورد وجود ندارد، ما فعلاً با اطلاعات موجود داریم صحبت می‌کنیم یعنی الان اگری است اگر این باشد چه جوری خواهد شد، لذا فعلاً اجازه بدهید این را برویم جلو، آن مطالبی که این‌ها گفتند ما داریم آن‌ها را مطرح کنیم و حکم فقهی اینها را در بیاوریم بعد خودم در پایان خواهم گفت الان هم عرض کردم در مورد اینها چی وجود دارد.
تتر که یکی از بزرگترین مراجع صدور استیبل کوین‌هاست، استیبل کوین گفتند در واقع متمرکزها. دارای پشتوانه‌های ثابت ولی پشتوانه خود تتر دلار هست، یک توکن در واقع عرض دیجیتال با پشتوانه طلا هم عرضه کردند اینها گفتند تترکوین نام این توکن عرض کردم تترکوین ‌است و هر تترگلد به پشتوانه یک انس طلای خالص از یک شمش طلای در واقع خاص هست یعنی ناب هست.
طلاهای پشتوانه تترگلد در یک خزانه سوییسی به امانت گذاشته شده، صاحبان این توکن می‌توانند شماره سریال شمش طلای مختص توکن خودشان را در وب سایت رسمی تتر مشاهده کنند، سرمایه گذاران تترگلد می‌توانند طلای خود را دریافت کنند حتی امکان معاوضه آن با پول نقد نیز وجود دارد انتقال تترگلد در شبکه بلاک چین اتریوم در واقع صورت می‌گیرد و به همین دلیل جز این مجموعه‌های در واقع اتریوم هست می‌دانید بلاک چین‌ها، شکل‌های مختلفی دارند این در بستر بلاک چین اتریوم در واقع منتشر شده، این نکته اول در مورد پشتوانه طلا.
سایر نمونه‌های در ظرف‌های دارای پشتوانه که پشتوانه‌اش طلا باشد. پکس گلد و دیجیکس گلد است. و یک ارز دیجیتال ایرانی هم سال 1397 منتشر شد، البته همین الان هم هست ولی خیلی نتوانست جا باز کند توضیح خواهم کرد، عرض دیجیتال ایرانی با پشتوانه طلا با نام پیمان که این را عرض می‌کنم یک مقدار بیشتر توضیح خواهم دارد در مورد پکس گلد توضیح بدهم، شرکت پکسوس نیویورک آمریکا است هر پکس گلد به پشتوانه یک اونس طلای خالص تولید می‌شود و طلاهای پشتوانه این توکن ارز دیجیتال در خزانه شرکت برینکس به امانت گذاشته شده و این طلاها در اختیار شرکت پکسوس هست اما مالک آن‌ها دارندگان آن رمزارزها هستند، دیجیکس گلد این هم شرکت یجیکس گلوبال در سنگاپور هست، توکن‌های دیجیکس گلد را تولید می‌کند، هر یک از این ارزهای دیجیتال به پشتوانه یک گرم طلا صادر می‌شود و طلاهای پشتوانه دیجیکس گلد به خزانه‌هایی در کانادا و سنگاپور سپرده می‌شود، این خزانه‌ها توسط اتحادیه شمش طلا بیمه شده‌اند و دیجیت کولد هم نیز قابل معاوضه با شمش طلا هست. طراح توکن دیجیکس گلد دسترسی افراد به طلا به صورت دیجیتال را ایجاد نموده و در ازای معاوضه هر کدام از این توتن‌ها با طلای فیزیکی یک درصد کارمزد دریافت می‌کند.
ارز دیجیتال با پشتوانه طلا که پیمان هست، این را یک ارز دیجیتال با پشتوانه طلا توسط شرکت ققنوس یعنی یک مجموعه‌‌ای از شرکت‌ها با همدیگر دست به دست همدادند، کنسرسیوم را تشکیل دادند به نام ققنوس چی‌ها هستند چهار تا بانک ایرانی، بانک پارسیان، بانک پاسارگاد و بانک ملی و بانک ملت، این‌ها آمدند این توکن را با پشتوانه طلای ایرانی که اسم این توکن را پیمان گذاشتند منتشر کردند دو کیلوگرم طلا به جهت پشتیبانی از پیمان تهیه شده و معادل آن ارز دیجیتالی عرضه کردند.
دانش‌پژوه: ببخشید در این زمینه که الان فرمودید خصوصاً که می‌گویید استیبل و مقدار در ازای پشتوانه آن کاملاً مشخص است این نباید قیمتش بالا پایین بشود، قیمت این فرضاً هر چقدر هست ده گرم طلاست، به روز می‌شود همین قدر جابجا کرد، مثل بیت کوین نیست که برود بالا و پایین بی حساب و کتاب.
استاد: درست است این در واقع ارزش این معادلش مشخص است، اما این که در بازار تابع عرضه و تقاضا باشد و با این که شما الان این را ببرید به آن شرکت اینقدر طلا می‌دهد، ولی ارزش این بر اساس عرضه و تقاضا آیا بالا بشود این محتمل هست، کما این که جلوتر خدمت شما توضیح خواهم داد در این مورد.
دانش‌پژوه: یعنی این دو حیث ارزشی دارد؟
استاد: بله دیگر شما الان فرض کنید این دلاری که دستتان هست معادل آن یک طلایی، اصلاً ریال خودمان یک زمانی قانون پولی بانکی جمهوری اسلامی ایران هم سال هزار و سیصد و پنجاه و یک گفته شده است که یک ریال معادل چقدر طلا هست، البته الان آن دیگر این‌ها همه به هم خورده در بحث پول، یعنی پول اعتباری پشتوانه داشته باشد تقریباً یک امر مردودی هست به خاطر چاپ پول‌هایی که توسط بانک‌ها دارد صورت می‌گیرد، خلق پولی که دارد صورت می‌گیرد ما نمی‌توانیم بگوییم که چهار هزار هزار میلیارد نقدینگی که الان داریم، معادل آن را حتماً طلا در بانک مرکزی داریم، اما این‌ها هنوز آن ادعا را دارند وقتی این ادعا را دارند آن وقت شما قدرت خرید این پول آیا معادل همان طلا هست یا نه؟ نه، این پایین بالا می‌شود، ارزش پول پایین می‌آید، ارزش پول بالا می‌رود، حالا این پول ملی است، آن تتر بلدی که پشتوانه‌اش طلا هست در بازار یک دفعه می‌بینید خواهان زیاد دارد، قیمت این بالاتر است و گاهی در واقع پایین است، منتها این پایین بالا شدن قیمت‌ها، نسبت به آن رمزارزهایی که پشتوانه ندارد، فوق العاده کمتر هست، نمونه‌اش را در مورد این خواهم گفت درمورد دلار با پشتوانه دلار نمونه‌اش را عرض خواهم کرد.
آن رمزارز پیمان که در ایران منتشر شده بود آیا بانک مرکزی برای آن مجوز داده بود یا نداده بود، پاسخ این است که اوایل این را مجوز داده بود، یعنی زیر نظر بانک مرکزی داشتند کار می‌کردند منتها بعداً با توجه به این که آمریکا آمد و به افرادی که، این‌ها بحث فن آوری این‌ها کمک کرده بود، این‌ها را تحریم کرد، به خاطر همین بانک مرکزی هم پا پس کشید و اعلام کرد ما به هیچ بانکی یا مجموعه‌‌ای برای تولید رمزارزها مجوز ندادیم، لذا آخرین چیزی که ما اطلاع داریم این است که این رمزارز اولاً نتوانست بین مردم جا باز کند و تقریباً شاید خیلی از شما که با بیت کوین و اینها هم از نظر قسمی آشنا هستید و در جریانات آن هستید اولین بار شاید از من می‌شنوید بحث رمزارز پیمان را، لذا خیلی دیگر استقبال از آن نشد.
رمزارز دومی که پشتوانه، آن که گفتم پشتوانه‌اش طلا بود، این دومی که عرض می‌کنم رمزارز با پشتوانه دلار هست، این رمزارز تتر نام دارد به ازای هر واحد تتری که تولید می‌شود یک دلار امریکا در ذخایر بانکی نگهداری می‌شود که به عنوان پشتوانه ارز دیجیتال عمل بکند یعنی اگر صد واحد حالا آن علامت اختصاریش‌ است به بازار عرضه می‌شود باید صد دلار در خزانه بانک نگهداری بشود تا ارزش تتر همواره برابر یک دلار بماند البته در خصوص این موضوع در بین این مطلب را همین مسئله‌‌ای بود که گفتم به شما توضیح می‌دهم در خصوص این موضوع در بین جامعه رمزارزها شک و تردید وجود دارد و بلکه این رمزارز را به عدم داشتن پشتوانه کافی متهم می‌کنند، دلیل بحث برانگیز بودن تتر این است که شرکت منتشر کننده آن شواهد کافی دال بر حسابرسی پشتوانه ادعایی خود ارائه نکرده و در پانزده اکتبر دو هزار و هفده و پس از این که سرمایه گذاران تردیدهای جدی نسبت به پشتوانه داشتن تتر داشتند، این رمزارز قیمتش به نود سنت رسید، یعنی با این که یک دلار بود ارزش این کاهش پیدا کرد، این که گفتم یک مقداری ارزشش بالا پایین می‌شود به خاطر همین است، این هم در مورد رمزارز با پشتوانه، با پشتوانه دلار.
رمزارز دیگری که پشتوانه دارد و خدمت شما منتشر می‌شود، رمز ارز با پشتوانه نفت هست، این رمز ارز پترو نام دارد، پترو واحد پولی و ارزی کشور ونزوئلا است که توسط بانک مرکزی این کشور با استفاده از فن آوری بلاک چین ایجاد شده، پشتیبان این ارز دیجیتال ذخایر نفتی کشور ونزوئلا است و نرخ این ارز دیجیتال به گونه‌‌ای طراحی شده که نوسان چندانی نداشته باشد نه اینکه اصلاً نوسان ندارد، نوسان آن اینقدر نیست یک دفعه مثل سه ماه قبل قیمت بیت کوین شصت دلار بود امروز فکر کنم سی و هشت دلار هست، نسبت به دیروز یک مقداری افزایش پیدا کرده سی و هشت هزار دلار، یعنی شصت هزار دلار یک دفعه آمد سی و هشت هزار دلار، الان تقریباً یک بیت کوین یک میلیارد و هفتاد میلیون تقریباً این طور هست.
حالا ونزوئلا چرا آمد این را راه اندازی کرد، هدف اصلی به وجود آمدن ارز دیجیتال پترو که عرض کردم توسط بانک مرکزی راه اندازی شده، بانک مرکزی ونزوئلا راه اندازی شده دور زدن تحریم‌های امریکا بود، کشور ونزوئلا تنها از راه صادرات نفت اقتصاد خودش را می‌چرخاند و دولتش قصد دارد با گسترش ارز دیجیتال رسمی خود کمکی به چرخه اقتصاد کشور بکند و آن را نجات بدهد، که در آن موفق نبود، ارز دیجیتال پترو در دسامبر دو هزار و هفده توسط دولت ونزوئلا صادر شد و در دفتر بلاک چین، در فوریه دو هزار و هیجده بخشی از ذخایر نفتی‌ به عنوان پشتوانه این ارز قرار گرفت، دولت ونزوئلا تا کنون اقدامات زیادی برای ترویج استفاده از ارز دیجیتال پترو انجام داده، نظیر پرداخت حقوق کارمندان بازنشسته با پترو و غیره اما مردم استقبالی از این ارز دیجیتال به عمل نیاوردند. این هم یک رمزارز با پشتوانه دیگر که پشتوانه آن نفت هست.
ابعاد فقهی این رمزارزها را خدمت شما عرض کنیم و کلاً این بحثش را جمع کنیم، بحث رمزارزهای دارای پشتوانه را. ببینید رمزارزهای دارای پشتوانه دیگر استخراج معنا ندارد آن حل معمای بلوکی که قبلاً جناب آقای مظهر توضیح دادند که شما هر دیتایی را بدهید به یک بلوکی از آن طرف یک رمزی می‌دهد بیرون که آن رمز در واقع آن یک معمایی که در مورد آن بلوک یا بلوک در واقع وجود دارد شما محکوم می‌شوید از طریق این ماینرها عملیات ماینیگ انجام می‌دهید و آن را استخراج می‌کنید آن می‌شود استخراج رمزارز در کجا، این کجا معنا دارد آنجایی که پشتوانه ندارد، ولی وقتی که یک شرکتی می‌آید می‌گوید به اندازه این طلا خودم آمدم توکن در بستری‌ به وجود آوردم این استخراج معنا ندارد، خودش می‌گوید استخراج کردم یعنی بحث استخراج معنا ندارد انتشار معنا دارد، با توجه به این که استخراج در مورد رمزارزهای دارای پشتوانه معنا ندارد.
بنابراین ابعاد فقهی این نوع رمزارزها منحصر در خرید و فروش آن‌هاست و سوال این است با فرض این که قانون گذار مثلاً در کشور ایران مجلس یا بانک مرکزی بخواهد به معاملات رمزارزهای با پشتوانه مجوز دهد، آیا خرید و فروش این رمزارزها از نظر شرعی صحیح هست یا نیست؟
پاسخی که ما در طیبات در واقع روی آن کار کردیم و نظر ما هست این است که با فرض این که پشتوانه این نوع رمزارزها یک دارایی که عرفاً مال محسوب می‌شود، قبلاً در مورد بحث مال به طور مفصل با هم صحبت کردیم، با فرض این که این کدی که این توکنی که من در اختیار دارم، رمزی که در اختیار دارم پشتوانه‌اش کسی منتشر کرده که ادعا می‌کند این را شما داشته باشید و در ازای آن به من پول بدهید در واقع چی دارید خریداری می‌کنید، دارید نفت خریداری می‌کنید، دارید طلا خریداری می‌کنید دارید دلار خریداری می‌کنید پس با فرض این که پشتوانه این نوع رمزارزها یک دارایی که عرف به آن دارایی مال میدهد هست، بدین معنا که هر واحد از این رمزارز معادل و نمایانگر مقدار معینی از دارایی پشتوانه هست که در عالم خارج وجود داشته و ادعا می‌شود که نزد شرکت راه اندازی کننده این رمزارز یا خزانه خاصی نگهداری می‌شود، و امکان تحویل آن مقدار دارایی به دارنده رمزارز وجود دارد در این صورت معنای خرید و فروش این رمرارزها در واقع خرید فروش واحد معین، واحد یا واحدهای معینی از آن دارایی پشتوانه است که از نظر شرعی اشکالی ندارد.
اما با توجه به تردیدهای جدی مجامع بین المللی نسبت به ادعاهای شرکت‌های متولی این نوع رمزارزها مبنی بر پشتوانه داشتن این نوع رمزارزها شاید بهتر باشد که این نوع رمزارزها را ملحق به رمزارزهای بدون پشتوانه مثل بیت کوین کنیم که حکم شرعی آن در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت این تمام شد در مورد رمزارزهای با پشتوانه.
دانش‌پژوه: استاد این تصویری که شما ارائه دادید از این قضیه در حقیقت مثل حواله عرفی است، فقط در حین انتقال دوستان دارند پشت نویسی می‌کنند بالاخره آخر سر کسی که می‌خواهد طلا را بگیرد یا دلار را بگیرد باید مراجعه کند به آن بانک خاص و از آن جا بگیرد از همان شرکت بگیرد، جای دیگر که نمی‌تواند طلا را بگیرد.
استاد: بله دقیقاً‌همین است، سند است در واقع سند یک دارایی.
دانش‌پژوه: بر اساس همین عین همان حواله باید برخورد کرد.
استاد: نکته‌‌ای دارید، عین حواله است.
دانش‌پژوه: می خواهم بدانم عین ساختار همان باید با آن برخورد کنیم، چون تصور این بود که خودش مال است.
استاد: نه خودش مال نیست، قطعاً خودش مال نیست و آن چیزی که درواقع مال است اینجا این پشتوانه این هست.
دانش‌پژوه: استاد من اینطور متوجه شدم این دو تا ارزش دارد یعنی می‌تواند یک فعل آن بانک مراجعه کند و معادل آن طلا بگیرد می‌تواند همین حواله را بدهد همین الان پول بگیرد یک ارزش اینجوری هم دارد.
استاد: ببینید شما الان کوپن دارید، کوپنی دارید که معادل این کوپن به شما سه کیلو مثلاً قند خواهند داد به شما، در واقع این کوپن‌ها رفته رفته در بازار خودش خرید و فروش می‌شود، اما خودش ذاتاً ارزش دارد یا نه، نه، اینها چیست، این‌ها سندهای آن‌ها است می‌تواند دقیقاً با قیمت در واقع قیمت آن‌ها را چیز بگیرد به خود یعنی قیمت ثابتی که هم قیمت آن پشتوانه که قند هست، هر چی آن باشد قیمت این هم همان است یعنی من این را به شما می‌فروشم انگار آن قند را به شما دارم می‌فروشم، آن قیمتش در بازار چقدر است، این هم قیمتش همان است شاید قیمت آن برود بالا مثلاً طلا گران بشود، قیمت این هم گران بشود یا طلا قیمتش بیاید پایین، این هم قیمتش بیاید پایین، نفت هم همینطور، دلار هم همینطور درست شد، این رقم قابل پایین بالا شدن هست، بعضی وقت‌ها وقتی منحصراً با این کوپن‌ها آن دارایی را بدهند با فرض این که با این کوپن‌ها آن دارایی را بدهند و این کوپن‌ها در بازار یک ارزش بازاری برای خودش پیدا می‌کند یعنی علاوه بر این که آن هست، ارزشش تا به خود این رمزارز هم هست منتها پایین بالا شدنش مثل رمزارزهای بدون پشتوانه اینقدر دیگر انحراف ندارد و آن قیمت اصلی.
دانش‌پژوه: استاد اینها را متوجه شدم، ولیکن این تتریوم، تتر می‌گویم طلایی که می‌گیرم ارزشش مثلاً ده گرم صدگرم طلا گرفتم یک شمش طلا ده تا فرق نمی‌کند الان در این بازار خود این کوپن را بدهم سه برابر یا دو برابر آن به من شمش بدهند.
استاد: سه برابر چرا، نه این‌ها را ببرید آنجا معادل این یک اونس یا یک گرم طلا به شما تحویل می‌دهند این از این چرا اضافه‌تر.
دانش‌پژوه: استاد مثلاً‌همین تتر که الان هست الان با قیمت طلا که بالا پایین نمی‌شود می‌بینی خود این رمزارز می‌رود بالا
استاد: می دانم آن هم گفتم نسبت به این رمزارز یک بازار عرضه و تقاضایی شکل می‌گیرد، و قیمت این پایین بالا می‌رود و این در واقع الان سوال شما دقیقاً چیست؟
دانش‌پژوه: بنده هم روی مطلبی که ایشان گفتند یک سوال داشتم قیمت پایین‌تر خریدن مثل تنزیل کردن چک است در این مدل می‌شود اما بالاتر رفتنش چه معنا دارد که مثلاً قیمت فعلی برنج مثلاً صد هزار تومان است این هم حواله سه کیلو برنج نهایتاً سیصد هزار تومان است اگر بیاید در بازار این حواله به قیمت پانصد هزار تومان هفتصد هزار تومان خرید و فروش بشود این به چه وجهی می‌شود؟
استاد: نکته تان نکته خوبی است من یک مثال بزنم با هم مباحثه کنیم من الان بلیط ورزشگاه آزادی را دارم و آن ورزشگاه آزادی یک بازی را نگاه کردن و تمام شدن است درست است چنین استاندارد برای آن در نظر گرفتند فرض کن پنجاه هزار تومان یعنی یک بار رفتن در استادیوم و نشستن و بازی فلان تیم با فلان تیم را نگاه کردن پنجاه هزار تومان قیمتش این هم کاغذش است، این می‌شود در واقع قیمت اسمی این، ولی در بازار چون پیدا نمی‌شود و خیلی الان متقاضی این هستند بروند آنجا می‌گویم من دارم از این‌ها، می‌گوید پنجاه هزار تومان دادی، پنجاه هزار تومان ارزش اسمی آن است اما پنجاه هزار تومان را می‌دهیم، می‌گویم نه دیگر، یک نفر می‌گوید پانصد تومان یعنی یک ارزش بازاری دارد یک ارزش اسمی دارد، یک ارزش بازاری برایش شکل می‌گیرد آن ارزش بازاری چرا شکل می‌گیرد، دلایل مختلفی برای کالاها و حواله‌ها و اسناد مختلف پیدا می‌شود.
استاد: بدون دلیل که بالا نمی‌رود یک دلیل دارد.
دانش‌پژوه: بدون دلیل که نیست قطعاً دلیل دارد یک بخشی بر می‌گردد به بخش سفته بازی، یعنی اینقدر بلد هستند یک دفعه می‌ریزند همه بلیطهای چیز را می‌خرند یک بازار سیاهی به وجود می‌آورند و در بالاترین نقطه می‌فروشند بعد می‌آیند یک تبلیغاتی می‌کنند که آقا این‌ها همه جا ریخته آزاد کرده هر که لازم است برود بخرد قیمت این در بازار دوباره می‌آید پایین شروع می‌کنند دوباره جمع کردن این‌ها، بعد همین دیگر بحث‌های بازارسازی یا قیمت سازی برای بازار در سفته بازی و اینها وجود دارد عملیات سفته بازار وجود دارد اینجا هم، این در مورد پس رمزارزهای با پشتوانه بحث شرعی آن مشخص شد منتها به عنوان کارشناسی عرض می‌کنم، که با توجه به تردیدهای جدی که در مورد پشتوانه اینها وجود دارد من به ذهنم می‌رسد ما باید احتیاط کنیم و اینها را ملحق کنیم به آن‌هایی که پشتوانه ندارند، آن‌ها که پشتوانه ندارند دیگر آزادند می‌گوید هیچ نه طلایی هیچی خودش است و خودش، هر تأثیر دارید، روی آن انجام بدهید اگر پشتوانه داشته باشد تتر خیلی هم اگر هم نداشته باشد لااقل دیگر مثل شرکت‌های هرمی نباشد که سرمان کلاه بگذارند بیایند بروند از دفتر مرجع با اگر اگر‌هایی که خودشان دارند می‌سازند حکم علیت بگیرند بعداً انکشف که آن اگرهایی که گفته بودند اگرهای درستی نبوده، یعنی در عالم واقع آنها جریان نداشته پس هر چه فقیه می‌گوید من کاری ندارم وجود داشته یا نداشته، من با فرض آن‌ها پاسخ دادم می‌گویند خیلی شما پاسخ دادید آن هم رفته و سوء‌ استفاده‌اش را کرده، حالا بیا شما به جامعه بگو که من موضوع شناسیم ضعیف بوده ما به جای این می‌نشینیم قشنگ بررسی می‌کنیم ته و توی آن را در می‌آوریم.
اگر در دنیا نسبت به پشتوانه داشتن اینها تردید وجود دارد همان تردید را ما هم داریم و ما هم دستگاه فقهی خودمان را و اتمسفر فکری خودمان را به جای این که بر پشتوانه بودن تنظیم بکنیم، تنظیم می‌کنیم برای بدون پشتوانه‌ها، آن‌ها هم بحث‌های خاص خودش را دارد و ان‌شاءالله آنها را انجام خواهیم داد، یک بخشی انجام دادیم.
برگردم به صفحه اولم، رمزارزهای خصوصی، رمزارزهای دولتی، رمزارزهای خصوصی دو نوع با پشتوانه بی پشتوانه، با پشتوانه‌ها را توضیح دادم الان به صورت منطقی باید بروم رمزارزهای بدون پشتوانه را بگویم، ولی اگر اجازه بدهید رمزارزهای دولتی را هم بگویم چون خیلی ساده است بحثش و از آن هم عبور کنیم، بماند رمزارزهای بدون پشتوانه که ادامه بحث جلسات گذشته‌مان را اینجا خدمت شما ارائه خواهیم داشت.
رمزارزهای دولتی چی هست رمزارزهای دولتی یا اصطلاحاً government coins‌ دولتی هست‌ یعنی رمزارزهای دولتی، رمزارزهایی که بانک مرکزی برخی دولت‌ها، آنها را به عنوان گونه‌‌ای از پول ملی کشور با استفاده، رمزارزهای دولتی رمزارزهای بانک مرکزی که گفتیم رمزارزهایی است که بانک مرکزی بعضی دولت‌ها آن‌ها را به عنوان گونه‌‌ای از سود ملی کشور با استفاده از فن آوری بلاک چین در واقع راه اندازی می‌کنند نمونه آن‌ها eCNY‌ مال کشور چین هست و رمزریال ایران را به عنوان نمونه رمزارز دولتی نام ببریم پشتوانه این ارز دیجیتال پول ملی هست، مثلاً پشتوانه رمزریال ایران ریال رایج ایران و به ازای هر واحد رمز ملی معادل ریال آن در حساب بانک مرکزی بلوکه خواهد شد و صدور آن نقدینگی در واقع آن رمزارز موجب افزایش نقدینگی نمی‌شود، چون به اندازه آن نقدینگی که وجود دارد از آن در واقع معادل ریالی آن بلوکه می‌شود.
و تولید توکن و انتشار آن هم در اختیار بانک مرکزی هست بنابراین شما دیگر این جا هم بحث استخراج معنا ندارد، چون توکن‌های هست و رمزهایی هست که این‌ها را بانک مرکزی تولید می‌کند، معادل ریالی آن را بلوکه می‌کند این را در اختیار شما قرار می‌دهد، یعنی در اختیار سایت قرار می‌دهد تا معاملات بر اساس آن انجام بگیرد یعنی به عبارتی اینجوری بگویم خدمت شما که چیزی تغییر نمی‌کند من آن روز با آقای دکتر محرمیان صحبت می‌کردم گفتم این‌ها رمزارز به آن مفهوم نیست، شما بانک مرکزی هستید بانک مرکزی طبق ماده سه قانون پولی و بانکی کشور، که من متنش را اینجا آوردم، ماده سه قانون پولی و بانکی سال پنجاه و یک ایران و اصلاحات بعدی اینجوری می‌گوید امتیاز انتشار پول رایج کشور در انحصار دولت هست و این امتیاز با رعایت مقررات این قانون منحصراً به بانک مرکزی ایران واگذار می‌شود، پس بانک مرکزی اختیار این را دارد که چکار کند بیاید و پول در واقع منتشر بکند، رمزارزهای دولتی نقش پول ملی را دارد بنابراین منتشر کردن مثل این است، بانک مرکزی قبلاً پول سیاه یعنی اسکناس کاغذی چاپ می‌کرد بعداً که این بسترهای اینترنت و این‌ها پیچ آمد پول اعتباری یا پول الکترونیکی تولید کرد، یعنی به صورت الکترونیکی این را درآورد و الان دلش می‌خواهد به صورت رمزارز در بیاورد از بستر و فن آوری بلاک چین استفاده کند بنابراین چیز جدیدی نیست.
البته توضیحات بیشترش را عرض کردم فردا دکتر محرمیان توضیح می‌دهند که چه کاربردهایی دارد، به چه دردی می‌خورد این رمزارزها من یک نمونه‌اش را میگفتم از منظر شرعی به درد شما شرعی‌ها هم می‌خورد ایشان به من می‌گفت شما الان یکی از مشکلاتی که مطرح می‌کنید چی هست عبارت از این است که ما تسهیلات می‌دهیم ولی نمی‌دانیم می‌رود کالا می‌خرد یا نمی‌خرد می‌گوید خیلی با این رمزارز ما می‌توانیم این را برای شما کمک کنیم چه جوری، می‌گوید ما یک کاری می‌کنیم فرض کنید شما می‌خواهید یک تسهیلات ده میلیونی بدهید که فقط برود برای خرید مثلاً لپ تاپ، برای خرید ماشین، برای خرید برنج، می‌گوید این که ما می‌گوییم و رمزی که می‌گوییم و ریال را در قالب رمز در اختیار قرار می‌دهیم از آن طرف روی آن برنج‌های خاص می‌آییم این کد را درج می‌کنیم با این کد در واقع هیچ چیز دیگری نمی‌شود خرید، یعنی دست کسی نیست، تعریف شده فقط و فقط برای خرید فلان برنج، فقط و فقط برای خرید سه تا کالا مثل تلویزیون یخچال و فلان، فقط برای خرید چی چی، یعنی این که یک کاری می‌کند این رمز ارز که شما فقط برای اقلام خاصی می‌توانید این را برای خریدش استفاده کنید و امکان تبدیل به پول کردن، پول اسکناس کردن و خرید چیز دیگری و دادن بدهی و و اصلاً وجود ندارد یکی از مزایای کار هست.
بنابراین وقتی که این رمزارزهای دولتی معنایش همان پول شد یعنی پول ملی کشور شد، اولاً استخراج معنا ندارد، چون این‌ها را بانک مرکزی در واقع تولید می‌کند و در اختیار قرار می‌دهد ثانیاً خرید و فروشش هم معنا ندارد چون پول کشور را خرید و فروش کند که چی بشود مثلاً، معنایی در مورد خرید و فروش باز ندارد، آن صحبتی که ما با آقای دکتر محرمیان داشتیم که گفتند خرید و فروش معنا ندارد.
رمزارزهای دولتی نقش پول ملی را دارد بنابراین استخراج و خرید و فروش آن‌ها معنا ندارد و سوالات فقهی مرتبط با سایر رمزارزها در مورد رمزارزهای دولتی کلاً منتفی است، بعد یک سوال باقی می‌ماند که من در قالب جواب آوردم، نظر فقهی بعد فقهی موضوع این است، بانک مرکزی کشور با همان منطق شرعی که اختیار انتشار پول ملی را دارد، ‌قانون پولی و بانکی اختیار انتشار گونه‌های مختلف پول ملی که آیا به شکل صیاد باشد یعنی کاغذی، اعتباری باشد یعنی پول الکترونیکی یا رمزارز باشد را هم دارد و به شرط این که منتها ما این را گفتیم، این که صرفاً حاکمیت است، مطلق العنان نیست هر کاری دلش بخواهد بکند با رعایت مصالح عمومی یعنی نیاید مثل یک دولتی که به خاطر سوء‌ مدیریتش آمده هی کسری بودجه آورده، ورشکستگی به وجود آورده برای این زمین نخورد رفته هی پول چاپ کرد، چاپ کرد، یا با اغراض حزبی سیاسی یا اغراضی که مطابق مصالح عمومی کشور نیست بیاید خلق پول بکند همه اینها حرام است ولو اینکه حاکم و حاکمیتی نیست، پس با رعایت مصالح عمومی و اختیار حاکمیتی انتشار این رمزارزها اشکال شرعی ندارد، این هم درمورد رمزارزهای دولتی.
توجه داشته باشید من تتروی ونزوئلا را که رمزارز با پشتوانه نفت بود جزء خصوصی‌ها آوردم، در حالیکه اگر دقت کرده باشید من گفتم آن را چی منتشر می‌کند بانک مرکزی ونزوئلا، پس می‌شود گفت آن‌ها هم یک نوعی رمزارز دولتی هست، تفاوتش در این هست که آنجا آن رمزارز پشتوانه‌اش نفت است، اما اینجا رمزارز پشتوانه‌اش در واقع پول ملی هست البته دیروز عرض کردم در جلسه با حضور شورای فقهی بانک مرکزی عرض کردم، گفتم اگر بانک مرکزی‌ها سوء‌ استفاده نکنند هی بیایند رمزارز تولید کن بده بیرون بدون این که پولی را بلوکه کرده باشید از اقتصاد در واقع از بین برده باشی، چون جایگزین می‌آوری، رمز ارزی می‌آوری، اگر اینجوری باشد، تا دیروز چاپ پول بود که پدر اقتصاد را در می‌آورد، بعداً خلق پول اعتباری بود که پدر اقتصاد را درآورد و از این به بعد هم در واقع انتشار پول‌های رمزارز پدر اقتصاد کشور را در خواهد آورد.
مزایای دیگری هم رمزارزهای دولتی یا رمزریال بیان شده برایش که مثلاً برای یک تراکنشی که می‌گفتند دو روز طول می‌کشد، بعضی تراکنش‌ها کارشناس بانک مرکزی می‌گفت در رقم‌های بالا ما برای واریزی در واقع این تراکنش‌های مالی گاهی دو روز سه روز طول می‌کشد در حالی که در قالب رمزارزها بخواهیم انجام بدهیم، یک ربع بیشتر طول نمی‌کشد به خاطر سرعت نقل و انتقالات، به اضافه بحث شفافیت، شما الان می‌خواهید چون هر رمزارز متعلق به یک نفر خاص است، به خاطر همین این در کجا باشد، دقیقاً شما می‌توانید رصد کنید بحث‌های مالیاتی، بحث‌های نقل و انتقالات فروش و این‌ها از جهت شفافیت و این بحث‌های مالیات و اینها از طریق رمزارزها خیلی ساده‌تر می‌شود عملیاتی کرد. بحثم در مورد رمزارزهای دولتی هم تمام شد.
برویم سراغ رمزارزهای بدون پشتوانه که در رأس آن‌ها بیت کوین هست ما داشتیم توضیحات خود را می‌دادیم که در جلسات گذشته بحث مالیت این‌ها را مفصل صحبت کردیم، امروز یک نکته‌‌ای را خدمت شما عرض کنم، شاید نتوانم دیگر بیشتر از این ادامه بدهم بحث را، ولی یک نکته‌‌ای عرض کنم تابلو را نگاه بفرمایید تحلیل فقهی موضوعات با هدف دستیابی به حکم فقهی آن‌ها در سه سطح صورت می‌گیرد، یک بخشی بخش احکام اولیه است یا اصطلاحاً به آن‌ها عناوین اولیه هم گفته می‌شود، احکام اولیه، یا عناوین اولیه، یک سطح درمورد احکام ثانویه هست، یک سطح هم احکام حکومتی.
دانش‌پژوه: رمزارزهای دولتی منجر به جمع آوری پول فیزیکی خواهد شد یا نه؟
استاد: فعلاً در این مرحله همه پول‌ها را تبدیل به رمزارز نمی‌کند، یک بخشی از نقدینگی کشور را می‌خواهند در آن قالب چیز کنند ولی علی القاعده اگر به این برسند که رمزارز جایگزین مناسبی برای پول‌های فیزیکی هست، طبیعتاً آن‌ها باید جمع بشود و به جایش رمزارز استفاده بشود منتها تا آن زمان خیلی در واقع چیز داریم، من فکر کردم این سوال را بپرسید که ما در بیت کوین که گفتیم بحث دفتر کل‌های مشترک که اعضای این شبکه همه باید تأیید بکنند تراکنش را و در دفتر بلاک چین توزیع مشترکی دارد صورت می‌گیرد آیا اینجا هم هست یا نه، جواب این هست که بله هست منتها محدود بین چند تا بانک ما الان سه چهار تا بانک داریم، هر تراکنشی که دارد صورت می‌گیرد یک بار می‌آید به بانک مرکزی و دوباره بر می‌گردد، پول‌هایی که ما با الکترونیکی با همدیگر رد و بدل می‌کنیم همه این‌ها آن مسیر را طی می‌کند، در حالی که در رمزریال دیگر آن مسیر طی نمی‌شود، بلکه دفتر کل‌هایی که نزد بانک‌ها در واقع هست، این‌ها همان قابلیتی که در بیت کوین گفته شد اینجا هم وجود دارد.
همین طور که عرض کردم احکام را ما در سه سطح مورد بررسی قرار می‌دهیم، سطح اول عناوین اولیه هست، سطح دوم عناوین ثانویه یا حکم ثانوی و سطح سوم حکم حکومتی هست این‌ها را قبلاً شاید توضیح دادم به مناسبت، ولی چون جایش هست یک بار دیگر خدمت شما عرض می‌کنم. حکم اولی به چی می‌گویند حکمی که به ذات موضوعات با صرف نظر از عوارض خارجی بار می‌شود، اکثر در واقع احکام فقهی که در کتب فقهی بیان می‌شود نوعاً چی هست، عنوان اولی هست استفتائاتی که شما می‌کنید پاسخ که می‌دهند معمولاً با عنوان و حکم اولی بیان می‌کنند مثلاً فرض کنید که صحت معامله با کفار، ما با یک کافر داریم یک بیعی انجام می‌دهیم بدون ملاحظه این که آیا موجب تسلط بر مسلمین می‌شود با این معامله من و مصداق نفی سبیل می‌شود یا نه، خیلی می‌تواند ملاحظه کند، صاف با یک کافر من می‌توانم معامله انجام بدهم یا نه، چه حکمی دارد، هر حکمی داشته باشد به آن می‌گویند حکم اولی، یا در مورد نماز، مثلاً وجوب نماز یک حکم اولیه هست، وجوب روزه یک حکم اولیه هست.
برویم سراغ حکم ثانوی، حکم ثانوی چه حکمی است، حکمی است که بر موضوعی به لحاظ عارضه خارجی بار میشود، مثلاً همان نمازی که واجب هست، وضو برای نماز واجب هست، با عنوان اولی وقتی که می‌گوییم آقا اگر مریض شد یعنی یک حالت خارجی بر این شرایط عادی بار شد به وجود آمد، به عنوان مریضی، در آن شرایط مریضی و خارجی حکمی که گفته می‌شود آن می‌شود حکم ثانوی مانند چی مانند تیمم برای وضو، یا مثلاً حرمت روزه برای کسی که مریض هست و با این مریضی اگر روزه بگیرد بدتر می‌شود و خوف ضرر به بدن وجود دارد حکم ثانوی چیست، حکم اولی وجوب روزه بود، اما حکم ثانوی می‌شود به خاطر آن عارضه حالت خارجی و پدید آمدن شرایط خارجی و غیر طبیعی حکم دیگری به وجود آمد به نام حرمت روزه.
در مورد وجوب نماز، به نظر شما عنوان یعنی حکم اولی و ثانوی در این دو قسمتی که گفتم با هم مغایرت دارند یا ندارند جواب این است که نه هم حکم اولی هم حکم ثانوی در هر دو حالت برای حالت مریضی وجوب است یعنی نماز از بین نمی‌رود، نماز واجب است چه شما مریض باشی چه حالت عادی و صحت بدن داشته باشی، در حالی که همین موضوع در روزه متفاوت است، اگر شما بدنتان سالم باشد حکم اولی وجوب روزه هست اما اگر مریض باشی با آن شرایطش حکم ثانوی حرمت روزه هست، حالا بیایید روی معاملات، گفتیم که در شرایط عادی و طبیعی معامله با کفار هیچ اشکالی ندارد اما حکم ثانوی یعنی حکمی که بر این موضوع به لحاظ عارضه خارجی بار می‌شود، این هست که اگر مصداق نفی سبیل شود، یعنی موجب معامله من موجب سلطه کفار بر مسلمانان شود همان حکم صحتی که در حکم اولیه بود تبدیل می‌شود به حکم بطلان و از نظر تکلیفی هم حرمت. این شد حکم اولی آن شد حکم ثانوی حالا برویم سراغ حکم حکومتی.
حکم حکومتی عبارت است از قوانین و مقررات کلی و دستورات اجرایی احکام و قوانین اسلام که از سوی رهبری جامعه اسلامی در حوزه مصالح اجتماعی با توجه به خط رهبری و با لحاظ مصلحت جامعه صادر می‌شود، شاید بگویید این همان حکم ثانوی هست می‌گوییم نه چه تفاوتی بین حکم ثانوی و حکم حکومتی وجود دارد؟
دانش‌پژوه: حکم اولی برخی از احکام اولیه ثابت است احکام دیگری بر آن حکومت دارند بر اساس آن حکومت در بعضی مواقع احکام اولیه تغییراتی می‌کند، آن تغییرات این احکام به وجود می‌آید می‌شود احکام ثانویه بر اساس قاعده لا ضرر لا حرج چنین قوانین ولی حکومتی مربوط به حکومت است جفتشان شباهتش این است متغیر است ولی تفاوتش این است حکومتی مربوط به مسائل حکومتی است.
استاد: تا حدودی بله، ببینید در حکم حکومتی فرض بر این است که آن کسی که در ضعف حکومت قرار داد حاکم شرع هست و حاکم یک رهبر واجد الشرایط اسلامی هست، اما شما فرض کنید که حکومت، حکومت طاغوت است من مکلف الان می‌خواهم یک کاری انجام بدهم، قانون و مقررات و حاکم و اینها همه را بگذارید کنار.
در دوره حکومت طاغوت هستیم، زمان شاه هست من یک معامله‌‌ای انجام می‌دهم با یک کافری، آیا این را بدون ملاحظه آن شرایط نفی سبیل در نظر بگیرم اینجا می‌گوییم حکم اولی آن‌ است همین خود بنده بدون اینکه حاکمی داشته باشد حکم مکلف هست به لحاظ شرایطی که برایش بار شده من خودم متوجه می‌شوم که این معامله من با این کفار باعث می‌شود که آن بر مسلمان‌ها تسلط پیدا کرده و در قلمرو قاعده نفی سبیل وارد می‌شود، اینجا معامله را بدون این که قانون و مقررات و حاکم اسلامی و رهبر اسلامی چیزی گفته باشد، خود معامله من حرام است و باطل است این می‌شود حکم اولی این می‌شود حکم ثانوی.
کما این که درمورد مریضی هم اینجوری هست، من مکلف مریض نیستم پس روزه بر من واجب است الان مریض هستم روزه بر من واجب نیست پس احکام اولی و ثانوی بدون ملاحظه حکومت اسلامی در نظر گرفته می‌شود، و همانطوری که فرمودند احکام ثانوی یک شرایط عارضی هست که برای مکلف به وجود می‌آید و به لحاظ آن مکلف فرد حکمش تغییر پیدا می‌کند اما حکم حکومتی لزوماً به معنای آن اضطرار نیست، اولاً فرض در حکم حکومتی این است که آنی که در رأس جامعه اسلامی قرار گرفته امام یا نائب امام هست وقتی آن قرار گرفت با منطق امامتی که وجود دارد و ولایتی که او دارد، قطعاً برای جامعه اسلامی با لحاظ مصلحت عمومی جامعه و با ولایتی که از سوی پروردگار متعال دارد و به نیابت امام دارد می‌آید وقتی حکم و مقرراتی را بار می‌کند این می‌شود حکم حکومتی.
پس حکم حکومتی را بگوییم حکم حکومتی عبارت است از قوانین و مقررات کلی و دستورات اجرای احکام و قوانین اسلام که مگر خود مکلف تشخیص بدهد که از سوی رهبری جامعه اسلامی در حوزه مسائل اجتماعی با توجه به حق رهبری و ولایتی که دارد و با لحاظ مصلحت جامعه اسلامی صادر می‌شود. البته با لحاظ مصلحت جامعه اسلامی عنصر مصلحت این در مورد امام معصوم در واقع مفروق عنه است، چون او اساساً وصل به وحی است و هر چه خداوند متعال در واقع به پیامبر که ما ینطق عن الهوی ان هو وحی الا یوحی هر چه پیامبر می‌فرماید و به تبع آن هر چه امام می‌فرماید چه عملا‌ چه فعلاً، چه تقریرتاً، همه همان است که خالق هستی و پروردگار متعال در واقع می‌فرماید این‌ها عین مصلحت است اما در مورد نائب امام عنصر مصلحت در واقع مطرح است که آن هم وقتی که رهبری واجد الشرایط باشد یعنی هم عالم است یا به عبارتی اعلم باشد، یا عالم باشد، عادل باشد، بصیر باشد، آگاه به زمان باشد، علی القاعده و عادل باشد علی القاعده آن مقررات و آن قانونی که تقدیم می‌کند این می‌شود در واقع حکم حکومتی و در آن مصلحت مستتر است.
اما اگر یک زمانی شرایط ولایت را، ولایت یا نائبی را از دست داد، به جهت این که مثلاً مریض شده، امورات در دستش نیست یا خدای نکرده فرض کنید، آلوده به گناه شد، عدالتش ساقط شد در این صورت دیگر آن عنصر مصلحت هم از او باید احراز بشود، قوانین، البته در حال حاضر مجلس شورای اسلامی وقتی قانونی را مقرر می‌کند طبق تصویبی که بر اساس مردم سالاری دینی در منطق مردم سالاری دینی در نظر گرفته شده است، رهبری جامعه اسلامی آن چیزی که مجلس شورای اسلامی تصویب می‌کند به شرط این که از فیلتر فقهایی که یعنی از فیلتر شورای نگهبان که درواقع قائم مقام من قرار گرفته تشخیص مصلحت هست چه از منظر شرعی، چه از منظر قانون اساسی و مباحث قانونی، با قوانین بالادستی این در واقع می‌شود همان حکمی که گویی رهبری این را تقریر کرده و همه این قوانین و مقرراتی که به تأیید شورای نگهبان برسد این‌ها حکم حکومتی محسوب می‌شود.
ما بحث رمزارزها و همه مباحث که انجام می‌دهیم، بحث‌های فقهی که انجام می‌دهیم این‌ها در واقع در سه سطح باید بررسی بشود، سطح اول حکم اولی، سطح دوم حکم ثانوی و سطح سوم حکم حکومتی یعنی بر اساس عناوین حکومتی، عناوین اولی و عناوین ثانوی و عناوین حکومتی.
دانش‌پژوه: آیا حکم حکومتی بعضی از احکام ثانویه را شامل می‌شود یا نه؟
استاد: وقتی تبدیل به مقررات بشود می‌شود حکم حکومتی، ولی وقتی به مقررات تبدیل نشود، و شما خودتان شرایط را، شرایط عارضی و ثانوی را لحاظ کرده و به یک حکمی برسید، در این صورت آن می‌شود حکم ثانوی، اگر فقط عنصر مصلحت لحاظ بشود، عنوان ثانوی می‌گیرد، نه، عنصر مصلحت عنوان ثانوی نیست، هر چند قاعده مصلحت در واقع عمدتاً مربوط است به حکومت، شورای نگهبان حکم اولی را تصویب می‌کند نه شورای نگهبان چیزی را تصویب نمی‌کند، شورای نگهبان در واقع تأیید می‌کند آن مصوبات مجلس را، تأیید این یعنی این که این حکم منتسب می‌شود به حاکم شرع و رهبری اسلامی یعنی رهبر اسلامی آن را قبول کرد مجمع تشخیص مصلحت نظام حکم، بله مجمع تشخیص هم باز یک چیزی را وقتی به آن برسد بر اساس مصالح در این صورت رهبری با امضای آن تبدیل می‌شود به یک حکم حکومتی.
بحث ما دوباره از مالکیت رمزارزها ماند ان‌شاءالله جلسه بعد من بحث مالکیت را ادامه خواهم داد.
خیلی ممنون و متشکر. موفق و موید باشد.
التماس دعا.
خدانگهدار.

Prev Next
برچسب‌ها
برای ارسال نظر وارد سایت شوید