جلسه اول درس خارج فقه استاد فراهانی در موضوع فقه منابع طبیعی در تاریخ ۱۹ مهر ۱۴۰۰ به همت انجمن مالی اسلامی ایران و موسسه طیبات برگزار گردید.
بسم الله الرحمن الرحیم
درس فقه منابع طبیعی جلسه اول
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۰
اللهم صل علی محمد و آل محمد
عرض سلام دارم و خدا را شاکرم که توفیق داده که در این بحث فقه منابع مباحثهای را با دوستان داشته باشیم و ان شاء الله بتوانیم استفاده بکنیم.
عنوان بحثمان هست: فقه منابع طبیعی.
حالا منابع چه است و فقهش به چه صورت است یک بحثی است که وارد آن خواهیم شد. ولی اجمالا یکی از موضوعاتی که در اقتصاد متعارف خیلی به اصطلاح هم پوشانی و اشتراک دارد با مباحث اقتصاد اسلامی بحث منابع طبیعی است. ما در اقتصاد یک رشته و گرایشی داریم به نام اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست و اهمیت منابع طبیعی هم به لحاظ گستردگی که دارد
منابع را وقتی که بررسی میکنیم یکی از آنها معادن است؛ یکی از آن معادن نفت است
خود این نفت به عنوان یکی از معادن که خود معادن هم یکی از منابع است.
منابع دیگر مثل زمین ها، اراضی، آبها و جنگل ها، مراتع همه جزء منابع هستند که تحت عنوان مرسوم شده منابع طبیعی.
خیلی سال پیش خدمت حضرت اقای جوادی بودیم ایشان میفرمودند بهتره است گفته شود منابع خدادادی. منابعی که خداوند متعال در اختیار بشر قرار داده است. ولی به لحاظ این که نگاهمان بر این است که کل آن چه که اگر میگوییم منابع طبیعی آن نگاه ماتریالیستی نیست که در واقع دنیا خود به خود ایجاد شده؛ بلکه کل طبیعت که منابع هم جزئی از آن است، مخلوق خداوند است؛ اما ایشان نکتهی ظریفی داشتند که ما بگوییم منابع خدادادی.
علیای حال این را خواستم متعرض بشوم که شما ببینید که همین یک دانه منبع یعنی نفت، که بخشی از معادن است خب ما معادن بسیار زیادی داریم. خواهیم گفت: معادن مثل طلا و نقره و دیگر معادن رسوبی و سنگ و ماسه و از این قبیل تا برسد به نفت و گاز و مانند اینها و خود معادن هم تازه یکی از منابع است، چه قدر میتواند در اقتصاد کشورها تاثیر داشته باشد و چه قدر به همین جهت جنگها و درگیریها و مخاصمات هم نسبت به طور خاص نفت و بعد هم الان بحث آب. آب هم همین طور است یک منبع بسیار مهم است که کشورها بسیاری از موضوعات در محور همین آب است.
غرضم در بحث از حیث اهمیت در اقتصاد یک مقدار تامل انسان بکند میبیند که نقش بسیار مهمی دارد. گرچه خود همین نعمت که از جمله مثلا نفت که یکی از نعمتهایی است که خداوند متعال به ما داده است اگر خوب استفاده نشود و خوب مدیریت نشود، تبدیل میشود به نقمت که الان یک بحثی است در اقتصاد تحت عنوان بیماری هلندی که یکی از مصادیقش کشورهای نفت خیزی است که اقتصادشان را وابسته به نفت کردهاند و سایر بخشهای اقتصادشان را توجه نکردهاند و به طور واضح و روشن در خود کشور خودمان میبینیم که تا یک مسالهای پیش میآید تحریمی اتفاق میافتد یک اتفاقی آن طرف دنیا میافتد کشور ما را تحت فشار قرار میدهد به جهت متکی بودن به این نفت که عرض کردم که یک نعمتی است میتوانست اگر خیلی از سالها جلوتر بهتر مدیریت بشود به عنوان یک تقویت کنندهی اقتصاد خیلی اقتصاد را شکوفا بکند؛ اما خب الان چون عمدهی هزینههای کشور متکی به نفت شده میبینیم که وقتی یک تحریمی اتفاق بیفتد چه مسائل و مشکلاتی را خواهیم داشت. این بحثهایی است که در ضمن بحث هم ممکن اشاراتی به این بحث داشته باشیم. تخصص اقتصادی و دانشگاهی بنده در مقطع دکتری اقتصاد منابع و محیط زیست است. این توفیق را داشتم که طلبهی حوزهی علمیهی قم بودهام از ابتدا و حالا در کنار دروس حوزوی دروس دانشگاهی هم مقطع لیسانس و دکتری را در رشتهی اقتصاد خواندم و مقطع دکتری را گرایش اصلی من اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست که خود رسالهی دکتریام هم در همین زمینه است تقریبا و بعد هم خدا توفیق داد که در یک بخش از آن تحت عنوان فقه منابع به اصطلاح کتابی داشته باشیم و کلاسهایی هم داشته باشیم.
امروز چون جلسهی اول است و ممکن است بعضی از سروران و دوستان هنوز موفق نشده باشند وارد کلاس بشوند و یا به خاطر همین تداخل نتوانسته باشند وارد کلاس بشوند، من یک مقدمهای خصوصا راجع به بحثهای موضوع شناسی عرض میکنم خدمتتان و فهرستهای مطالبی که خواهیم داشت.
کتابی که برای بحثهای موضوع شناسی به صورت منابع کمکی این جا میتواند در مباحث فقهیاش خصوصا کمکمان بکند. کتاب البیع حضرت امام، کتاب مرحوم آیت الله آصفی تحت عنوان ملکیه الارض و الثروات الطبیعیه فی الفقه الاسلامی نوشتند. کتاب اقتصادنا شهید صدر است. کتاب الاراضی آیت الله فیاض است. نظری به نظام اقتصادی اسلام شهید مطهری. تحریر الوسیله امام و بحث جواهر و سایر کتابهای فقهی که این جا دوستان با آن آشنایی دارند. مثل کتاب مصباح الفقیه.
در این بحث سه کتاب دارم. چون در زمینهی تخصصی خودم است.
یکیاش بحث اقتصاد منابع طبیعی است که رویکردش بیشتر اقتصادی است؛ همان طور که عرض کردم گرایش دکتری من اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست بود.
یک کتاب فقه منابع طبیعی است که رویکردش بیشتر فقهی است و در این کلاس محور بیشتر همین کتاب است.
یک کتاب دیگر هم هست: زمین در اقتصاد اسلامی که این کتاب زمین در اقتصاد اسلامی پارسال چاپ شد و کتاب فقه منابع طبیعی مربوط به جامعه المصطفی چاپ کردیم. زمین در اقتصاد اسلامی و اقتصاد منابع طبیعی را انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی چاپ کرده. اقتصاد منابع طبیعی و زمین در اقتصاد اسلامی که به طور خاص یکی از این منابع را که زمین است هم مباحث فقهی و هم مباحث اقتصادیاش را با دیدی وسیعتر آن جا دیده شده باز پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی چاپ کرده.
یک کتاب دیگر هم هست تحت عنوان این کتاب آخری یک کتاب درسی بیشتر دانشگاهی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد است تحت عنوان اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی. این کتاب هم باز در سال گذشته انتشارات سمت این کتاب را چاپ کرد.
کتاب اقتصاد منابع آقای دکتر احمدیان که استاد بنده بودند در دانشگاه تهران و یکی دو مقاله هم (مقالات متعددی در این زمینه دارم ولی یکی دوتایش را این جا اشاره کردهام) بهره برداری از منابع طبیعی و هم چنین عدالت بین نسلی در بهره برداری از منابع طبیعی در فصل نامهی اقتصاد اسلامی اینها منتشر شده است.
اما بحث موضوع شناسی از بحث منابع. سعی میکنیم خیلی بحث را جلو نبریم که اگر احیانا دوستان خواستند ملحق بشوند بتوانیم جلسات بعد خدمتشان باشیم. اقتصاد دانان منابع طبیعی را به آن دسته از منابعی که انسان در ایجاد آنها دخالتی نداشته و به صورت رایگان از جانب خداوند در اختیار آنها گذاشته شده اطلاق کردهاند. پس ما یک سری منابعی داریم که به اصطلاح برایش هزینه باید بشود. مثل بعضی از مصالح ساختمانی و اینها که برای در دسترس قرار گرفتن آنها باید هزینه بشود. ولی منبع طبیعی منبعی است که اولا انسان در ایجادش دخالتی نداشته بر خلاف برخی از منابع که انسان باید روی آن زحمت بکشد و کار کند تا آن ایجاد بشود و ثانیا به صورت رایگان است. مثلا ممکن است برای استخراجش هزینه بکنیم؛ ولی نفت یا طلا یا سایر معادن اینها یا سایر منابع مثل جنگلها برای ایجادشان ما هزینهای نکردهایم. منابع طبیعی دریاها دریاچهها مراتع اینها در واقع نعمتهایی خدادادی هستند.
اقتصاد منابع طبیعی به طور سنتی، یعنی درواقع قلمروی اقتصاد منابع طبیعی از گذشته این بوده که محور بحثش بهره برداری بهینه از منابع بوده. یعنی خود دانش اقتصاد منابع به ما یاد میدهد که از منابع چگونه استفاد بهینه بکنیم.
یک مثال: یکی از منابع ما ماهیان و آبزیها و شیلات. خب این ماهیها و شیلات اگر به طور بهینه از آنها بهره برداری بشود همواره اینها وجود دارند و ما هر ساله میتوانیم از آنها استفاده بکنیم؛ اما اگر استفادهی بی رویه از آنها بشود مثلا در فصل تخم ریزی ماهی بروند آنها را صید بکنند. خب طبیعتا آنها نسلشان منقرض میشود. جنگلها و مراتع و... همین طور. اینها اکثرا این که چگونه ما از این منبع استفاده کنیم این خود یک دانشی تحت عنوان اقتصاد منابع. حالا برخی از اینها به طور خاص خودشان یک دانش مستقل شدهاند. یعنی خود منابع طبیعی که بخشی از دانش اقتصاد است، در ذیلش مثلا دانش اقتصاد آبزیان را داریم. اقتصاد جنگل را داریم. اصلا هم رشته است و هم کتاب. اقتصاد مرتع را داریم. اقتصاد نفت را داریم یا اقتصاد نفت و گاز که الان در بعضی از دانشگاه متداول هم هست این رشتهها و حالا در بعضی هایشان فقط کتاب هایش هست. مثلا اقتصاد مرتع. اما در بعضی از اینها اصلا رشتهای هم تحت این عنوان وجود دارد.
مثلا در بحث نفت نگاه کنید یکی از بحثهای مهمی که هست (با صرف نظر از این تحریمها و این ها) این است که ما نفت را به چه صورت بفروشیم چگونه بفروشیم، با چه قیمتی بفروشیم، چه قدر استخراج بکنیم، در چند سال این را استخراج بکنیم؛ اینها متغیرهای زیادی روی آن تاثیر گذار است؛ که یکیاش مثلا هزینهی استخراج نفت است. قیمت جهانی نفت است. نفت تا چه زمانی برای ما ارزشمند است. چون میدانید که الان یک بحث مهمی که در بحثهای منابع فسیلی یا انرژی زا وجود دارد این است که بشر دارد به سرعت دانشش را بالا میبرد که انرژیهایی را که تخریب محیط زیستشان از یک طرف کمتر باشد (چون انرژیهای فسیلی، انرژیهایی مثل نفت و گاز و اینها محیط زیست را آلوده میکنند و مخرب محیط زیست هستند. بنابراین از یک طرف بشر میرود به سمت ایجاد و تولید چنین انرژی هایی که الان خیلی انرژیهای زیادی هم هست مثل انرژی حاصل از باد، انرژی حاصل از آب، و چیزهای دیگر مثل انرژی هستهای که حالا بحث روز هم هست اینها همه برای این است که وابستگی را به نفت کمتر بکند.
منتها چون الان این انرژیها هم در سطح گستردهای نیستند و هم گران تمام میشوند هنوز نفت بازار دارد. ولی اگر یک وقتی برسد که اینها توانستند در سطح انبوه و با قیمت کمی تولید بشوند این جا دیگر ممکن است دیگر نفت مشتری خودش را از دست بدهد. بنابراین استخراج نفت و تولید نفت باید به گونهای مدیریت بشود که در طول زمان با پیش بینیای که در نظر گرفته میشود، که آن زمانی که مثلا دیگر قیمت نفت قیمت اقتصادی نداشته باشد، دیگر آن زمانی ما دیگر نفتی در زیر زمین نداشته باشیم.
بنابراین اقتصاد منابع طبیعی به طور سنتی روی این مسائل کار میکرده: بهره برداری بهینه از جنگلها و غیره. ولی امروزه علاوه بر اینها یک مسائل جدیدی هم اقتصاد منابع به اینها میپردازد. مثل تغییرات آب و هوایی؛ اثرات کشاورزی بر محیط زیست، شهر نشینی، اقتصاد انرژی و ارزشیابی محصولات غیر بازاری. خب این فکر کنم اکثر مفاهیمش روشن است. اقتصاد انرژی معلوم است. فقط این بحث محصولات غیر بازاری و ارزش گذاریاش نگاه کنید ما محصولاتمان بعضی هایشان محصولات بازاریاند یعنی در بازار برای آن قیمت هست میشود آن را خرید و فروش کرد. بعضی از منابع این چنین نیستند. یعنی قیمت بازاری ندارند. مثلا مناظر طبیعی و مانند اینها قیمتهایی که شما دارید یک منظره را نگاه میکنید قیمتی برایش نشده است. ولی میشود ارزش یابیاش کرد. این دانش در واقع روی آن کار میکند و ارزش یابیاش میکند. آب و هوای خوب و پاک را و مانند اینها را. بنابراین اینها چیزهایی است که در دانش اقتصاد منابع طبیعی به آن پرداخته میشود.
منابع طبیعی را تعریف کردیم. منابع طبیعی را به دو گروه عمده تقسیم بندی میکنند ابتدائا. یک گروه منابع تجدید شونده یا جانشین پذیراند و یک گروه منابع پایان پذیر یا تجدید نا شونده و یا تجدید ناپذیر. گروه اول تجدید شونده و جانشین پذیر بودند. بنابراین منابع تجدید شونده یعنی منابعی که شما میتوانید به گونهای از آنها استفاده بکنید که همواره وجود داشته باشند البته با مدیریت خوب. مثل ماهیها و جنگلها و این ها. شما از یک جنگلی بتوانی با مدیریت استفاده کنی یعنی درختها را همه را یک باره قطع بکنی این جنگل همواره هست؛ شما درختهای قدیمی را میتوانی قطع کنی ولی به جایش درختهای جدید بکاری. منتها نه این که یک منطقه را یک دفعه بروی لخت بکنی. به اصطلاح با مدیریت. یا در مورد ماهی هم همین طور. توضیح دادم. اینها را میگویند منابع تجدید شونده یعنی با مدیریت صحیح میتوانیم ما همواره ماهی را داشته باشیم. همواره جنگل را داشته باشیم. اما یک سری منابع هستند که هر چقدر هم مدیریت بکنیم بالاخره تمام میشوند پایان پذیراند. اینها خاصیتشان پایان پذیری است برخلاف منابع اول. این دستهی دوم مثل نفت و گاز. نفت و گاز که به اصطلاح اینها به نوعی هستند که شما وقتی استخراجش بکنی این منبع یک ظرفیتی دارد که بعد تمام میشود. دیگر نمیشود مدیریتش کرد که بگویی من از این منبع به گونهای استفاده بکنم که از یک طرف که تمام میشود از یک طرف هم مجددا جای آن بیاید. نه این تمام شد. اگر منبع دیگری باشد منبع دیگری است که شما کشفش میکنید. منبع جدیدی است. و الا همان منبع بخواهد دوباره ایجاد بشود میلیونها سال طول میکشد تا بر اثر فعل و انفعالات زمین و مانند اینها ایجاد بشود. بنابراین منبع جدیدی این جا وجود ندارد. اینها را میگویند منابع دسته دوم یا پایان پذیر که گفتیم با استخراج و اینها وضعیتشان تمام میشود.
همان طور که بیان شد منبع پایان پذیر قابلیت احیا و تجدید شدن را ندارد و با مصرف ذخایرشان، میگویند ذخیره شان تمام میشود. یک منبع پایان پذیر یا فنا پذیر دارای مقدار کلی ثابتی است. بنابراین هر گونه بهره برداری از آن در یک زمان معین به معنای موجودی کمتر در سایر مواقع میباشد. یعنی شما اگر این بیست واحد ظرفیت داشته باشد اگر دو واحدش را استفاده کردی در زمانهای بعد هجده واحد داری. اگر پنج واحد استفاده کردی در زمانهای بعد پانزده واحد داری. چرا؟ چون گفتیم کل منبع ظرفیتش ثابت و مشخص است.
ویژگیها و خصوصیات این منابع. منابع پایان پذیر چند ویژگی برایشان شمردهاند. خاصیت اصلی چنین منابعی این است که در صورتی که به حال خودشان رها بشوند نرخ رشدشان برابر با صفر است و هرگز افزایشی در موجودی آنها مشاهده نخواهد شد مگر بر اثر منبع جدید. اشاره کردیم. به دریج که از آنها استفاده کنیم ذخایرشان کم و رو به تمامی گذاشته میشود.
این منابع فساد ناپذیراند معمولا. یعنی میتوانیم آنها را سالهای سال در جای خودشان بگذاریم بدون این که کیفیتشان تغییری پیدا بکند. فاسد شدنی نیستند. شما اگر دیدید امسال بازار ندارید به راحتی میتوانید از این منبع استخراج نکنید تا در سالهای بعد استفاده کنید. فساد ناپذیری و فاسد نشدنی جزء ویژگی اینها است.
این منابع قدرت این کالا برای ایجاد خدمت محدود است. به این معنا که نمیشود برای همیشه به میزان ثابتی از آنها استفاده کرد؛ بلکه بالاخره یک محدودیتهایی در هر دوره وجود دارد و نهایتا امکان ذخیرهی این منابع برای بهره برداری در زمانهای مناسب وجود دارد که اشاره کردیم؛ بنابراین انتخاب چگونگی مصرفشان در زمانهای مختلف به نظر صاحبان این منبع بستگی دارد که حالا دولت باشد یا بخش خصوصی باشد که تصمیم بگیرند که چه قدر از این منبع را الان استفاده کنند و چه قدرش را در زمانهای بعد. ظرفیت منبع محدود است بنابراین استفاده از آنها بستگی به این دارد که شما سیاستتان چه باشد؛ حالا یا سیاست اقتصادی یا سایر سیاست ها.
نکتهی قابل توجه در این منابع (یعنی منابع پایان پذیر) این است که خاصیت پایان پذیری به همراه حیاتی بودن آنها (چون بعضی از این منابع در ضمن پایان پذیر استراتژیک و حیاتی اند) نگرانی بشر را در مورد مصرفشان سبب شده است که ما چگونه از این منبع استفاده کنیم که تمام نشود. منبعی حیاتی محسوب میشود که تولید بدون آن امکان پذیر نباشد. مثلا آب یک منبع حیاتی است واقعا. حالا در مورد الان نفت را هم شما اگر نگاه بکنید یکی از چیزهایی که قیمت نفت در حالا مثلا تا چهل پنجاه سال گذشته نگاه کنید شوکهایی که به قیمت نفت وارد شده و یک دفعه قیمت را بالا برده جریاناتی بوده که یک دفعه استخراج نفت را کم کرده و سبب شده که به شدت قیمتش بالا برود چون یک منبع حیاتی است و برای تولید نفت ضروری است. یعنی واقعا نفت خام در اقتصاد کشورها تاثیر بسیار به سزایی دارد و به همین جهت هم هست که کوچکترین تنشی که در دنیا ایجاد میشود یک جنگی ایجاد میشود یک کشوری را نمیگذارند نفتش را بفروشد یا خودش تصمیم میگیرد نفتش را نفروشد، اینها روی قیمت تاثیر دارد. یک دفعه به شدت قیمتش بالا میرود. چرا؟ چون تولید متکی بر آن است. به همین جهت این نگرانی وجود دارد. به عبارت دقیقتر اگر بدون وجود منبعی مصرف به صفر نزدیک بشود، آن منبع حیاتی است. یعنی اگر ما آن منبع را نداشته باشیم مصرف از یک کالای خاصمان صفر میشود. چرا؟ چون وابسته به این منبع است.
گفتیم منابع ما به دو دسته تقسیم میشوند: منابع پایان پذیر و منابع تجدید شونده. منابع پایان پذیر خودشان به دو دسته تقسیم میشوند. یکی منابع بی دوام و دوم منابع با دوام. منابع بی دوام یا منابع فسیلی یا منابع انرژی زا مثل نفت با ذغال سنگ و اورانیوم اینها منابع پایان پذیر بی دوام هستند. چرا میگوییم بی دوام؟ چون به محض این که شما اینها را مصرف بکنید از بین میروند. نفت را گاز را شما به محض این که مصرف کنید تمام میشود و از بین میرود. هم پایان پذیر است؛ یعنی آن ذخیرهاش با استخراجش و با استفادهاش تمام میشود؛ پایان پذیری نسبت به آن انبار و ذخیرهاش است. بی دوام بودن نسبت به خود آن منبع است. خود آن منبعی که پایان پذیر است بی دوام است؛ یعنی با مصرفش به اصطلاح، مصرفش به معنای تمام شدنش است. شما نفت را میسوزونید چیزی از آن نمیماند. بنزین را که میسوزانید چیزی از آن نمیماند. برخلاف منابع پایان پذیر با دوام. مثل طلا. طلا هم یک منبع پایان پذیر است. چرا پایان پذیر است؟ چون وقتی که شما طلا را استخراج کردید آن منبع تمام میشود. دوباره جای آن طلا سبز نمیشود. اما همین طلابا استفادهاش بر خلاف نفت که اگر استفاده کنی میسوزد و از بین میرود، طلا با استفادهاش از بین نمیرود؛ باقی میماند. مقدارش محدود هست. ولی باقی میماند. به همین جهت میگویند منبع پایان پذیر با دوام. حالا خود اینها دو دستهاند. نسبتا با دوام و کاملا با دوام. نسبتا با دوام مانند مس و آهن و مانند اینها که در واقع با دوام هستند و با مصرفشان از بین نمیروند؛ ولی بالاخره در بلند مدت ممکن است اکسیده بشوند زنگ بزنند از بین بروند. اما منابع پایان پذیر کاملا با دوام مثل طلا و نقره که این خاصیت فاسد شدنی را اینها ندارند. بنابراین طبقه بندی منابع پایان پذیرکه اشاره کردیم. اما منابع احیا شونده را هم بگوییم.
دستهی دوم از منابع ما منابع طبیعی تجدید شونده یا احیا شونده بودند. اینها منابعی بودند که اشاره کردیم اگر درست از آنها استفاده و بهره برداری بشود تمام نمیشوند. جای آنها منبع جدید به وجود میآید. مثل ماهیها جنگلها و مانند این ها. حالا خود این منابع احیا شونده منابع طبیعی احیا شونده خود دو دستهاند یا منابع محیطیاند یا منابع غیر محیطی. منابع محیطی مثل آب دریا ها، اتمسفر، جو و منابع غیر محیطی مانند نور خورشید و پرندگان. پرندگان یک منبع احیا شونده است تجدید پذیر است. چرا؟ چون شما پرندگان را هر چقدر شکار بکنید باز هم زاد و ولد میکنند و هستند. همین طور جانوران دیگر. و از آن طرفآب دریا و اتمسفر هم چنیناند. اینها هم تمام شدنی نیستند. اما آب دریا و اتمسفر را گفته که منبع محیطیاند در درون محیطاند. ولی نور خورشید و پرندگان و اینها خارج از محیط قرار دارند. بنابراین منابع احیا شونده یا محیطیاند مثل آب دریا یا غیر محیطیاند مثل نور خورشید.
ما از کجا تشخیص بدهیم که کدام منبع تجدید شونده و کدام منبع غیر قابل تجدید. به اصطلاح میگوید تشخیصشان گاهی سخت است. زیرا بسیاری از منابع تجدید شونده مثلا ماهیها و درختان اگر به گونهای پایدار مدیریت نشوند میشوند پایان پذیر. ماهی را گفتیم اگر در فصل تخم ریزی شکار کنیم میشود منبع پایان پذیر. تمام میشود. اما اگر درست مدیریت کنیم میشود منبع احیا شونده و تجدید شونده. بنابراین یک مقدار این که این منابع را جزء چه چیزهایی بشماریم در مقام واقعیت و عمل کمی سخت و دشوار است.
از طرفی بسیاری از منابع مانند خاک آمیخته از عناصر یعنی هم تجدید شوندهاند و هم غیر قابل تجدید شونده. از یک جهاتی اینها تجدید شوندهاند مثل به اصطلاح بگویید که زمینهای اراضی را مثلا یک سال کشت میکنند و سال دوم کشت نمیکنند و باز سال سوم مجدد کشت میکنند. این نشان گر این است که این خاک قابلیت تجدید شوندگی را دارد. اما از یک جهاتی هم بالاخره این زمین زمینی است که قابل زیاد شدن نیست. بنابراین از یک جهت غیر قابل تجدید و از یک جهت دیگر قابل تجدید است. این نشان گر این است که تشخیص اینها مقداری سخت است.
خب امروز بیشتر مطالب یعنی همهاش مطالب عمدتا غیر فقهی بود. برخی از مباحثی که در منابع پایان پذیر است (واردش نمیشویم) مثل مراحل تولید، تولید ظرفیت تولیدی، تخصیص بهینهی منابع توسط دولت و بخش خصوصی. اینها بحثهای تخصصی است که کسانی که اقتصاد خواندهاند و اقتصاد منابع دارند میخوانند برای آنها میتواند مفید باشد. اما شما که میخواهید در حد یک موضوع شناسی منابع طبیعی باشد در همین حد کفایت میکند که ان شاء الله بعدا دیگر باید برویم سراغ بحثهای فقهی شان. یعنی بحث موضوع شناسیاش تمام میشود. میرویم سراغ بحث فقهی.
موفق باشید التماس دعا در پناه خدا.
دانشپژوه: آیا با فروش منابع طبیعی از منبع طبیعی بودن خارج میشود؟
استاد: فروش منابع طبیعی از منبع طبیعی بودن خارج نمیشود. نگاه کنید اولا زمین جزء منابعی است که یک کمی سخت است تقسیم بندیاش. نهایتش میتوانیم بگوییم منبع پایان پذیر با دوام است. یعنی زمین را شما نمیتوانید مثل مثلا جنگل زیادش بکنید. مثل در واقع ماهی زیادش بکنید. زمین تقریبا مثل طلا است. شما طلا که مقدارش محدود است.. اما از بین نمیرود. ممکن است یک مدت کسی استفاده کند چند سال دیگر کسی دیگر استفاده کند. نهایتا تغییر شکلش بدهند. طلا اگر مثلا ما بگوییم ده تن طلا در کشور داریم این ده تن اگر از کشور بیرون نرود عملا ده تن هست؛ زمین هم این چنین است. مساحت موجود زمین بیشتر نمیشود کمتر هم نمیشود. عرض کردم پس از این حیث شبیه شبیه هم نمیخواهم بگویم عین همان منبع پایان پذیر با دوام است شبیه منبع پایان پذیر با دوام است. از این جهت.
حتی مالکیتش منتقل بشود. حتی فرض کنید که مالکیتش هم منتقل شد. منتها نگاه کنید دیگر آن موقع اگر زمینی که قبلا جزء منابع طبیعی بود مثلا اراضی آباد بود حالا در اختیار یک فردی قرار گرفت به چه صورت خواهیم گفت، این دیگر به اصطلاح چون شد یک زمین مثلا مسکونی یک زمین به اصطلاح چه بگویم؟ زمین تجاری شد و مانند اینها شده از این جهت، در واقع که فرمودید؟ در کشور به عنوان منابع طبیعی به خیلی از کشاورزان ظلم میشود. من واقعیتش اطلاع خاصی در این زمینه ندارم که حالا باید مشخصا بفهمم که چرا ظلم میشود. یعنی این زمین به اصطلاح مال کشاورز است چون حالا... بگذارید وارد بحثهای مالکیت بشویم وارد بحثهای فقهی بشویم در جلسات آینده که کلا این مالکیت و اینها چه طور است و چه طور به اشخاص منتقل میشود. عرض کردم مثلا همینها همهاش مبتنی بر این است که وارد مباحث فقهیاش بشویم. چون من اگر خاطرتان باشد در این جلسه فقط موضوع شناسی کردم که منبع طبیعی چیست و چه طبقه بندی دارد و مانند این ها. راجع به حکمش اصلا بحثی نکردیم. سوالاتی که دوستان میکننند الان عمدتان سوالات خوبی است ولی راجع به حکمش است. بگذارید وارد مباحث فقهیاش بشویم که اولین بحثمان هم اتفاقا، بحث فقهی زمین میشویم. زمین به عنوان اولین منبع است که وارد میشویم. آن جا مقایسه میکنیم با هم دیگر. بالاخره ما هم از اطلاعات شما استفاده میکنیم. بعضی از دوستان ممکن است اطلاعات دیگری داشته باشند که مفید بوده باشد. ضمن این که این بحثهایی است که عرض کردم خیلی جای کار دارد. حالا اگر یک تقریبا اگر کتابی هم که نوشتم طرح بحث کردم خدمتتان و الا بسیار جای کار دارد از جهت فقهی و بسیار هم کاربردی است و بسیار کاربردی است. شما الان نگاه بکنید الان بسیاری از وزارت خانههای ما مثل جهاد کشاورزی، صنعت، معدن تجارت درگیر چه هستند؟ درگیر این بحث منابع هستند. اتفاقا ده سال پیش در مرکز تحقیقات مجلس هم یک طرح جامع منابع طبیعی آمد مدتها هم ما با یک گروهی روی آن کار کردیم. الان قرار است در مجلس بررسی بشود؛ ولی حالا به هر دلیل بود از اولویت خارج شد. ولی خب یک کار خوبی روی آن منابع و موادش آن جا انجام شد. من دانشگاه قم هستم. هیات علمی دانشگاه قم هستم. آن جا حالا البته یک کمی واقعیتش سرم شلوغ است کمی مسوولیت اجرایی دارم. ولی فرصتی باشد در خدمتتان هستیم ان شاء الله.
موفق باشید ان شاء الله.
برای دانلود فایل جلسه اینجا را کلیک کنید.