جلسه هفتم درس خارج فقه استاد جواد عبادی در موضوع فقه معاملات جدید در ۲۹ آذر ۱۴۰۰ به همت انجمن مالی اسلامی ایران و موسسه طیبات برگزار گردید.
استاد عبادی فقه معاملات جدید جلسه 7 تاریخ 29 آذر 1400
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز موضوعمان بحث رمزارزهاست، یعنی مشخصاً بحث بیت کوین را خدمت شما عرض میکنیم طی سه جلسه جناب آقای مظهر در مورد موضوع شناسی رمزارزها به ویژه رمزارزهای بدون پشتوانه که سردسته آن بیت کوین هست، صحبت کردند و به نظرم همه بحثهایی که در مورد بیت کوین باید گفته میشد گفته شد.
در مورد رمزارزها مسائل فقهی آن به دو دسته تقسیم میشود، بنده در کلاسهای در واقع مسائل جدید، فقه مسائل جدید اعتقادم بر این هست که ابتدا باید موضوع شناسی کلی در این مورد صورت بگیرد بعد که وارد بحث فقهی میشویم در دو عرصه در این مورد باید صحبت کنیم یکی عرصه عناوین اولیه هست و یکی هم عرصه عناوین ثانوی، عناوین اولیه چیست، عناوین ثانوی چی هست، عزیزان الحمد الله وزن علمی بالایی دارند و استظهار دارند که ما موضوعات را یک بار با عناوین اولین بررسی میکنیم یک بار با عناوین ثانوی، با یک مثال این را توضیح میدهیم و سریع هم عبور میکنیم. عناوین اولیه یعنی این که مثلاً عرض میکنیم در مورد بیع اسلحه آیا بدون ملاحظه شرایط ثانوی فقط بخواهیم اسلحه را خرید و فروشش را بررسی کنیم آیا شرعاً اشکال دارد یا اشکال ندارد؟ میگوییم اسلحه آیا از اعیان نجسه است مانند سگ و خوک و شراب و اینها میگوییم نه، اگر از اینها نیست بنابراین و تشکیل یافته از مقداری آهن و باروت در گلولهاش، یک مقدار چوب در قنداقش مجموع اینها شده یک اسلحه، با عنوان اولی یعنی بدون ملاحظه شرایط عارضی ثانوی بیع اسلحه اشکالی ندارد.
اما وقتی که میآییم با عنوان ثانوی بخواهیم بررسی کنیم یعنی میآییم بررسی میکنیم ببینیم آیا این اختلال در نظام به وجود نمیآورد آیا ضرر و اضرار به جامعه یا به اشخاص به وجود نمیآورد و و آن عناوین ثانویه را وقتی ملاحظه میکنیم، چه بسا به این جمع بندی برسیم که اسلحه خرید و فروشش درست است با عنوان اولی اشکال ندارد، ولی با عنوان ثانوی اشکال دارد حالا برعکس آن شاید یک چیزی با عنوان اولی اشکال داشته باشد معاملهاش، ولی با عنوان ثانوی به این نتیجه برسیم که معاملهاش اشکالی نداشته باشد مثلاً فرض کنید که بیع فرض کنید که سگ، بیع خوک، بیع اعیان نجسه با عنوان اولی روایت داریم، ادله داریم که گفته میشود که این شرعاً معاملهاش حرام است، اما شاید شرایطی به وجود بیاید یک عنوان ثانوی به وجود بیاید که ما معامله آن را بگوییم اشکالی ندارد. اینها میشود عنوان اولی و عنوان ثانوی، پس عنوان اولی آن عنوانی هست که بدون ملاحظه شرایط ثانوی و بدون ملاحظه شرایط عارضی که احتمالاً در حالت اضطرار، در حالت اختلال، در حالت اضرار و مصلحت بدون ملاحظه آنها در شرایط کاملاً عادی، در فرض عادی ما آن را بررسی بکنیم این میشود عنوان اولی، اما عنوان ثانوی بله همان شرایطی که عرض کردم اگر عارض شد چطور، آیا در این صورت معاملهاش چه جوری است این هم یک موضوع دیگری است، الان در مورد رمزارزها اگر ملاحظه این را نداشته باشیم بالاخره بانک مرکزی این را نمیتواند کنترل کند، چه بسا این شرایطی به وجود بیاید که در این شرایط اقتصاد کشور با نقدینگی بالا مواجه بشود و و این شرایط را اگر ملاحظه نکنیم، فقط و فقط ملاحظه مان چی باشد این باشد که ما میخواهیم معامله بیت کوین را در شرایط عادی نگاه کنیم آیا اشکال دارد یا ندارد این میشود بررسی بیت کوین و رمزارزهای بدون پشتوانه با عناوین اولیه، اما وقتی که آن عناوین ثانوی را نگاه میکنیم چه بسا به یک نتیجهای برسیم که خلاف آن چیزی است که در عنوان اولی به آن رسیدیم و این میشود در واقع عنوان ثانوی، ما در بررسی اینها همین مسیر را باید برویم.
پس جمع بندی کنم عرضم را، نکته اول در مسائل مستحدثه و مسائل جدید موضوع شناسی فوقالعاده اهمیت دارد و چه بسا مباحث فقهی مرتبط با آنها اگر به صد قسمت تقسیم کنیم آن هشتاد قسمتش مرتبط با موضوع شناسی است، گاهی موضوع شناسی انجام بگیرد، کار فقهی خیلی عمیقی نمیخواهد مثلاً فرض کنید معامله فیوچر، شما اسمش را نگاه میکنی میگوییم چه مسیری را من باید طی بکنم برای استنباط حکم فقهی این، اما وقتی موضوع شناسی میشود، باز میشود موضوع و متوجه میشوید این همان معامله مثلاً سلف است، معامله سلف هم معلوم است پس شما از هر فعالیت علمی که در این مورد میخواستید داشته باشید، هشتاد تایش در واقع مربوط به موضوع شناسی باشد بیست تایش مربوط به بحث فقهی است و گاهی موضوع شناسی اینقدر اهمیت دارد که اگر باز بشود کار فقهی چندانی لازم نیست، نکته اول این اهمیت موضوع شناسی، حالا وارد بشوید در بحث فقهی، در بحث فقهی باید در دو عرصه موضوع را باز بکنید یک عناوین اولیه و دوم با عناوین ثانویه، عناوین اولیه را توضیح دادم، عناوین ثانویه را توضیح دادم الان ما داریم بر اساس عناوین اولی بحث بیت کوین را بررسی میکنیم، با عناوین اولی موضوع شناسی که قبلاً توضیح دادیم تمام شد، الان با عناوین اولیه شروع میکنیم بعداً عناوین اولیه که تمام شد وارد میشویم بررسی بیت کوین را با عناوین ثانوی.
الان با عناوین اولیه، مسائل مربوط به عناوین اولیه در مورد بیت کوین اینها هست، یک مسائل مربوط به ماهیت بیت کوین، دو مسائل مربوط به استخراج بیت کوین، سه مسائل مربوط به معامله و مبادله بیت کوین. پس این جوری بگوییم الف مسائل مربوط به بیت کوین الف با عناوین اولیه، ب عناوین ثانویه، عناوین اولیه چیست، ثانویه چیست تعریفش کردم خدمت شما، اما در عناوین اولیه که مهمترین بخش مباحث فقهی معمولاً این قسمت است یعنی شما بحث فقهی که متداول هست گفته میشود در این موضوع بحث فقهی بکنید معمولاً در عناوین اولیه بحث میشود، در مورد بیت کوین عناوین اولیهای که مسائل فقهی در آن جمع شده یک بخشی بر میگردد به یک ماهیت بیت کوین، اصلاً بیت کوین آیا مال هست، مال نیست، مالکیت دارد و خیلی مهم است، تقریباً مهمترین اساسی ترین قسمت آن به همین ماهیت بیت کوین یا رمزارزهای بدون پشتوانه بر میگردد ماهیت بیت کوین، دو مسائل مربوط به استخراج بیت کوین، یا اصطلاحاً ماینینگ، استخراج بیت کوین و سه مسائل مربوط به مبادلات بیت کوین، یا و معاملات، حالا استخراج شده، اینها را معاملاتش چه جوری هست و در عناوین ثانویه هم هر کدام از این دو تا یعنی استخراج با عنوان اولی و عنوان ثانوی و مبادلات با عنوان اولی و عنوان ثانوی مورد بررسی قرار میگیرد.
برویم سراغ ماهیت بیت کوین و رمزارزها من با اجازه تان سعی میکنم از کلمه بیت کوین بیشتر استفاده کنم ولی هر چه در مورد بیت کوین داریم میگوییم در واقع در مورد رمزارزها هم صادق هست، سوال اولی که در مورد ماهیت در واقع رمزارزها مطرح است واقعیت این است که ظرف درست ماهیت بیت کوین هم به لحاظ فقهی و هم به لحاظ حقوقی منشأ آثار فراوانی است و میشود گفت بقیه سوالات در واقع آن ابعاد یعنی بحث استخراج، مبادلات، همه شان ریشه شان بر میگردد به این که ماهیت بیت کوین چیست اگر ماهیتش باز بشود در این صورت مسائل فقهی مرتبط با استخراج و مبادلات هم روشن میشود.
البته در مورد ماهیت این یک اختلاف نظرها و مبانی هست، یک بخشی بر میگردد به مبانی بعضیها مثلاً مال را یک چیزی تعریف میکنند مالکیت را یک چیزی تعریف میکنند، بسته به این که شما چه تعریفی را اتخاذ کنید از کلمه مال و مالکیت مبنای شما عوض خواهد شد، لذا اگر میبینید که در برخی موضوعات فقها اختلاف نظر دارند مثلاً در بحث بیمه در مورد بیمه اختلاف نظر وجود دارد یک عدهای بیمه عمر را قبول دارند یک عده بیمه عمر را قبول ندارند این اختلاف لزوماً به موضوع شناسی نیست که یعنی بلد نباشد، گاهی ما سریع یک فقیه را محکوم میکنیم که آقا او بلد نیست موضوع شناسیش ناقص است، خیلی نرفته ببیند اصلاً موضوع بیمه چی هست، لذا نظری که میدهد نظر چندان صائبی نیست اما واقعیت این است که اینگونه نیست که او موضوع شناسی نکرده باشد نمیگوید امکان ندارد شاید یک فقیهی موضوع شناسی او ضعیف باشد اما نوعاً فقهایی که دارند نظر میدهند قبلش حسابی موضوع را موضوع شناسی میکنند اما مبنای این فقیه با آن فقیه فرق میکند یعنی یک بحث فرمولهای آن عقبه فقهی وجود دارد، آنجا با همدیگر اختلاف دارند. مثلاً عرض میکنم قاعده عدالت.
آیا قاعده عدالت واقعاً به عنوان یک قاعده فقهی هست یا نه، اگر کسی قاعده عدالت را قبول کرده باشد در این صورت این قاعده را تسری میدهد به احکام و چه بسا بعضی معاملات را بگوید آقا چون عدالت اینجا رعایت نشده این معامله باطل است، فرض کن معاملات بانکی را نظر میدهد این معاملات بانکی درست است که فروش اقساطی و جعاله و فلان و فلان است، ولی چون در نهایت سیستم بانکی طوری هست که باعث غنی شدن اغنیا و فقیر شدن فقرا میشود بنابراین طبق قاعده عدالت معامله با بانک اساساً اشکال دارد، اعانه بر اثم است مثلاً اما کسی که قاعده عدالت را قبول ندارد به عنوان یک قاعده، بله اعدلوا مثلاً تقوا داشته باشید و هو اقرب للتقوی منتهی الامر این که به عنوان قاعده فقهی باشد که یک حکمی را ایجاد بکند یا حکمی را سلب بکند، یک فقیهی هست این را قبول ندارد به عنوان قاعده فقهی، پس او نه که معاملات بانکی را نفهمد نه که موضوع شناسی او مشکل داشته باشد نه مبنائاً اختلاف دارد با یک فقیه دیگر، لذا او قاعده را قبول دارد قاعده عدالت را یک حکمی میدهد این قاعده عدالت را به عنوان نه که عدالت را قبول نکند نه.
مثلاً میگوید قاعده عدالت به مفهوم قاعده فقهی مصطلحی که در فقه یک تعریف خاصی دارد به آن مفهوم قاعده نیست خروجی این و حکمی که این صادق میکند متفاوتتر با آن فقیه خواهد بود، در مورد ماهیت بیت کوین هم ما یک سلسله مباحثی داریم که در نهایت شاید یک فقیه به یک نظری برسد با آن مبانی، یک فقیه دیگر به یک نظر دیگر برسد، حالا بحثها را باز کنیم خواهید دید این به این مفهوم نیست که یکی از فقها فهمیده، آن یکی نفهمیده اصلاً اختلاف مربوط به بیت کوین و اینها نیست این یک اختلاف مبنایی تری آن عقبتر دارد که چه چیزی را مال میداند در تعریف مال در واقع اختلاف دارد، در تعریف مالکیت این اختلاف دارد، که ما اینها را ان شا الله خدمت شما توضیح خواهیم داد.
پس چی گفتیم؟ گفتیم که درک درست ماهیت بیت کوین هم به لحاظ فقهی و هم به لحاظ حقوقی از اهمیت فوقالعاده زیادی برخوردار است و از لحاظ قانون گذاری هم اهمیت دارد و مهمترین چالشها درباره ماهیت بیت کوین هم در سه عنوانی که عرض میکنم خلاصه میشود یک مالیت بیت کوین، دو مالکیت بیت کوین و سه پول یا کالا بودن بیت کوین که آیا پول است یا کالا هست، پس من بنویسم اینجا که داشتم در تخته سیاه مینوشتم، سه تا عنوان هست که مهمترین چالشها، چالشهای بیت کوین از جهت ماهیت چیها هستند یک مالیت داشتن یا نداشتن، دو بحث مالکیت، مالکیت با مالیت چه تفاوتی دارد مال با ملک چه تفاوتی دارد آن را با همدیگر باید صحبت کنیم و سه در مورد پول یا کالا بودن.
به طور خلاصه اینها میشود آن چالشها درباره ماهیت بیت کوین، رمزارزهای دارای پشتوانه مثل اتریوم که میگوید من یک پشتوانه دارم پشتوانهام مثلاً نفت است فلان میزان نفت میشود یک اتریوم، آنها چون خودشان مالیتاً سند هستند یعنی اتریوم میشود سند، چون سند هستند شما باید ببینید آن پشتوانه این سند چی هست، مالیت دارد یا ندارد یعنی اگر میدانید یک اتریوم میشود فلان بشکه نفت، ما خود اتریوم نباید بررسی کنیم چرا چون این یک سند هست از آن پشتوانه آن، باید برویم آن پشتوانه را بررسی کنیم، پشتوانه چیست همان نفت است یا طلا هست، برخی از رمزارزها پشتوانهاش شاخص سهام هست، بعضی از آنها یک رمزارز دیگر هست، اینها پشتوانهها هستند این در واقع رمزارز سند آن پشتیبانها هستند، بنابراین در رمزارزهای دارای پشتوانه ما که ماهیتاً سند هستند مالیت آن پشتیبانها را باید بررسی کنیم بله از آنها نفت مالیت دارد، طلا مالیت دارد اما شاخص سهام مالیت ندارد، منتها باید برویم آنجا بررسی کنیم، پس رمزارزهای دارای پشتوانه ماهیتاً سند هستند، مالیت مستقلی ندارند و برای بررسی مالیت آنها، مالیت آن کالایی یا چیزی که پشتوانه این رمزارز هست باید مورد بررسی قرار بگیرد اما مالیت رمزارزهای فاقد پشتوانه مانند بیت کوین یکی از چالشی ترین مسائل مربوط به این قضیه رمزارزهاست که اینجا سه تا پرسش اساسی مطرح میشود، سه تا پرسش اساسی در مورد مسائل مربوط به رمزارزهای بدون پشتوانه.
سوال اول آیا رمزارزهای بدون پشتوانه مالیت دارند یا نه، سوال دوم مالکیت بر این رمزارزها مشروع است یا نیست؟ اینها را باز میکنیم دانه دانه اینها را باز میکنیم و سوال دوم مالکیت این رمزارزها مشروع است یا نه؟ و سوال سوم این است در صورت مالیت و مالکیت بر بیت کوین یعنی اگر مالیت بیت کوین را قبول کنیم، مالکیت بر بیت کوین هم مورد قبول قرار بگیرد آیا بیت کوین پول است یا کالاست، کدامیک از اینها، بیت کوین آیا پول هست یا کالا؟
خلاصه سوال اول آیا رمزارزهای بدون پشتوانه مالیت دارند یا نه، سوال دوم مالکیت این رمزارزها مشروع است یا نه، سوال سوم در صورت مالیت و مالکیت بر بیت کوین آیا بیت کوین پول محسوب میشود یا کالا؟
در مورد دو سوال اول شاید یک سوال این مطرح باشد که مگر مال با ملک تفاوت دارد که شما این را کردید دو تا سوال، مال با ملک مگر دو تا چیز هست، پاسخ این هست که بله چه بسا یک چیزی ملک باشد ولی مال نباشد اما البته هر مالی قابلیت ملکیت دارد، مثلاً عرض میکنم حالا تعریفهایش را عرض میکنم یکی یکی اینها را توضیح خواهیم داد، مثلاً عرض میکنم شما یک پر کاه مال حسن آقا یک پر کاه وقتی نگاه میکنی میگویی این ارزش معاملاتی ندارد یک پر کاه است یا یک ریگ از کوپه ماسه ریخته جلوی در خانه شان، این ماشین هی زده ماشینهایی که میروند میآیند، پخش و پلا میشود، ولی معلوم است این یک ریگ مال حسن آقا است، شاید در بحث معاملات، دو تا سوال مطرح میشود این ریگ ارزش معامله کردن دارد یا نه، یعنی مردم آیا در مقابل این یک ریگ کوچک چه بسا با ذره بین بخواهید نگاه کنید حاضرند به این پول بدهند بخرند یا نه، جواب این است که چه بسا کسی پیدا نشود که حتی یک ریال هم حاضر باشد به این ریگ پول بپردازد. لذا این مال محسوب نمیشود.
مال چیست تعریف مال را بعداً میپردازیم، ولی به صورت خیلی اجمالی مال آن چیزی هست که مردم به آن رغبت داشته باشند ما یرغب الیه الناس مردم نسبت به آن رغبت داشته باشند، رغبت داشته باشند یعنی چی، یعنی حاضر باشند در مقابلش عوضی بدهند و آن را بگیرند، آیا کسی پیدا میشود برای یک پر کاهی یک پول بدهد و یک چیز را بخرد یا به خاطر یک ریگ حاضر باشد آن ریگ را بخرد و در ازای آن پول بدهد، شاید یک نفر پیدا بشود ما که نمیدانیم میگوییم نه ما یرغب الیه الناس یعنی عرف مردم در عرف کسی برای خرید یک ریگ پول میدهد یا نه میگوییم نه پول نمیدهد میگوییم خیلی این مال محسوب نمیشود، چون مردم نسبت به آن رغبتی ندارند، اما سوال بعدی این است حالا که این ریگ مال حسن آقا است این پر کاه یقین میدانیم مال ایشان هست من اجازه دارم این را تلف بکنم و از بین ببرم میگویم نه این مال او است، او اگر راضی نباشد من حتی این ریگ را حق ندارم در موردش چیز کنم، اگر نخ دکمه لباس من مال یک نفری باشد چه بسا بگویند این چیست یک ذره نخ مال مردم، کسی پول نمیدهد در مقابل این، میگوید عیب ندارد ما که نگفتیم این مال هست، ولی ملک هست، ملک فلانی است لذا نماز با این بدون اجازه او باطل هست.
پس تفاوت مال با ملک را خیلی خلاصه عرض کردیم، مال آن چیزی هست که ما یرغب الیه الناس مردم در مقابل آن حاضر هستند عوضی بدهند و آن را رغبت دارند بگیرند، اما ملک لزوماً اینطوری نیست، پس برگردیم به سوالها آن سه تا سوال، سوال اول آیا رمزارزهای بدون پشتوانه مال هستند یا نیستند؟ این سوال اول مالیت مال تفاوتی ندارد یعنی یک مطلب را دارد میگوید، آیا مالیت دارد، مال محسوب میشود یا نه، این سوال اول، یعنی این را میشود خرید و فروش کرد، دومی بحث مالکیت است یعنی آیا رمزارزها میتواند ملک قرار بگیرد، حالا معیار مال بودن چیست معیار ملک بودن چیست این را بعد صحبت میکنیم.
سوال سوم این است در صورتی که این مال محسوب بشود و ملکیت بر بیت کوین هم ثابت بشود و پذیرفته باشد، سوال این است چه نوع مالی است این آیا کالاست مثل فرض کنید سیب، گلابی، لپ تاپ مال به معنای یک کالا محسوب میشود یا نه پول هست یا به عبارتی آیا اعتباری است آن ارزشش یا ذاتی هست بعد اعتباری به چه چیزی ما میگوییم مال اعتباری، آیا مال اعتباری ارزش دارد یا نه، اینها مجموعاً یک طیف سوالات، سه سوال مربوط به آن ماهیت رمزارزهای بدون پشتوانه است.
بحث دارایی ثابت یا غیر ثابت بحثش مطرح نیست، بحث مال و ملک هست جلوتر بیشتر توضیح میدهم.
دانشپژوه: سوالی که اینجا یک سوال ریشهای که وجود دارد این هست مال بودن و ما در مورد مال بودن داریم بحث میکنیم، خیلی چیزها هست عرفاً شاید مال باشد مثل خنزیر مثل برخی از نجاسات این عرفاً مال هست، اما آیا شرعاً هم این مالیت شرعی دارد یا نه، مال بودن به غیر آن مالیت است، آن ارزش است آیا آن از نظر شرعی هم آن قابلیتهایی که شرع مقدس روشن میکند برای یک کالایی که مقابل مبادله میشود و شأنیت را پیدا میکند که به آن مال بگویند آیا آن شأنیت را دارد یا ندارد سوال اساسی است، ما باید از این منظر هم بررسی بکنیم.
استاد: ببینید سه سوال مطرح کردم، دیر تشریف آوردید سه سوال را دیدید شما، سوال اول داخل ماهیت ما گفتیم در مورد ماهیت بیت کوین سه تا در واقع سوال پرسش اصلی مطرح است یک آیا بیت کوین مالیت دارد یا نه، دو آیا بیت کوین ملک محسوب میشود از نظر شرع ملک محسوب میشود یا نه و سه اگر مال باشد و ملک هم محسوب بشود چه نوع مالی هست، آیا کالاست مثل سایر کالاها یا پول هست یا هم پول است هم کالا مثل درهم و دینار که پول کالایی اصطلاحاً.
ما داریم خیلی شسته رفته میرویم جلو، همه اینها را بحث خواهیم کرد، حدود شانزده تا پرسش در واقع مطرح است یعنی اگر روشن بشود، در این صورت ما پاسخ اینها را پیدا خواهیم کرد، البته شاید این سوالاتی که من الان مطرح میکنم یک مقداری بشود ادغامش کرد، کما این که در یک دورهای یک بزرگواری زحمت کشیدند و اینها را خلاصه کرده بودند در چند سوال که اگر آنها را یک لحظه پیدا بکنم میتوانم خدمت شما عنوان کنم، سوالات مربوط به این است.
سوالها اینها هستند، دسته اول آیا رمزارزهای بدون پشتوانه مالیت دارند یا نه، این سوال اولمان.حالا سوالات فرعی مرتبط با این عبارت است از این سوالات چهار تا سوالی که الان میگذارم چهار تا سوال این است، سوال اول آیا مالیت امری عرفی هست یا شرعی، سوال دوم ملاک مالیت چی هست، آیا فایده شخصی است، ارزش اقتصادی است، امکان مبادلهای است، کمیابی است، کدامیک از اینهاست، سوال سوم همه مربوط به آن مالیت است، در مورد مالیت سوالات فرعی مالیت هست، آیا القای مالیت از سوی شارع ممکن هست، حالا مردم به یک چیزی رغبت پیدا کردند ریختند میخواهند خرید و فروش کنند آیا شارع میآید مالیت را القا بکند، سوال چهارم کدام عرف در تشخیص مالیت معیار قرار میگیرد عرف خاص یا عرف عام.
چه بسا یک عرفی مراجعه کردند و بسیار به یک چیزی علاقمند هستند ولی عموم مردم خیلی به آن علاقهای ندارند رغبت ندارند مثلاً فرض کنید عذرخواهی میکنم دستمال کاغذی که یک بازیکن خارجی با آن پیشانیش را خشک کرده، فرض کنید یک بازیکن خیلی فوتبال فوقالعاده ماهری را یک نفر اسمش را بیاورید ما بگوییم مثلاً رونالدو، رونالدو یک دستمال کاغذی هست با آن چکار کرده پیشانیش را خشک کرده، الان یک عدهای هستند که بسیار برایشان ارزشمند است، چون رونالدو را فوقالعاده دوست دارند، بیشتر اینها عرف خاص است، اگر عرف هم بشود یک نفر با آن کاری نداریم نه یک جمعی از افراد جامعه هستند به شدت فوتبال زده، طوری در مورد این فوتبال دنیا را، به ویژه فوتبال اروپا و اینها را پیگیر هستند، آدمها را دانه دانه بعضاً دیدند بچههای ما در خانهها اسمها را یکی یکی میآورند، درس خودش را خیلی بلد نیست، ولی زندگینامه بازیکنهای فوتبال اروپایی را خیلی قشنگ بلد هست، حالا یک دستمال کاغذی هست رونالدو با آن پیشانیش را خشک کرده، حاضرند در مقابلش پول بدهند، آیا این رغبت عرف خاص معیار هست یا نه، رغبت عرف عام معیار هست؟ این هم یک سوال که همه بر میگردد در مورد مالیت رمزارزها.
دانشپژوه: هر کدام از این سوالات دلیل دارد که مطرح شده، در صحبتتان فرمودید هر چیزی که مالیت دارد لزوماً مالکیت هم میتواند داشته باشد درست است اگر این را بگوییم سوال اول خیلی موضوعیت ندارد من میخواهم ببینم سوال پرسیدید آیا مال هست یا نه، یک سوال این که آیا مال کی هست یا نه، بعد گفتید هر مالی مال کی هست هم دارد سوال دوم مگر بحث مالکیت نبود در مورد بیت کوین؟
استاد: سوال اول آیا یعنی سر سوال این است آیا رمزارزهای بدون پشتوانه مالیت دارد یا نه، برای یافتن پاسخ این سوال ما چهار تا سوال را باید سوال فرعی را باید پاسخ بدهیم یک معیار مالیت چی هست، آیا رغبت عرف است یا نه قبول شرع است، یعنی شارع مقدس یک چیزی را باید قبول بکند تا یک چیزی مال بشود، ولو اینکه مردم رغبت پیدا کنند این معیار نیست برای ما، این سوال اول، سوال دوم ملاک مالیت اگر عرف را ما در نظر بگیریم آیا برای مالیت لازم است حتماً یک فایدهای داشته باشد یا ارزش اقتصادی داشته باشد امکان مبادلهای داشته باشد یعنی ارزش مبادله ای، یا کمیابی باشد، کدامیک از اینها ملاک است یا همه اینها ملاک است، یک بحث این است البته صحبت خواهیم کرد، سوم این است که اگر عرف بر اساس فایده شخصی داشتن یا ارزش اقتصادی داشتن یا امکان مبادلهای داشتن یا به خاطر کمیابی رغبت پیدا کردند برای یک چیزی، آیا شارع مقدس میآید مالیت یک چیزی را در واقع القا بکند و بگوید درست است مردم به آن رغبت دارند ولی من مالیت آن را از بین میبرم، آیا چنین چیزی را شارع انجام میدهد یا نه، این سوال سوم و سوال آخر چهارم این است که اگر عرف را معیار بدانیم در مالیت، کدام عرف در واقع مطرح است، ملاک هست، عرف خاص یا عرف عام، اینها را ما ان شا الله یکی یکی پاسخش را خواهیم داد.
سوال دومی که سر سوال در واقع میشود گفت، که خودش سوالات فرعی دارد، این است که آیا رمزارزها فایده عقلایی دارد یا ندارد، آیا رمزارزها فایده عقلایی دارد که ما در بحث بررسی مالیت بیت کوین بتوانیم دلمان را خوش کنیم اگر قائل به این شدیم که مال آن چیزی هست که فایده داشته باشد منفعت داشته باشد، سوال این است آیا بیت کوین اساساً منفعت دارد یا نه، برای رسیدن به این سوال سه تا سوال فرعی مطرح است، سوالات فرعی مربوط به فایده عقلایی چیست این است فایده برای چه کسانی ملاک هست این یک مثلاً فرض کنید یک نفر پیراهن کهنه پاره پاره پدربزرگ یا جد اعلایش اینقدر برایش ارزش دارد که این را در واقع برایش حاضر است پول بدهد در حالی که مردم کسی به این رغبت نمیکند آیا فایده ملاک فایده الان چی هست، دوم آیا فایده اثبات سهم در برآیند اجماع که در موضوع شناسی آقای مظهر به تفصیل گفته شد که بالاخره این کدی که به عنوان بیت کوین به من داده شده، سهم من از مجموع بیت کوینهایی که هست آن را ساقط میکند، یعنی این کد شما فکر میکنید یک کد هست، ولی با این کد سهم من از مجموع بیت کوینها بیست و دو میلیون بیت کوینی که مجموعاً خواهد شد سهم من را دارد روشن میکند آیا فایده اثبات سهم در فرایند اجرا میتواند فایده عرفی به شمار بیاید تا ما دلمان را خوش کنیم که بله بیت کوین هم یک فایدهای دارد.
و سوال فرعی سوم این است که چه کسی درباره فایده داشتن قضاوت میکند، قضاوت چه کسی معیار هست، قضاوت شارع، قضاوت عرف، کی باید این را مشخص کند.
دانشپژوه: آیا بین فایده داشتن و مالیت داشتن فرق هست؟
استاد: بله فرق هست، فرقش در این است که برخی فقها مالیت را مال بودن را لزوماً مشروط به فایده داشتن نمیدانند یک بار این است که میگوییم چیزی مال هست که این شرایط را داشته باشد یک کمیاب باشد، دو فایده داشته باشد تازه فایدهاش هم محلله باشد، حلال باشد، بعضی فقها میگویند نه فایده داشتن را کی گفته معیار مال بودن هست این اختلاف مبنایی که اول جلسه عرض کردم اینجا خودش را نشان میدهد یعنی اگر یک فردی نظرش این باشد، نظر ریشهای او این باشد، اصلاً برای مال بودن نیازی نیست که فرد داشته باشد، همین که یک فردی بداند منفعتی هم داشته باشد یک رغبتی پیدا بکند به یک چیزی او برای آن چیز برای او مال هست، اما بعضیها میگویند نه مال آن چیزی است که ما یرغب الیه الناس، چرا یرغب الیه الناس، چون فایدهای دارد، بنابراین اگر یرغب الیه الناس بدون فایده بعضیها میگویند چنین چیزی امکان ندارد، مردم رغبت بکنند به چیزی که فایدهای در ذهنشان نسبت به آن متصور نباشد، بعضیها میگویند نه شاید خلاصهای نداشته باشد ولی مردم مثلاً همان دستمال بینی رونالدو، با عرض پوزش به هر دلیلی مردم رو آوردند برای آن هیچ فایدهای ندارد ارزشی ندارد در این صورت مال نیست، آن فقیه اول میگوید نه آن مال است چرا ما یرغب الیه الناس دومی میگوید نه صرف یرغب الیه الناس که ملاک نیست، حتماً باید یک منفعتی داشته باشد.
من فقط دارم فهرست سوالات را مطرح میکنم که بعد ان شا الله وارد بشویم به بررسی آنها الان بحثش را باز نمیکنیم که آیا سگهای تزیینی مالیت دارند یا ندارند، این را اجازه بدهید برویم جلو، معیارها، سوالات را یکی یکی پاسخ میدهیم آنجا بحثش را ارائه بدهیم.
تا الان دو تا سرسوال مطرح کردم، سر سوال اول آیا رمزارزهای بدون پشتوانه مالیت دارند، برای پاسخ به این ما چهار تا سوال فرعی داریم، اصلاً مالیت امر عرفی یا شرعی است، دو ملاک مالکیت فایده شخصی است، ارزش اقتصادی است، امکان مبادلهای است یا کمیابی یا همه اینهاست، سوال سوم آیا امکان دارد عرفاً یک چیزی مال باشد ولی شارع مقدس آن را القا کرده باشد مالیتش را، خیلی چیزها هست مردم آن را حاضرند پول بدهند ولی شرع مقدس میگوید مثلاً فرض کنید شراب را خیلیها رغبت دارند و حاضرند به آن پول بدهند، فایدهای برای خودشان در نظرشان هست، قرآن هم میفرماید که در خمر و میسر آنها به ویژه در بحث خمر، میگوید که نفعی دارد، ضررهایی هم دارد اما ضرر آنها بیشتر از نفعش است. آیه شریفه میفرماید در خمر و میسر منافعی هست و مضاری هست، اما مضار آنها بیشتر از منفعتش است، حالا مردم به خاطر آن منفعتش رغبت پیدا کردند یرغب الیه الناس. منافع للناس.
یسئلونک عن الخمر و المیسر، سوال میکنند در مورد شراب و آلات قمار، میسر یک مقداری مسامحه میگوییم آلات قمار، قل فیهما اثم کبیر در آنها گناه بزرگی هست، و منافع للناس منفعتهایی بالاخره دارد برای مردم اما اثمها اکبر من ینفعهما، گناه اینها، آیا گناه تکلیفی را میگوییم یا ضررها را میخواهد بگوید، ضررهای آنها بیشتر از نفع آنها هست، حالا به خاطر این نفعش یرغب الی الخمر و المیسر الناس مردم به آن چکار کردند رو آوردند آیا شارع میتواند این مالیت آن را از چون یرغب الیه الناس میشود مال عرفی، حالا آیا شارع میآید این مال عرفی را القای مالیت بکند یا نه؟
سرسوال دوم آیا این رمزارزها فایده عقلایی دارند؟ این را چرا داریم میگوییم فایده عقلایی، آنهایی که مال را آن چیزی میدانند که فایده داشته باشد، یعنی این سوال دوم یک پیش فرضی دارد، پیش فرض چیست که در سوال اول روشن خواهد شد اگر در سوال اول به این رسیدیم که مال آن چیزی هست که فایده عقلایی داشته باشد حالا میآییم سراغ این رمزارزها و بیت کوین، آیا بیت کوین فایده عقلایی دارد یا ندارد، این سرسوال، برای رسیدن به این سرسوال ما سه تا سوال فرعی مطرح کردیم، اولاً بگویید فایده برای چه کسانی ملاک هست، دوم آیا فایده اثبات سهم در فرایند اجماع میتواند فایده عرفی به شمار بیاید و سوم چه کسانی درباره فایده داشتن قضاوت میکنند قضاوت چه کسانی در واقع معیار هست؟ این سوالات را ان شا الله ما پاسخ خواهیم داد.
سر سوال سومی که مطرح هست این است منشأ ارزش رمزارزها چی هست، اعتبار جمعی است، مطلوبیت ذاتی است یا هزینهای است که برای تولیدش مصرف شده، منشأ ارزش این رمزارزها چی هست آیا اعتبار جمعی است، همین که این تعدادی افراد که دارای بیت کوین هستند برایشان اهمیت دارد این ارزش دارد برای این، این میتواند منشأ ارزش این رمزارزها یا نه یک مطلوبیتهایی یک کارآییهایی برای این چون تصویر میکنیم مانند این که میتواند کار پول انجام بدهد، تحریمها را دور بزند، آیا این میتواند منشأ ارزش باشد، یا هزینهای که آن ماینر کسی که استخراج میکند یک هزینهای دارد صرف میکند، وقت دارد میگذارد، از آن طرف هم مال مومن و طرف مومن محترم است، پس آن که طبق قاعده احترام او که یک وقت گذاشته، هزینه گذاشته برای استخراج این، بیاییم بگوییم این الان برای آن ارزش به وجود آورده، لذا منشأ ارزش بیت کوین وقت و مالی هست و کاری هست که یک نفر روی آن یعنی ماینر روی آن دارد کار انجام میدهد یا اینکه بگوییم نه همان هزینهای، امنیتی که این دارد یعنی وقتی شما میتوانید در شرایط تحریم از طریق این بیت کوین به گروههای مقاومت کمک کنید برای کشور اقتصاد کشور بتوانی کمک کنی مثلاً نفت را میفروشیم نمیتوانیم پولش را وارد کنیم ولی در قالب بیت کوین میتوانیم این را تحویل بگیریم، بعد آن بیت کوینی که تحویل گرفتیم با این بتوانیم کالاهای مورد نیاز خودمان را بدون اینکه بشود رصد معامله کرد یعنی کشورهای استکباری بتوانند رصد بکنند این معاملات را، ما واردات خود را انجام بدهیم به خاطر این امنیتی که دارد یک ارزش به وجود آمده، کدامیک از اینها هست، این هم یک سوال در مورد آن.
سرسوال بعدی، سوالات دیگری برای این هست که من دیگر سوال فرعی برایش عرض نمیکنم ولی یعنی اینها همه شان سرسوال هستند همه را میگذارم اینجا، توجه داشته باشید اینها در هیئت فقهی و تیم فقهی موسس فقه اقتصادی طیبات حدود نه ماهی کار شده، و اینها که تقدیمتان میکنیم حاصل آن سلسله جلساتی بوده که انجام شده و الحمد الله یک چیز جامعی درآمده، سوال بعدی این است آیا مالکیت بر این رمزها مشروع است یا نه، سوال پنجم در صورت پذیرش مالیت رمزارزها آیا رمزارزهای فاید پشتوانه پول است یا کالا، البته این را در سوال قبلی مطرح کرده بودیم ملاک پول بودن یا کالا بودن چیست، آیا تعریف حقوقی از پول ملاک است یا تعریف اقتصادی آن، سوال هفتم آیا بر اساس تعاریف اقتصاد کلان میشود بیت کوین را پول بدانیم یا نه، حالا که در سوال قبلی ملاک پول مطرح شد، حالا آیا بیت کوین آن ملاکات را دارد که پول محسوب بشود یا نه، سوال هشتم آیا محدودیت در تعداد همین که تعدادش کم است یعنی مثل هوا نیست ما در مورد مال میگوییم آن چیزی که به وفور پیدا میشود نمیتواند مال محسوب بشود، مثلاً شما الان هوایی که دارید تنفس میکنید این مال نیست چون اینقدر زیاد هست کسی راغب نیست به این پولی بدهد آیا همین که بیت کوین محدود است این میتواند باعث بشود پول بودن آن را به چالش بکشد، بگوییم پول نباید محدود بشود در حالی که بیت کوین محدود است تعدادش مشخص است چقدر خواهد بود به خاطر همین این نمیتواند پول باشد، سوال نهم چنان که دلار در اقتصاد داخل کشور ابزار پرداخت به شمار نمیرود، اما چون ابزار پرداخت بین المللی هست، آیا این ابزار پرداخت بین المللی بودن امکان استفاده از ضرر و در شرایط تحریم به جای پول و تجارت خارجی میتواند آن را توجیه بکند، توجیه شرعی بکند یا نه، اینها مجموعاً سوالاتی هست که مربوط به ماهیت بیت کوین هست، حالا سوالات مربوط به استخراج بیت کوین چیها هستند و سوالات مربوط به مبادله چی هستند برای این که خیلی خسته کننده نباشد یک دفعه فقط به سوال نگذرد من سوالات آنها را که درآوردیم، آنها را مطرح نمیکنم.
شروع میکنم بحث ماهیت و سوالات مرتبط با آنها را، و ان شا الله وقتی رسیدیم به بحث استخراج و مبادله و عناوین ثانوی آنجا سوالات مرتبط را ان شا الله خدمت شما عرض میکنیم.
دانشپژوه: پول برای چی به وجود آمده، یعنی ماهیت پول این است صرفاً یک واسطه باشد، خودش قرار نیست ارزشی داشته باشد، این که بیت کوین اولش آمده دارای ارزش شده، از همان اول یعنی وجود آورندهاش برای این که ارزش داشته باشد آمد این را به وجود آورده نه این که یک واسطه باشد، سایر پولها، دلار، ارزها همه شان اولاً و بالذات وقتی به وجود آمدند برای این که ارزش داشته باشند نه، صرفاً برای این است که یک چیزی باشند با آن یک چیز دیگر بخریم یعنی یک واسطه باشد، خودش یک سند باشد؟
استاد: این سوال شما بازگشتش به این است که اصلاً پول چی هست، چون که با این تعریف که شما دارید میگویید مثلاً یک زمانی که مردم نمک را به عنوان یا یک کالاهای نقدشونده مثل نمک، مثل بعضی کالاها را به عنوان نه ارزش مصرفی بلکه ارزش مبادلهای آن با همدیگر مورد معامله قرار میدادند، باید بگوییم آنها پول نبردند یا بعداً درهم و دینار که ارزش ذاتی داشت و مردم به عنوان پول، مردم یا دولتها به عنوان پول آن را مطرح کردند، باید بگوییم نه آنها پول محسوب نمیشوند ما باید ابتدا تعریف پول را داشته باشیم یکی از موضوعات بحثمان است، آنجایی که سوال درمورد پول بودن یا نبودن بیت کوین بحث میکنیم ان شا الله دوستان مبانیش را میگوییم بعد نتیجه میگیریم.
دانشپژوه: یک تعریف عرفی دارد الان هم در بازار شما بگویید پول چی هست؟
استاد: شما بگو پول چی هست؟
دانشپژوه: همین هزار تومان دو هزار تومانی که دست ماست.
استاد: نه این تعریف نشد که، مثل اینکه من میگویم تراکتور چیست شما بگو آنها آن تراکتور است.
دانشپژوه: پول آن چیزی است که من میروم با آن یک چیز دیگر میخرم آن را میگویند پول، یعنی آن را میدهم یک چیز دیگر یک چیز دیگر میخرم آن را میگویند پول، آن را وضع کرده قانونگذار یا شرع مقدس هر کسی بانک مرکزی قبول کرده پول باشد.
استاد: ببینید شما ابتدا باید اسکناس را نشان بدهید شما میگویید این اسکناس پول هست، یک نفر میگوید نه پول آن چیزی است که وسیله مبادله قرار میگیرد و مردم حاضرند در برابر آن کار انجام بدهند یا کالای خود را بدهند این میشود یک تعریف، یکی از مصادیقش آن پولی است که دست شما هست، تعریف را نباید به مصداق انجام داد، تعریف یک گزارهای هست در آنجا که یک گزاره جامع و مانعی هست در توصیف آن موضوع.
تیتر مطلبمان این هست که ما شروع میکنیم به ماهیت بیت کوین یعنی بخش ماهیت بیت کوین را سوالات آن را مطرح کردیم، شروع میکنیم به بحث فقهی ماهیت بیت کوین و پاسخ گویی به آن سوالاتی که خدمت شما طرح کردیم ان شا الله.
شنوای صحبتهای من بودید و امیدوارم ان شا الله مطالب مفید بوده باشد البته اینها بیشتر سوال مطرح کردن است از هفته بعد وارد متن خواهیم شد.
خیلی ممنون و متشکر.
التماس دعا.
خدانگهدار همگی.