جلسه پنجم درس خارج فقه استاد جواد عبادی در موضوع فقه معاملات جدید در ۸ آذر۱۴۰۰ به همت انجمن مالی اسلامی ایران و موسسه طیبات برگزار گردید.
فقه معاملات جدید موضوع شناسی رمزارزها جلسه پنجم دوشنبه 8 آذر 1400
بسم الله الرحمن الرحیم
استاد: دوستان آقای مظهر انشاءالله از قسمتی که خودشان صلاح میدانند بحث را شروع می-کنند، استفاده میکنیم، در خدمت شما هستیم آقای مظهر.
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): بسم الله الرحمن الرحیم اولا سلام عرض میکنم خدمت دوستان عزیز، عرضم به حضور شما ما خیلی نمیخواهیم مقدمه چینی کنیم، فقط یک نکتهای را قبل از این که وارد بحث رمزارزها شویم، بطور خاص در مورد رمزارزها، در مورد موضوع شناسی میخواستم عرض کنم که در مورد هر پدیده جدیدی که ما بخواهیم موضوع شناسی خوب و مناسبی را داشته باشیم، طبیعتاً یک حدی از شناخت آن موضوع لازم است، چقدر لازم است؟ حالا این چقدر را واقعا بستگی به موضوع دارد، نمیشود نه به اندازهای که بخواهد درواقع تسلط بر کل مکانیزم داخلی یک سیستم، این که دقیقا چگونه کار میکند، تمام جزئیات فنی آن و اینها، طبیعتاً این اندازه لازم نیست و این که خیلی هم دورادور و خیلی جزئی یعنی یک نگاه کلی صرف هم داشته باشیم، این هم کافی نیست، یعنی یک چیزی بینابین اینها است که درواقع آن اندازهای که ابعاد فقهی موضوع را برای ما روشن کند، یعنی مشخص شود این موضوع جدید میتواند چه ابعاد فقهی داشته باشد، این تا این اندازه برای ما روشن کند موضوعا شناسی برای ما کافی است.
در موضوع شناسی ما دوتا جنبه را داریم، یکی شناخت ماهیت خود موضوع است و یکی هم شناختی که من اسم این را میگذارم حواشی موضوع. منظور ما از ماهیت خود موضوع چیست؟ حالا مثلا در کاری که ما انجام میدهیم در بحث رمزارزها، این که رمزارزها چه چیزی هستند؟ مالیت دارد؟ ندارد؟ چگونه کار میکند؟ استخراج آن چگونه اتفاق میافتد؟ مبادلات آن به چه شکلی است؟ این بحثها، این درواقع شناخت خود ماهیت موضوع میشود و در کنار آن، یعنی میخواهم بگویم موضوع شناسی به این مقدار تکمیل نمیشود، در کنار این بحثها که ما ماهیت خود موضوع را باید خوب بشناسیم، درواقع حواشی موضوع هم مهم است، حواشی آن مثل این که آثار اقتصادی این چیست؟ آثار فرهنگی این چیست؟ کشورهای مختلف در مورد این چه رویکردهای داشتند؟ چه مزایایی میتواند داشته باشد؟ چه معایبی میتواند داشته باشد؟ از اینطور بحثهایی که به حواشی و کارکردها و آثار و پیامدهای یک موضوع هم ارتباط پیدا میکند.
اگر ما امروز فرصت کنیم همین قسمت ماهیت خود موضوع را سعی میکنیم بررسی کنیم و الان به شما می¬گویم این کافی نیست، اگر میخواهیم به درستی با مسئله رمزارزها آشنا شویم حواشی آن هم به اندازه خود ماهیت موضوع مهم است.
من یک مقدمه کوچکی میگویم و بعد وارد بحث ماهیت رمزارزها میشوم. بحث در مورد این که پول چه تاریخچهای را داشته است و الان رسیده است به این چیزی که الان است، احتمالاً آشنائی دارید، من خیلی نمیخواهم روی این وقت بگذارم. بعد از این که پول وجه اسکناس بودن را پیدا کرد و اسکناس تبدیل شد به یک پولی و یک پولی که ماهیت آن اعتباری است و مالیت آن اعتباری است، این پول بعد در سیستمهای بانکی وقتی قرار گرفت و بویژه بعد از پیشرفتی که به لحاظ فناوری در زمینه حسابهای بانکی و بحث اینترنت به میدان خدمات بانکی و اینها آمد، به تدریج یک پدیدهای را ما شاهد بودیم به نام پول الکترونیکی.
پول الکترونیکی چیست؟ فرض کنید من یک حسابی در بانک باز میکنم و مبتنی بر این حسابی که دارم یک کارت از این کارتهای بانکی به من میدهند و من از طریق این کارت بانکی خیلی از نیازهایی که به پول دارم را انجام میدهم و در این کارت بانکی درواقع دادههای بدهی بانک به من ثبت شده است، البته در خود این کارت ثبت نشده است، در سیستم مرکزی در خود بانک ثبت شده است ولی این کارت درواقع کلید ورود به آن حسابهایی است که من در بانک دارم و با کشیدن کارت یا از طریق خودپرداز، از طریق موبایل، از طریق کامپیوتر من چکار میکنم؟ یک وجه و مبلغی را از حساب خودم کسر می¬کنم و انتقال میدهم به حساب دیگری که این انتقالات دیگر هیچ واسطه پولی به معنای هیچ شیئیت خارجی این وسط وجود ندارد، یعنی من وقتی یک انتقال وجهی را انجام میدهم از طریق کارت بانکی، دیگر هیچ اسکناسی جابجا نمیشود و درواقع ما بینیاز میشویم از یک واسطه فیزیکی در پرداخت.
حالا این ایده یواش یواش شکل گرفت حالا که میشود به صورت سیستم بانکی، از طریق سیستم بانکی این انتقالات انجام شود بدون این که من نیازی به یک شیء فیزیکی داشته باشم، این ایده مطرح شد که آیا من می¬توانم یک پول تماماً الکترونیکی داشته باشم؟ یعنی یک پولی که اصلا هیچ شیئیت خارجی برای آن وجود نداشته باشد و کاملا در بستر اینترنت و در فضای مجازی وجود داشته باشد، این ایده، ایدهای که درواقع یک پول کاملا مجازی بدون هیچ شیء خارجی، شیء فیزیکی، این ایده مطرح بود ولی پیاده سازی این ایده همیشه با یک مشکل مواجه بود، مشکل چه بود؟
مشکل اجرای این ایده پول تماماً الکترونیکی این بود که یک پول امکان خرج شدن آن در چندین، یعنی چندبار میتوانست خرج شود، حالا به این اصطلاحاً میگویم دوبار خرج شدن پول، یک مثال بزنم روشن شود، ببینید من اگر یک کتاب داشته باشم، یک کتاب کاغذی، این کتاب کاغذی را اگر یکی از دوستان من بخواهد از من امانت بگیرد یا به هر دلیلی بخواهم این کتاب را به کسی هدیه بدهم، این کتاب را من دیگر ندارم، این کتاب را به ایشان منتقل کردم، حالا ایشان میتواند این کتاب را ورق بزند و بخواند ولی من دیگر نمیتوانم این کتاب را ورق بزنم بخوانم، چرا؟ چون این کتاب یکی بیشتر نیست، یک شیء خارجی بیشتر نیست، این شیء خارجی یا در کتابخانه من است، در قفسه کتابهای من است یا در قفسه کتابهای دوست من است، ولی حالا اگر فرض کنید که من این کتاب را به صورت یک فایل پی دی اف داشته باشم، اگر دوست من بگوید این کتاب را به من هم بده، چکار میکنم؟ یک نسخه کپی میکنم به او میدهم، وقتی من این نسخه کپی این کتاب، فایل این کتاب را به او میدهم از روی سیستم من حذف نمیشود یعنی من هم آن فایل پی دی اف را دارم، یک نسخه دیگر هم به ایشان کپی کردم دادم.
حالا فرض کنید پول هم یک همچنین شکلی داشته باشد یعنی آن جسم فیزیکی را نداشته باشد، میشود مثل همان فایل پی دی اف که من مثلا در این تراکنش این پول را خرج میکنم، یعنی چه خرج میکنم؟ یعنی به طرف مقابل خودم یک مقداری پول اضافه میشود ولی تضمینی وجود ندارد که از حساب من این پول کم شود، مثل همان فایل پی دی اف است، من کپی پیست میکنم، بجای این کات و پیست کنم. این مشکل کلا وقتی که شما شیء فیزیکی در پول وجود نداشته باشد یعنی پول هیچ شیئیتی نداشته باشد، این مشکل در مورد آن میتواند وجود داشته باشد، بنابراین پول تماماً الکترونیکی مشکلی که در پیاده سازی آن وجود دارد مسئله دوبار خرج شدن آن است، برای این که این دوبار خرج شدن حل شود، الان گفتیم پول الکترونیکی که ما الان در سیستم بانکی داریم، درواقع یک نوع پول الکترونیکی است، درست است که قابل تبدیل به اسکناس است اما در بسیاری از تراکنشها ما این را تبدیل به اسکناس نمیکنیم، همینطور مبادله میکنیم.
اینجا این مسئله را در پول الکترونیکی چطور حل کردند؟ گفتند ما یک سیستم متمرکزی ایجاد میکنیم به نام بانک که همه حساب و کتابهای پولها پیش این بانک است، مثلا این شخص یک، این شخص دو، این شخص سه، به همین صورت، هرکدام از اینها پیش بانک یک حسابی دارند و هرکدام از اینها وقتی یک تراکنشی می¬خواهد انجام بدهد مثلا یک با دو میخواهد تراکنش انجام بدهد، آن تراکنش را به صورت مستقیم انجام نمیدهد یعنی اینطور نیست که شما در پول الکترونیکی وقتی کارت میکشید، بطور مستقیم شما باشید و طرف مقابل شما، درواقع یک سیستمی پشت قضیه است که از طریق بانک پشتیبانی میشود، یعنی درواقع شما یک پیامی را به بانک میفرستید و بانک چکار میکند؟ آن پول را از حساب شما، درواقع حسابی که شما پیش بانک دارید، آن مبلغ را کم میکند و به حساب آقای دو اضافه میکند، یعنی شما هر تراکنشی که انجام میدهید ظاهراً این است که بین آقای یک و دو تراکنش اتفاق میافتد ولی واقعیت این است که میرود از مسیر بانک رد میشود، به این میگویند سیستمهای متمرکز، این تضمین میکند که اگر چیزی به حساب شخص دو اضافه شد، حتما به همان مقدار از حساب شخص یک کم شود که آن مسئله دوبار خرج شدن پول پیش نیاید، این ایدهای بود که درواقع ایده سنتی برای پولهای الکترونیکی یا پولهای بدون شیئیت خارجی است.
در رمزارزها این ایده مطرح شد که ما میخواهیم به یک نوعی یک سیستمی را طراحی کنیم که این واسطه را حذف کند، من میخواهم به آقای دو یک چیزی را پرداخت کنم، بطور مستقیم پرداخت کنم، بدون این که از این واسطه عبور کند، ویژگی این واسطه چیست؟ ویژگی این واسطه این است که تمام حسابها پیش او است و به صورت متمرکز هم است، امکان این که هک شود و اطلاعات تمام این صاحبان حسابها لو برود یا دستکاری بشود وجود دارد، بعد امکان این که حالا دولتها از طریق سیستم بانکی یکسری محدودیتهایی را روی صاحبان حساب اعمال کنند وجود دارد، مثل این که مثلا سقف تراکنش برای شما می¬گذارد یا مثلا فرض کنید محدودیت¬هایی که هست، ممکن است چک شما برگشت بخورد، یک حسابی را مسدود کنند، کارهایی به این صورت، ممکن است این اتفاقات برای او بیفتد.
می گوید من میخواهم یک سیستمی را طراحی کنم که من را بینیاز کند از این واسط که این نهاد واسط حذف شود از این سیستم. میگوییم چگونه میخواهی این کار را انجام بدهی؟ میگوید من میخواهم سیستم را غیر متمرکز و درواقع نظیر به نظیر، حالا تعبیری که خودشان، آقای ناکاموتو دارد، میگوید یک سیستم نظیر به نظیر. منظور او از نظیر به نظیر چیست؟ یعنی همه در یک رتبه قرار دارند، کسی آقابالاسر ما نیست، در آن سیستم بانکی بانک مثل یک آقابالاسری است که درواقع همه حسابها زیردست او است و یک سلطهای دارد، میگوید آقا در این سیستم من میخواهم این سلطه را از بین ببرم.
نکتهای که در سیستم بیت کوین وجود دارد این است که برای این که این سیستم کار کند به صورت غیرمتمرکز، شیوه کار به این صورت است، حالا برای این که یک مثالی زده باشیم، قبل از آن با یک مثال شروع میکنیم، بعد خود بیت کوین را توضیح میدهیم. این نکته را هم بگویم که اولا رمزارزها انواع و اقسام مختلفی دارند، چیزی که ما میخواهیم توضیح بدهیم بیت کوین است ولی انواع دیگری از رمزارزها وجود دارد که تفاوتهایی دارند، حالا فعلا وارد این تفاوتها نمیشویم.
فرض کنید الان من میخواهم یک سیستم غیرمتمرکز برای حسابرسی، برای تراکنشها ایجاد کند، یک پول غیرمتمرکز، چکار میکنم؟ کاری که در بیت کوین انجام شده است این است، میگوید آقا ببینید هر تراکنشی که اتفاق میافتد، فرض کنید آقای یک به آقای دو میخواهد یک تراکنشی را انجام بدهد، یک پولی را انتقال بدهد، میگوید هر تراکنشی که میخواهد بین این دو نفر اتفاق بیفتد اولا به صورت مستقیم که انتقال اتفاق می¬افتد، یک اعلان عمومی میشود در کل شبکه که مثلا فرض کنید پنج واحد پولی آقای یک به آقای دو پرداخت کرد، پس اینجا درواقع پنجِ منفی و اینجا پنجِ مثبت، یعنی پنج تا از حساب آقای یک کم کنیم و پنج تا به حساب آقای دو اضافه کنیم، این که این تراکنش اتفاق افتاد، این باید در یک جایی ثبت شود که این مشکل دوبار خرج شدن اتفاق نیفتد، حالا این ثبت کجا اتفاق میافتد؟ بستر بلاک چین یا همان درواقع بیت کوین که در یک بستر بلاک چین که حالا توضیح میدهیم چیست، این مشکل را به این صورت حل کرده است.
گفته است ببینید این تراکنشی که اتفاق میافتد یک اعلان عمومی میشود به همه افرادی که در این شبکه حسابها را کنترل می¬کنند، فرض کنید ما پنج نفر کنترل کننده حساب داریم، دست هر کدام از اینها هم یک برگه کاغذ است، اینها چکار میکنند؟ این تراکنشی که اتفاق افتاد، فرض کنید تراکنش یک است، تراکنشهای دیگری هم اتفاق می¬افتد، مثلا شخص پنج به شخص پانزده یک مبلغی را پرداخت میکند، مثلا منفیِ شش، مثبتِ شش، همینطور تراکنشهای مختلف، این تراکنش دو، سه، چهار، پنج إلی آخر. این تراکنشها باید یک جایی ثبت شود که این تراکنش اتفاق افتاد، برای این که این تراکنش ثبت شود چکار میکنند؟ هر تراکنشی که اتفاق میافتد اعلان عمومی میشود و هرکدام از این اشخاصی که حسابها را ثبت میکنند در برگهای که دارند، آن حساب را ثبت میکنند، مثلا مینویسد تراکنشِ یک، تراکنش یک، این هم همینطور، باز تراکنش دو اتفاق میافتد، مینویسند تراکنش دو و به همین صورت این تا آخر نوشته میشود.
حالا سؤالی که ممکن است مطرح شود این است که چه تضمینی وجود دارد که اینها درست تراکنشها را ثبت کنند؟ سؤال بعدی این است که اینها چه انگیزهای دارند بیایند اینجا تراکنشها را ثبت کنند؟ چون ما دنبال این هستیم که یک سیستم امن ایجاد کنیم که آن تقلب اتفاق نیفتد، کسی حسابها را دستکاری نکند، کارهایی که در سیستم بانکی اتفاق میافتد، پس سؤال اول این است که درواقع چه انگیزهای برای ثبت تراکنشها وجود دارد؟ سؤال دوم این است که چه تضمینی وجود دارد که تراکنشها دستکاری نشود؟ این دوتا سؤال را اول باید جواب بدهیم، یعنی ساز و کار بیت کوین بگونهای طراحی شده است که این دو تا دغدغه را حل کند.
اول این سؤال دوم را جواب میدهیم، چه تضمینی وجود دارد که تراکنشها دستکاری نشود؟ من اگر بخواهم این را توضیح بدهم میگویم فرآیند تأیید تراکنشها بر اساس یک سیستم رأی گیری انجام میشود، بنابراین فرض کنید آقای مثلا یک، این دو، این سه، این چهار، این پنج، فرض کنید آقای دو بخواهد یک تراکنشی، یک دستکاری در ثبت اطلاعات انجام بدهد، فرض کنید بخواهد در این تراکنش دو یک تراکنش سه هم بگنجاند که اینها در آن ثبت نشده است، چه اتفاقی میافتد؟ فرض کنید این سیستم بگونهای است که من گفتم هرکدام از اینها یک برگه داشته باشند حالا میگویم چکار کن؟ میخواهم ببینم الان کدام یک از اینها معتبر است، ببینید این آقا دستکاری کرده است در آن، یک تقلبی انجام داده است، حالا من از کجا بدانم که این درست میگوید یا این درست میگوید؟ میآیم بر اساس یک فرآیند رأی گیری، میگویم آقای، ببینید این چیزی که ایشان ثبت کرده است، چهار نفر این حرف را میزنند یعنی این دوتا تراکنشی که انجام شده است، دو تا که نه، فرض کنید پنجاه تا تراکنش انجام شد، این چهار تا مثل همدیگر هستند، این یکی با آنها فرق میکند، بنابراین در فرآیند رأی گیری و اجماع میفهمم این نامعتبر است، این را کنار میگذارم و این برگه که درواقع مورد تأیید اکثریت ثبت کنندگان قرار دارد، این به عنوان یک برگه مورد تأیید اضافه میشود به این برگههایی که قبلا در آن تراکنشها را ثبت کردند.
فرض کنید اینجا پانصد تا برگه از قبل داشتم و ثبت کردم، حالا این میشود برگه پانصد و یکم، برگه پانصد و یکم را هم اینجا میگذارم، این مثلا میشود پانصد و یکم، این را وقتی گذاشتم اینجا بعد چکار میکنم؟ میگویم آقایان این برگههای خودتان را به من بدهید، یک برگه جدید به شما میدهم، یک برگه جدید به آنها میدهم میگویم از این به بعد پنجاه تا تراکنش بعدی را در این یکی برگهها بنویسید، پس این که گفتم چه تضمینی وجود دارد که تراکنشها دستکاری نشود، فعلا در یک نگاه خیلی سطحی و ساده این است که آقا من اگر بخواهم دستکاری کنم در آن فرآیند رأی گیری چه اتفاقی می¬افتد؟ این دادههایی که من ثبت کردم مورد تأیید قرار نمیگیرد بنابراین انگیزهای ندارم که دستکاری کنم، البته حالا توضیحات این میآید که چگونه، فقط این نیست، فرآیندهای دیگری هم دارد و این یکی از نکات خیلی مهم آن است که بیت کوین باعث میشود بیت کوین یک سیستم بسیار امنی باشد به لحاظ ثبت داده. حالا در مورد این توضیحات دیگری هم خواهیم داد.
اما نکته بعدی و سؤال بعدی که وجود دارد این است که چه انگیزهای برای ثبت تراکنشها وجود دارد؟ سؤال این است که این پنج نفر برای چه آمدند اینجا بشینند تراکنش ثبت کنند؟ مگر بیکار هستند؟ بروند یک کار مفید انجام بدهند پول دربیاورند. میگوییم ما اتفاقا برای این که اینها یک انگیزهای پیدا کنند تا بیایند این تراکنشها را ثبت کنند یک جایزه طراحی میکنیم، درواقع یک انگیزه مالی برای آنها ایجاد میکنیم که اینها انگیزه داشته باشند بیایند این تراکنشها را ثبت کنند.
باز یک سؤال دیگری، حتما همین پنج نفر است؟ نه. شش نفر؟ ده نفر؟ محدودیت دارد؟ نه، هر کسی که دوست دارد میتواند بیاید در فرآیند ثبت داده مشارکت کند، حالا سؤالی که مطرح میشود این است که گفتیم اینها چه انگیزهای برای ثبت تراکنش دارند؟ یادتان است گفتم فرض کنید در هرکدام از این برگهها پنجاه تا تراکنش ثبت میشود، فرض کنید، اگر اینطور باشد درواقع سیستم بیت کوین اینطور عمل میکند، میگوید هر صفحه¬ای که در آن اطلاعات تراکنشها ثبت میشود یک مسئله هم به آن گره میخورد که این مسئله را این افرادی که اینجا ثبت میکنند اطلاعات را، این مسئله را هم حل میکنند، همزمانی که تراکنشها را در این برگهها ثبت میکنند یک مسئلهای را هم حل میکنند، این مسئله را توضیح میدهم که چیست، بگذارید فعلا تا همین اندازه یاد شما باشد، مسئلهای را باید حل کنند که این مسئله را هر کسی زودتر حل کند درواقع او یک جایزه¬ای میبرد و آن جایزه درواقع چیزی نیست جز همین پول، حالا اینجا در این سیستم ما گفتیم منفی پنج، مثبت پنج، این منفی پنج چیست؟ منفی پنج واحد پولی است، این جایزهای هم که اگر اینها حل کنند، یک تعداد از آن واحد پولی است، در بیت کوین مثلا یک تعدادی بیت کوین است، پس این هم باعث میشود که درواقع مسئله¬ای را باید حل کنند و جایزه بگیرند که این باعث میشود اینها انگیزه داشته باشند در این فرآیند ثبت داده شرکت کنند. این کل داستان بیت کوین است از یک دورنمای یعنی یک تصویر از بالا.
حالا اگر بخواهیم یک مقداری بیشتر وارد بحثهای فنی خود بیت کوین شویم، باید وارد این شویم که این مسئله¬ای که در بیت کوین تولید میشود دقیقا چیست؟ فرآیند حل مسئله چگونه است؟ جایزه چقدر است؟ چگونه است؟ چطور پرداخت میشود؟ بحثهایی به این صورت دارد. ولی اصل داستان بیت کوین که چه چیزی است، این است که ما میخواهیم یک سیستم پول الکترونیکی، حالا نگویم پول الکترونیکی به معنای چیز نه، یک پولی که شیئیت خارجی نداشته باشد را میخواهیم ایجاد کنیم، برای این که این را ایجاد کنیم و یک دغدغه دیگری که داریم این است که این پول تماماً الکترونیکی از سلطه سیستمهای بانکی و نهادهای مرکزی خارج شود، این همان دغدغه اصلی طراحان بیت کوین است، برای این که این طراحی را انجام بدهند گفتند ما از سیستم¬های غیرمتمرکز برای ثبت داده استفاده میکنیم.
ببینید سیستم غیرمتمرکز است، یعنی داد در یک جا ثبت نمیشود، در تعداد زیادی جا ثبت میشود، منتها حالا بحث پیش میآید که من وقتی میخواهم این سیستم غیرمتمرکز را داشته باشم برای ثبت داده، این یک چیزی ثبت میکند، او یک چیز دیگری ثبت می¬کند، بالاخره تکلیف من چیست؟ از کجا بدانم این درست ثبت کرده است یا او درست ثبت کرده است که آن را هم برای این که این اتفاق بیفتد چکار کردند؟ درواقع همین بحث سیستمهای مبتنی بر رأی گیری برای تأیید دادهها را استفاده میکنند، پس این هم میشود همان بحث شیوه ثبت داده و بعد بحثی پیش میآید که حالا فرض کنید من یک همچین سیستمی را ایجاد کردم، آن بابایی که میخواهد بیاید در این فرآیند شرکت کند چه انگیزهای دارد که بیاید شرکت کند؟ آنجا برای این که این انگیزه را ایجاد کنند تا دیگران بیایند در این فرآیند ثبت داده شرکت کنند بحث جایزه را مطرح میکنند، جایزه را چگونه و به چه کسی، یعنی آن جایزه از کجا حاصل شود و به چه کسی آن جایزه را بدهیم و به یک رقابتی را ما باید طراحی کنیم که ملت در آن رقابت سعی کنند به آن جایزه برسند؟ که این درواقع همان مسئلهای میشود که طراحی میشود و اینها به دنبال حل آن مسئله هستند، این کل داستان بیت کوین است.
دانشپژوه: شما فرمودید که برای این که بتوانیم اینجا خطایی رخ نداده باشد و اشتباهی اضافه ثبت نشده باشد، از سیستمهای اجماعی رأی گیری استفاده میکنیم، خود این که میخواهیم مقایسه کنیم بین دادههایی که افراد مختلف ثبت کردند، این خودش یک نوع بوجود آوردن سِرور مرکزی نیست؟ یعنی همه اینها را باید داشته باشد و بررسی کند کدام درست میگوید، این خودش یک محدودیت نیست، میخواهم بگویم آن کسی که اینها را مقایسه میکند، جا، مکان، حالا هر چیزی که اسم آن را بگذاریم.
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): در این سیستم بیت کوین عرض میکنم و توضیح میدهم که چگونه کار میکند، در سیستم بیت کوین اینطور است که مثلا فرض کنید شخص سه، چون اینها در یک شبکه اینترنت هستند، فرض کنید شخص سه آن مسئله را حل کرد، آن مسئله را وقتی حل کرد، حالا من خودمانی آن را میگویم و الا در سیستم اینطور نیست، مثلا سریع برگه خودش را بلند میکند میگوید من حل کردم، استاپ میکند، بچهها بایستید من حل کردم، این که اعلام میکند من حل کردم، بعد چکار میکند؟ این برگهای که درواقع حل کرده است، آن جواب مسئله را، حالا این را باید توضیح بدهم که آن مسئله دقیقاً چیست، آن مسئله با این تراکنشهایی که در خود این برگه ثبت میشود به نحوی گره خورده است و این باعث میشود اگر شما در این برگه دستکاری کنید، درواقع یک مسئله دیگری را حل میکنید غیر از آن مسئلهای که دیگران حل میکنند، حالا همه فرآیندهای اینها توضیح داده میشود، بخاطر همین هم این یکی دیگر از آن نکاتی است که انگیزه را ایجاد میکند تا کسی دستکاری نکند در این اطلاعات، چون اگر اطلاعات را دستکاری هم کرد و مسئله را هم حل کرد.
حالا آمدیم و این حل کرد، شخص سه این مسئله را حل کرد، جواب را اعلام میکند، به محض این که اعلام کرد، بقیه این جواب را، همانطور که در این تراکنشها وقتی تراکنشی انجام میشود اعلام عمومی می¬شود، اینجا هم وقتی مسئلهای حل میشود این جواب مسئله اعلام عمومی میشود و بعد خود این یعنی به صورت سیستم کامپیوتری، یعنی برنامهای که نوشته شده است اینطور است که وقتی اعلام شد، حالا بقیه این مشارکت کنندگان یکسری درواقع آزمونهای اعتبار سنجی دارند که آیا این جوابی که پیدا شده است و اعلام میشود جواب معتبری است یا نیست؟ وقتی این جواب معتبر شد و آنها همه تأیید کردند، همه آنها تیک آن را زدند، آن موقع است که کار این مورد تأیید واقع میشود، بنابراین اینطور نیست که بگویم نیاز به سیستم مرکزی دارد، یعنی سیستم به صورت رأی گیری عمومی است، فرض کنید یک کامپیوتری اینجا است، یک کامپیوتری مشهد است، مهم نیست، مهم این است که آن کامپیوتری که اینجاست اگر جواب را پیدا کرد و اعلام کرد به آن کامپیوتری که در مشهد است جواب میرسد و او هم با آزمونهایی این را تأیید میکند، وقتی تأیید کرد، تأیید او و همه اینها در این سیستم اعلان عمومی میشود و پذیرفته میشود که این برگه مورد قبول است و اضافه می¬شود به این برگههای قبلی که تا به حال داشتیم.
دانشپژوه: این که حالا هرکسی که این را طراحی میکند، اگر مثلا به جواب نمیرسد یا کسی که اینها را طراحی کرده است و منظم چیده است، حالا هرچه عنوان آن را بگذارید، خود این مرکزیت پیدا نمیکند؟
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): نه، این مشکلی به این صورت ندارد، این را توضیح میدهم که اصلا آن مسئله چیست؟ آیا آن مسئله را می¬شود از طریقی به نحوی آن را دور زد؟ مثلا فرض کنید من که مسئله را طراحی میکنم ممکن است یک راه حل میانبری داشته باشم که شما ندانید، آیا این مسئله یک همچین مسئلهای است؟ اینها را توضیح بدهیم کاملا روشن میشود که اصلا امکان دور زدن و میانبر زدن و زودتر از بقیه مسئله را شروع کردن، هیچکدام از اینها امکان پذیر نیست، واقعا یک رقابت واقعی است.
دانشپژوه: سئوال اول اینکه تعداد واحد بیت کوینی که وجود دارد از اساس ثابت است یا خیر؟ مثلا بیست هزار تا، سی هزار تا، چهل هزار تا؟ دوم میزان انتقال مالی که صورت میگیرد چقدر میشود کم کرد؟ مثلا یک ده هزارم یک بیت کوین یا مثلا چه مقدار میشود این وضعیت؟ بعد هم این نرخ کارمزدی که این وسط در مسئلهای که حل میشود به قول شما و باعث میشود پول منتقل شود، این کارمزد از مالک گرفته میشود یا از طرفی که قبول کننده است؟ چون دو طرف است، از یک طرف پول منتقل میشود به طرف دوم، از حساب اول کم میشود یا از حساب دوم یا به نحو دیگری است؟
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): اینها را حالا وارد جزئیات میشویم و اینها را بحث میکنیم ولی حالا اجمالاً عرض میکنم، اولا این کارمزدی که گفتید، همیشه این کارمزد را پرداخت کننده پرداخت میکند، مثل همین چیزهایی که ما داریم، الان شما کارت به کارت میکنید کارمزد از چه کسی کم میشود؟ از کسی که کارت به کارت میکند و پول را منتقل میکند، پس کارمزد اگر قرار باشد منتقل شود از این کم میشود، حالا چقدر کارمزد؟ مقدار کارمزد را هم باز یک بازار رقابتی است، یعنی خود بازار مشخص میکند، یعنی اگر شما بخواهید تراکنشی که انجام میدهید زودتر تأیید شود، اینها را باید توضیح بدهم، چون یک مقدار مفصل است، اگر بخواهید این اتفاق بیفتد باید کارمزد بیشتری را پیشنهاد بدهید یعنی زمانی که میخواهید تراکنش را انجام بدهیم همان موقع باید مقدار کارمزد را پیشنهاد بدهید مثلا میگوید شش بیت کوین منتقل کن به آقای پانزده، مثلا فرض کنید بیست و پنج صدم بیت کوین هم کارمزد، حالا به این صورت نمیگویند بیست و پنج صدم بیت کوین، درصد میگویند، مثلا فرض کنید میگویند دو صدم درصد، این آقا میگوید دو صدم درصد کارمزد بگذار، حالا این شش است، شش ضرب در دو صدم مثلا میشود دوازده صدم درصد از بیت کوین، دوازده صدم یک درصدِ بیت کوین، او باید پیشنهاد بدهد.
و بعد نکته اساسی این است که هر کسی که این معما را حل کرد و درواقع آن جایزه حل این بلوک را گرفت، این برگه را هرکدام که توانستند مسئله این برگه را حل کنند، تمام تراکنشهایی که در این برگه نوشته شده است و یک کارمزدی داشته است، مجموع این کارمزدها را هم علاوه بر این جایزه به جیب آن کسی میرود که این مسئله را حل کرده است. آن بحث چند تا بیت کوین و اینها را، همه را توضیح میدهم، وارد جزئیات آن شویم میگوییم.
دانشپژوه: بحث معاملات مشروطی که از طریق بیت کوین در آن قرارداد نوشته میشود، این را هم توضیح بفرمائید. معاملات مشروط یعنی حالا دوستان ما که فعال هستند میگویند مثلا ما در طی شرائطی به قول معروف معادله نویسی میشود و میگوید طبق این شرائط اگر اتفاق افتاد این پول منتقل شود و گرنه منتقل نشود.
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): بحث این قراردادهای هوشمند است، این ربطی به بیت کوین ندارد، این یک بحث دیگری است، درواقع یک نوع دیگری از رمزارزها است که حالا نگوییم رمزارز، فقط هم رمزارز نیست، درواقع نوعی از قرارداد هوشمند است، این فعلا ربطی به بیت کوین در اینجا ندارد ولی بستر انجام قراردادهای هوشمند هم بلاک چین است که در بلاک چین را در مورد همین بیت کوین معرفی کردیم به عنوان فناوری، ولی لزوماً این ربطی به بیت کوین ندارد.
دانشپژوه: ببخشید من دوتا سؤال دارم، البته شاید جواب داده باشید، یکی این که تبدیل پول معمولی به بیت کوین با خریدن از همین صرافیها ایجاد میشود؟ دوم این که این بیت کوین هم پشتوانهای دارد مثل پولهایی که حالا پشتوانه آن مثلا طلا است اینها یک سندی هستند برای آن طلا، این را اگر بفرمائید.
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): نه، اولا که بیت کوین هیچ پشتوانهای ندارد، سؤال اول شما این است.
دانشپژوه: ما پول معمولی را به چه صورت به بیت کوین تبدیل میکنیم؟
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): این هم از طریق همان صرافیها اتفاق میافتد. بگذارید من این را بروم جلو.
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): بگذارید بحثهای فقهی آن را بعد از این که حالا نمیدانم قرار است بحثهای فقهی آن را ما اینجا مطرح کنیم یا نه؟ حالا ما بحثهای فقهی این را خیلی نمیخواهیم وارد شویم، فعلا اول موضوع شناسی این حل شود بعداً ببینیم بحثهای فقهی این چیست و چه باید بگوییم، ولی اجمالا حالا که این را گفتید، یکی از مسائل خیلی مهم و بنیادین در بررسی فقهی رمزارزها همین است که آیا رمزارزها مالیت دارند یا ندارند؟ مالیت داشتن یعنی چه؟ یعنی ارزش مالی دارند یا ندارند؟ به قول شما یک رمز است، یک عدد است، یک رشتهای از اعداد است، آیا این ارزش دارد یا ندارد؟ حالا بحثهای این است.
استاد: جناب آقای مظهر، با توجه به این که ما فعلا در این مرحله وارد نشدیم و سؤالی هم که خانم گلاب پرسیدند مربوط به بخش فقهی میشود، میترسم ورود به این موضوع زمان را از ما بگیرد و از موضوع شناسی عقب بیفتیم، با این توضیحاتی که شما دادید، اطلاع دارم چقدر تقریبا از مطلب مانده است، به ذهن من میرسد ما یک جلسه دومی هم نیاز خواهیم داشت برای موضوع شناسی، لذا شما با لحاظ این که جلسه دومی هم خواهید داشت، از الان تقریبا بیست دقیقه دیگر فرصت دارید برای ادامه موضوع شناسی، محبت کنید فقط موضوع شناسی را فعلا ادامه بدهید تا انشاءالله چیز شود، بعد دوستان سؤالات را نگهدارند تا بحث جلو برود، در پایان پنج شش دقیقه را اختصاص میدهیم به بحث سؤالات.
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): عرضم به حضور شما بله من اصلا نمیخواهم وارد شوم در بحث فقهی آن، فقط گفتم بدانید این بحث خیلی جدی است یعنی چیزی نیست که در دو دقیقه بشود این را مطرح کرد.
در بحث موضوع شناسی هم عرضم به حضور شما که برویم. اما حالا یک مقدار درواقع میخواهیم، این نمای بیرونی داستان بود، حالا یک مقدار فنیتر و داخل خود سیستم را ببینیم چگونه کار میکند. استخراج و اینها را توضیح میدهیم، خیلی از این سؤالاتی که میپرسید بخاطر این است که ما خیلی اجمالی گفتیم، یعنی اگر وارد بحث فنی آن شویم خیلی از این سؤالات شما جواب داده میشود.
اگر یادتان باشد الان گفتیم هرکدام از این ثبت کنندگان داده یک برگه کاغذ دست آنها بود، حالا این برگه کاغذ که واقعاً در سیستم بیت کوین که برگه کاغذ نیست ولی درواقع یک فضای کامپیوتری است، مثل یک فایل است مثلا، یک فایل اکسل است مثلا، حالا این هم نیست، فقط از باب تشبیه میگویم، در یک جدولی که شما هرکدام از این استخراجها را که اسم هرکدام از اینها را میگذاریم بلوک و هرکدام از این افرادی که این حسابها را ثبت میکنند، حسابها را درواقع تراکنشها را داخل این بلوکها ثبت میکنند، آنوقت اینجا را اگر یادتان باشد گفتیم هرکدام از این کاغذها را وقتی یک کاغذ جدیدی تأیید میشود میگذاریم بالای این کاغذ، این هم بایگانی ما است، از روز اولی که مثلا فرض کنید اولین کاغذ را پر کردیم این بوده است، حالا رسیدیم به صد هزارمین کاغذ، این یک بایگانی است، این بایگانی درواقع یک زنجیرهای از بلوکها است، درواقع این کاغذ زیر این است، یعنی مثلا این روی این است، این روی این است و اینها ترتیب دارد، به ترتیب است، اگر یک همچین چیزی داشته باشیم، درواقع ما زنجیرهای از این بلوکها را داریم، گفتم هرکدام از اینها یک بلوک است، اینها زنجیرهای از بلوک است، پس به این میگوییم زنجیره بلوکی یا همان بلاک چین.
حالا در هر بلوکی یک ساختاری داریم، بگذارید قبل از این که وارد ساختار بلوک شوم، یک مفهومی داریم در سیستم بلاک چین به نام سیستم رمزنگاری، به این میگویند sha256 البته ظاهراً تغییر پیدا کرده است، حالا بعد این را توضیح میدهم. این چیست؟ این یک الگوریتم رمزنگاری است، در رمزنگاری چکار میکنند؟ در جنگها و اینطرف و آنطرف در رمزنگاری چکار میکنند؟ میگویند مثلا فرض کنید من یک جمله دارم، یک جمله مثلا ساعت پانزده حمله کنید، فرض کنید در جنگ هستیم، من میخواهم زمان حمله را مشخص کنم، این را من در بیسیم بگویم یا در سیستمهای مخابراتی اگر بگویم ممکن است بالاخره دشمن سیستمهای شنودی داشته باشد و این را بفهمند، چکار می¬کنند؟ این را رمزنگاری میکنند، به چه صورت رمزنگاری میکنند؟ یک الگوریتمی دارد، این جمله را میدهند داخل این الگوریتم رمزنگاری، یک چیز خرچنگ قورباغهای برای شما تولید میکند، مثلا الف پنج چهار هشت سی و سه، جیم، یک چیزی به این صورت، یک چیزی که اصلا قابل فهم نیست، آنوقت این را مخابره میکنند، بعد طرف مقابل که قرار است این پیام را بگیرد یک الگوریتم دیگری دارد که درواقع این رمز را باز میکند، رمزگشایی، این عبارت را به این الگوریتم رمزگشایی میدهد، این عبارت اولیه را تولید میکند، بعد میفهمد که مثلا گفتند ساعت پانزده حمله کن، این بحث رمزنگاری است.
حالا در رمزنگاری شما یک الگوریتم رمزنگاری دارید و یک الگوریتم رمزگشایی دارید، اما در این سیستم بیت کوین، سیستم الگوریتم رمزنگاری شما بگونهای است که رمزگشایی، امکان رمزگشایی برای آن وجود ندارد، بنابراین کاملا یک طرفه است، یعنی شما یک عبارتی را، یک رشتهای از اعداد را، یک رشتهای از کاراکترها، یک جمله، مثلا فرض کنید من علی را دوست دارم، به عنوان یک جمله این را بدهید داخل این سیستم رمزنگاری یک چیزی برای شما تولید میکند، یک خروجی برای شما تولید میکند، این خروجی میتواند مثلا چه چیزی باشد، من اوائل که یادم میآید این بیت کوین شروع شده بود، رشتهای که تولید میکرد یک رشته سی و دو کاراکتری بود، یک رشته سی و دو کاراکتری مثلا a 2 3 b 4 5 0 0 2 مثلا به این صورت، برو جلو تا سی دو کاراکتر، البته بعدها، چند وقت قبل یکبار یک جایی ارائه میکردم، زدیم در کامپیوتر دیدیم ورژن جدید آن آمده است، الان شصت و چهار بایتی، شصت و چهار کاراکتری تولید میکند ولی در هر صورت ماهیت موضوع مهم نیست. ببینید مهم این است که شما یک جمله را که میدهید یک کاراکتر، یک عدد، یک رشته، وقتی به آن میدهید یک خروجی، حالا همان سی و دو کاراکتر را شما در نظر بگیرید، یک خروجی سی و دو کاراکتری به شما میدهد، چند تا ویژگی دارد، به این الگوریتم رمزنگاری میگویند الگوریتم هشت، این الگوریتم هشت چند تا ویژگی دارد.
ویژگیهای الگوریتم هشت، ویژگی اول آن این است که اولا گفتم خروجی که تولید میکند خروجی سی و دو کاراکتری تولید میکند، دومین ویژگی آن این است که خروجی تولید شده درواقع حالا بگویم برای هر ورودی است، این را بگذارید همینجا بنویسم، خروجی سی و دو کاراکتری تولید میکند برای هر ورودی، ورودی با طول دلخواه، یعنی چه؟ میگوید ببین اگر شما این جمله را به او بدهید، مثلا چند کاراکتر است؟ فرض کنید بیست کاراکتر است، یک جمله بیست کاراکتری را به او بدهید، یک خروجی سی و دو کاراکتری تولید میکند، اگر بجای این جمله بیست کاراکتری یک جمله دویست کاراکتری هم به آن بدهید باز هم خروجی که تولید میکند سی و دو کاراکتر است، یعنی فرقی نمیکند ورودی شما چه طوری داشته باشد، هر طولی داشته باشد خروجی که تولید میکند سی و دو کاراکتر است، این نکته اول.
نکته دوم این است که الگوریتم یک طرفه است، یعنی چه؟ یعنی اینطور نیست که شما این خروجی را به یک رمزگشایی بدهید و این ورودی را برای شما تولید کند، این کار را نمیتوانید انجام بدهید، یعنی کاملا یک طرفه است، فقط از اینطرف میتوانید ورودی بدهید و خروجی رمز بگیرید.
نکته سومی که وجود دارد این است که خروجی آن منحصربفرد است.
استاد: آقای مظهر این که میفرمائید یک طرفه است، این عملیات رمزگشایی پس به چه مفهومی است؟ یعنی اگر الگوریتم رمزگشایی این سی و دو کاراکتر را کار کرد و رمزگشایی کرد، من علی را دوست دارم را بیرون نمیدهد؟
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): نه نه این کار را نمیشود کرد.
استاد: پس رمزگشایی به چه معناست؟
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): اصلا رمزگشایی نمیشود، عرض کردم ببینید این الگوریتمهای رمزنگاری معمولی به این صورت است ولی در الگوریتم هشت اساساً رمزگشایی وجود ندارد یعنی امکان رمزگشایی وجود ندارد، یعنی ما فقط میتوانیم به صورت یک طرفه به آن ورودی بدهیم و یک خروجی تولید کنیم.
ویژگی سومی که دارد این است که خروجی آن منحصر به فرد است، یعنی اگر شما این جمله را به او بدهید یک خروجی برای شما تولید میکند و تقریباً تقریباً احتمال این که دوتا ورودی یک خروجی یکسانی را بدهند بسیار بسیار پایین است، بخاطر همین هم میگوییم یعنی میشود ادعا کرد که خروجی آن منحصر به فرد است، یعنی هیچ، این را همینطوری نوشتم، هیچ جملهای بجز این، این خروجی را تولید نمیکند، این هم ویژگی بعدی است.
یک ویژگی دیگری که دارد این است که خروجی کاملا غیر قابل پیش بینی است.
استاد: با این توضیحات اگر من علی را دوست دارم بشود ما علی را دوست داریم جملهای که بیرون میآید چیز دیگری میشود، کاملا عوض میشود.
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): نه حالا ما علی را دوست داریم، شما یک نقطه آخر آن بگذارید، یعنی شما این جمله را نگاه کنید، یک نقطه ته آن بگذارید یک خروجی کاملا متفاوتی میدهد که هیچ قابل پیش بینی نیست، مثلا میگویم اگر من علی را دوست دارم بدون نقطه مثلا a 2 3 5 0 0 b 2 4 همینطور ادامه، یک نقطه اگر ته آن بگذارید ممکن است بشود 0 4 5 b c 2 4 یک چیز دیگری، یعنی هیچ ارتباطی بین این دوتا وجود ندارد که شما بگویید تا یک حدی از این مشترک است، مثلا از اینجا به بعد مشترک است، هیچ ارتباطی ندارند، یعنی اصلا قابل پیش بینی نیست که شما بگویید این یک نقطه چه اثری توانست در این خروجی بگذارد، قابل پیش بینی نیست، این هم یکی دیگر از ویژگیهای این الگوریتم است.
حالا یعنی از این الگوریتم هشت در جاهای مختلفی از این سیستم استفاده میشود که حالا جلوتر برویم خواهید دید ولی این ویژگیها را داشته باشید که اینها خیلی مهم است.
عرض کنم خدمت شما که این سیستم چگونه کار میکند؟ ما گفتیم اطلاعات حسابها و تراکنشها، درواقع تراکنشها، نگوییم حسابها، اطلاعات تراکنشها کجا ثبت میشود؟ در یکسری بلوکها، هر بلوکی درواقع یک بخشی از حافظ است، حافظه کامپیوتر است و این مجموعه، حالا اینها را هم توضیح میدهم، هر بلوکی یک سربرگی دارد، این قسمت سربرگ بلوک است، این هم بدنه بلوک است، اطلاعات تراکنشها در این بدنه بلوک ثبت میشود، این جاها، این سربرگ درواقع یک طولی دارد به لحاظ کامپیوتری و یک طولی دارد به لحاظ حافظه کامپیوتر که حالا این اطلاعاتی که من دارم برای قبل است، الان فکر کنم احتمالا بزرگتر است، به دلیل این که ورژن آن تغییر کرده است ولی ماهیتاً تغییری اتفاق نمیافتد در سیستم، این سیستم فرض کنید این سربرگی که وجود دارد یک حافظه هشتاد بایتی است، هشتاد بایت حافظه که این هشتاد بایت حافظه یک سی و دو بایت دارد، چهارتا هم چهاربایت دارد، این چهارتا، این چهارتا، این هم چهارتا و این هم چهارتا، درست شد؟ سی و دو و سی و دو میشود شصت و چهار، این هم چهار چهار تا شانزده تا، شصت و چهار و شانزده میشود هشتاد، هشتاد بایت حافظه، پس این سربرگ یکی از این بلوکها است.
حالا میخواهیم توضیح بدهیم آن مسئلهای که گره میخورد به هرکدام از این بلوکها چه مسئلهای است؟ عرضم به حضور شما که پس هرکدام از این بلوکها یک سربرگی دارند هشتاد بایت که این هشتاد بایت هم سی و دو و سی و دو، چهار تا چهار بایت، حالا هرکدام از اینها چیست؟ ما میخواهیم این را توضیح بدهیم که مسئله هر بلوک چیست؟ ما این را میخواهیم توضیح بدهیم که گفتم در مثال قبل هرکدام از این افرادی که حسابها را در آن برگههای کاغذ مینویسند، همزمان با این که تراکنشها را ثبت میکنند، درواقع یک مسئله¬ای را هم حل میکنند، میخواهیم ببینیم اولا این مسئله چیست و ثانیاً چگونه حل میشود و چه کسی میتواند این را حل کند و روشهای حل آن؟ حالا کاری به اینها نداریم، الان میخواهیم ببینیم آن مسئله اول چیست و آیا قابلیت این را دارد که شما تقلب کنید در حل این مسئله یا نه؟
آن مسئله چیست؟ این سی و بایت، این بماند، به این سی و دو بایت میگویند ریشه درخت مرکل، خانم مرکل، این چهار بایت ورژن است، این چهار بایت تایمر است، این چهار بایت درجه دشواری است، این چهار بایت هم شمارنده است، حالا دانه دانه اینها را توضیح بدهیم تا ببینیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. حالا اینجا فعلا باشد، یک موضوعی را بگویم بعد وارد این بحث شویم. ببینید فرض کنید من یک تاس دارم، به شما میگویم این تاس را بینداز، فرض است، میگویم من یک مسابقه طراحی میکنم، مسابقه من اینطور است که میگویم هر کس عدد تاسی که آورد مثلا تاس را انداخت و یک عددی آورد، این عددی که میآورد اگر کمتر از چهار باشد برنده است، حالا این بحثها را کنار بگذارید، فعلا این برای شما روشن شود بعد سر آن قضیه میرویم.
من این سؤال را مطرح میکنم و این مسابقه را میگذارم، میگویم هر کسی که این تاس را پرتاب کرد، عددی که آورد کمتر از چهار بود، این آدم برنده است، احتمال این که شما برنده شوید چقدر است؟ یا یک بیاورید یا دو بیاورید یا سه بیاورید، چهار هم بیاورید که کمتر از چهار نیست، پس یا یک یا دو یا سه، چقدر احتمال دارد یک یا دو یا سه بیاورید؟ یک دوم است، پس احتمال آن چقدر میشود؟ احتمال این که برنده شوید یک دوم است، حالا اگر مسابقه را این شکلی کنم بگویم هر کسی تاسی که انداخت، اگر عدد آن کمتر از سه بود، این آدم برنده است، به نظر شما الان مسابقه سختتر شد یا راحتتر شد؟ طبیعتاً سختتر میشود، چرا؟ چون احتمال برنده شدن او کمتر میشود، چون وقتی میخواهد کمتر از سه شود باید یک بیاورد یا دو بیاورد، یک و دو درواقع دو حالت از شش حالت است و یک سوم میشود، پس در مسابقه دوم احتمال آن یک سوم میشود، احتمال برنده شدن در این سیستم سختتر میشود. من هرچقدر عدد سه را کوچکتر کنم این احتمال برنده شدن کمتر میشود و مسابقه سختتر میشود.
حالا بیایید در این معمای بلوک. فرض کنید، حالا باز اینجا را فعلا با این کاری نداشته باشید، فرض کنید من در معمای بلوکی که طراحی میکنم یک عددی دارم، یک عدد، مثلا این عدد، 0 0 0 0 0 0 2 b a 4 0 2 1 0 5 2 0 به این صورت، تا سی و دوتا، یک عدد سی و دو رقمی، نگویید در این a b است، این a b این عدد در مبنای شانزده است.
مبنای شانزده مثل مبنای ده است، فقط بجای ده آن a مینویسند، چون باید یک رقم داشته باشید، بجای یازده b مینویسند، بجای دوازده c مینویسند، بجای سیزده d ، بجای چهارده e و بجای پانزده هم f، حالا فرض کنید یک عددی است، یک عدد سی و دو رقمی است که مثلا یک دو سه چهار پنج شش تای اول آن صفر است، یک همچین عددی، حالا فرض کنید، این تابع الگوریتم رمزنگاری هشت را داشتیم، فرض کنید من به شما میگویم یک ورودی بده، یک ورودی دلخواه، هرچه دل تو خواست، یک خروجی تولید کن، بعد ببین آن خروجی اگر از این عدد کمتر باشد تو برنده هستی، یک ورودی دلخواه، حالا هرچقدر من این عدد را کوچکتر کنم درواقع سختتر میشود پیدا کردن عددی که، درواقع پیدا کردن یک چیزی که اگر به این الگوریتم بدهم از آن عدد کوچکتر میشود، مثال همان چیز بود، مثال همان تاس بود، فرض کنید یک همچین مسئلهای دارم، میگویم این یک عدد است، هر عدد، درواقع شما یک ورودی به آن بده و یک خروجی تولید کن که این خروجی کمتر از این عدد شود، آن موقع شما برنده هستید.
استاد: جناب آقای مظهر در حد چند دقیقهای سؤال پاسخ بدهند نسبت به بحثهای قبل، اگر نه که بماند انشاءالله برای جلسه بعد.
دانشپژوه: ببینید فکر میکنم سی و دو کاراکتر چون بر اساس حساب احتمالات ظاهراً پیش میرود یعنی یک ورودی میدهیم و از آنطرف یک خروجی سی و دو کاراکتری داریم، علی القاعده هرچه میزان استفاده و این ورودیها زیاد شود باید این ورژن بالاتر برود و به تعداد میتواند، یعنی به تعداد حساب احتمالاتی که عدد محاسبه میشود سی و دوتا، شصت و چهار تا، ممکن است به همین صورت بالا برود، پس این همواره نیاز به به روز رسانی شدن دارد، یکی هم این که همه اینها بر اساس یک الگوریتیمی است مثلا یک نرم افزاری نوشته شده است و بر اساس آن کار میکند، حساب احتمالات در آن جدی است و خلاصه یک الگوریتیمی است که یک نرم افزار کامپیوتری، یک مهندس کامپیوتر خیلی پیشرفته این را نوشته است، این احتمال هک را هم دارد، به این دلیل که ممکن است یکی بتواند یک نرم افزار پیچیدهتر از این بنویسد و این را هک کند، این احتمال وجود دارد، اینطور نیست، این به چه صورت است؟ یعنی میخواهم بگویم درست است مغز جمعی این را طراحی کرده است ولی احتمالا همچنان دارد.
آقای مظهر(متخصص در مورد رمزارزها): عرضم به حضور شما که این که فرمودید احتمال این که یعنی نیاز داشته باشد ورژنهای جدیدی اتفاق بیفتد، درواقع تعداد کاراکترها را بالا ببرد، این اتفاق درست است یعنی همین الان ورژنهای جدیدی که الان وجود دارد شصت و چهار کاراکتری است، این سی و دو کاراکتر برای ورژن قدیمی آن است، ما بر اساس همین میگوییم ولی الان ورژنهای آن متفاوت است یعنی الان شصت و چهار کاراکتری حساب میشود، این نکته اول.
نکته دوم در مورد این الگوریتم رمزنگاری قابل هک نیست، چرا؟ اولا خود الگوریتم رمزنگاری که کاملا متن باز است، اوپن سورس است، شما میتوانید خط به خط کد آن را ببینید، کد برنامه نویسی آن را، بنابراین چیز مخفی ندارد که بگوییم مثلا یک چیزی، یک درب پشتی دارد که اینها خودشان از آن سمت دور میزنند و فرض کنید میانبر میزنند، این کار را نمیتوانند انجام بدهند، این نکته اول و نکته دوم این که فرآیند طراحی مسئله بگونه¬ای است که اساسا به شما اجازه نمیدهد که بروید سراغ هک کردن، چرا؟
حالا آن را توضیح بدهم متوجه میشوید که چرا این اتفاق میافتد، اگر یک توضیح مختصری بدهم به این صورت است، بگذارید یک توضیح خیلی خیلی حالا شماتیک میگویم، فرض کنید این عدد یک است، این عدد صفر است، این هم محور است، فرض کنید اینجا هم مثلا ده میلیون است، مثلا از صفر تا ده میلیون، فرض کنید اینجا در این کاری که انجام میشود در این مسئلهای که حل میشود، از این صفر، این صفر را اضافه میکند به یک ورودی، مثلا فرض کنید یک جمله داریم، من علی را دوست دارم، بعد در آخر آن میگذارم صفر، این جمله به اضافه این یک صفری که اینجا گذاشتم یک ورودی میشود در این الگوریتم هشت و یک خروجی برای من تولید میکند، این خروجی اگر از این عدد کوچکتر باشد من برنده هستم، میگوییم نه، حالا این را امتحان کردم دیدم.