سومین جلسه درس فقه تخصصی بازار سرمایه + فایل PDF
چهارشنبه, 12 آبان 1400 09:41 موسسه فقه اقتصادی طیبات درس فقه تخصصی بازار سرمایه استاد معصومی‌نیا انجمن مالی اسلامی ایران 568

جلسه سوم درس خارج فقه استاد معصومی‌نیا در موضوع فقه تخصصی بازار سرمایه در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۰ به همت انجمن مالی اسلامی ایران و موسسه طیبات برگزار گردید.

بسم الله الرحمن الرحیم
درس فقه بازار سرمایه جلسه سوم
پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
یکی از بهترین دعاها این است خدا به ما توفیق بدهد از عمرمان درست استفاده بکنیم و به بطالت نگذرانیم؛ چون یک لحظه دیر بجنبیم عمر تمام شده و دست ما خالی است.
یک روایتی را من باب تبرک می‌خوانم. این روایت را از امام صادق می‌خوانم که بسیار روایت کامل و جامع و زیبا است. همۀ بیانات معصومین زیباست؛ ولیبعضی‌ها زیباتر است.
امام صادق فرمودند:«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّا لَنُحِبُّ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ كَانَ عَاقِلًا فَهِماً فَقِيهاً حَلِيماً مُدَارِياً صَبُوراً وَفِيّاً». ما دوست داریم آن دسته از شیعیانمان را «مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ كَانَ عَاقِلًا» که در درجۀ اول عاقل باشد، عقلش را به کار ببرد. حالا هم عقل به معنای «ما عبد به الرحمن ما اکتسب به الجنان» را شامل می‌شود، هم عقل دنیوی هم شامل می‌شود؛ چون مطلق حضرت فرمودند، یعنی کار آدم روی عاقلانه باشد، روی عقل باشد، کارهای آدم عاقلانه باشد، روی حساب باشد، بی‌حساب نباشد. این شامل همۀ عرصه‌ها می‌شود. عرصۀ اقتصاد، سیاست، فرهنگ، این‌ها را خدا عقل داده، عقلم را به کار ببرم. خیلی قشنگ است. اول عاقل را می‌فرماید. «فَهِماً» فهیم باشد. تازه نمی‌گوید فهیم، می‌فرماید فَهِم یعنی مبالغه. خیلی باید اهل فهم باشد، بفهمد. «فَقِيهاً» چیزفهم باشد. «حَلِيماً» بردبار باشد، دارای حلم باشد. «مُدَارِياً» در ارتباط با مردم اهل مدارا باشد. «صَبُوراً» در مسائل زندگی، در راه هدفش، در برخورد با مشکلات و سختی‌ها صبور باشد، بردبار باشد، تحملش بالا باشد.«وَفِيّاً» اهل وفا باشد، پیمان‌شکن نباشد. همین را جمع کنیم، جامعه درست می‌شود.
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَصَّ الْأَنْبِيَاءَ» خداوند اختصاص داده انبیاء را «بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ». ویژگی مهم انبیاء، مکارم اخلاق است. نفرمود «خصّ بالأخلاق»، فرمود «بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ». آن قلۀ اخلاق، آن بالاترین درجۀ اخلاقی اخلاق و آن بزرگواری‌های اخلاق. «فَمَنْ كَانَتْ فِيهِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى ذَلِكَ» هر کسی خلاصه مکارم اخلاقی در او باشد، خدا را باید شکر کند که خدا را حمد کند که خدایا حمد تو، شکر تو که به من داده‌ای. «وَ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ فَلْيَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ لْيَسْأَلْهُ إِيَّاهَا» هر کسی مکارم اخلاق را ندارد، یک وقت آدم مطالعه کرد، در خودش دید آن بزرگواری‌های اخلاقی در او نیست، باید تضرع کند و از خدا بخواهد. این نشان می‌دهد که اخلاقی شدن همه‌اش دست آدم هم نیست. آدم باید از خدا تلاشش را باید بکند آدم، مکارم اخلاق را در وجود انسان متجلی بکند؛ ولی مقدار زیادی‌اش را باید از خدا خواست. اصل کار را باید از خدا خواست که کمک کند. «قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ» راوی می‌گوید که گفتم فدای سرتان بشوم ان‌شاءالله «وَ مَا هُنَّ» این مکارم اخلاق چیست؟ حضرت فرمود: «هُنَّ الْوَرَعُ» تقوا، تقوا داشته باشد، تقوای بالا داشته باشد. «وَ الْقَنَاعَةُ» انسان قانع باشد. قناعت یعنی که انسان نفسش را به مرحله‌ای برسد که به همان مقدار که تلاش کرد، گیرش آمد، قانع باشد. بیشتر از آن مدام حرص نزند. «وَ الصَّبْرُ» استقامت داشته باشد.«وَ الشُّكْرُ» انسان اهل شکر باشد. «وَ الْحِلْمُ» انسان حلیم باشد. «وَ الْحَيَاءُ» انسان حیا داشته باشد. «وَ السَّخَاءُ» اهل بخشش باشد. «وَ الشَّجَاعَةُ» انسان اهل شجاعت، شجاعت داشته باشد. «وَ الْغَيْرَةُ» انسان غیرت داشته باشد. «وَ الْبِرُّ» اهل نیکوکاری باشد، به دیگران خیرش برسد. خوب کند. «وَ صِدْقُ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَة» انسان راست بگوید و امانتدار باشد. خیلی روایت جالب و جامع و همۀ ابعاد را گفته. ان‌شاءالله که خدا به ما توفیق بدهد بتوانیم اهل این صفات باشیم.
خلاصه درس گذشته توسط دانش‌پژوهان
دانش‌پژوه: به یک سری مفاهیم اولیه مثل بورس و فرابورس و بورس انرژی توضیحاتی راجع به مفاهیم.
دانش‌پژوه: راجع به بانک تجاری و بانک مرکزی، فرقشان با بانک مرکزی و بقیۀ بانک‌ها. راجع به ابزارها. ابزارها یعنی اینکه خود آن عقود، عقودی که ما می‌شناختیم از قبل، عقود رایج، وقتی با یک شرایط خاصی ما آن‌ها را تنظیم کنیم، به آن می‌گویند ابزار. بعد اوراق ابزار را یک توضیحاتی دادید. اوراق از ابزار است ظاهراً، نه اوراق ابزار. بعد تقسیم‌بندی بازار سرمایه که بازار اولیه و ثانویه را گفتید. وقتی ارز اولیه در بازار ارائه می‌شود، بازار اولیه گفته می‌شود، بازار ثانویه یعنی آن مبادلات بعدی در دفعات بعد، مبادلۀ اوراق در دفعات بعد را می‌گویند بازار ثانویه. بعد فرمودید که بازار سهام از یک جهت خاصی تقسیم‌بندی می‌کنیم: بازار سهام، بازار بدهی. وقتی که یک قسمتی از دارایی یک شرکت مثلاً به سهام تبدیل بشود و آن را انتشار بدهند، می‌گویند بازار سهام. این بازار بدهی چیست؟ آن طرفی که می‌آید اوراق را نشر می‌دهد، برای خودش بدهی درست می‌کند.
یک سری انواع بازار را هم توضیح دادید که اوراق بهادار مثلاً مثل بورس اوراق بهادار، بورس کالا، بورس انرژی. چند تا سایت را معرفی فرمودید. بعد راجع به ابزارهای مالی، دسته‌بندی دوگانه‌ای کردید: یکی اینکه گفتید ابزارهای بازار سنتی، ابزارهای مالی سنتی که در کل جهان از آن استفاده می‌کنند، مثل اوراق قرضه، اوراق سهام و ابزارهای مالی اسلامی هم که گفتید خود مسلمان‌ها درست کرده‌اند، مثلاً آمده‌اند یک اوراق، یک ورق‌هایی درست کرده‌اند به نام اوراق اجاره، اوراق جعاله، اوراق سلف که این ابداع خود بازارهای اسلامی است. بعد، بعد در اوراق سهام گفتید که یکی از مهم‌ترین مباحث بازار سرمایه بررسی ماهیت این سهام است. اینکه ماهیت این سهام چیست، یکی از مباحث مهم است که باید به آن پرداخته بشود. 8 تا قول راجع به این موضوع هست. فکر کنم بیشتر مباحث تا همین جا ادامه پیدا کرد.
ادامه درس
در ادامه بحث امروز عرض کنم که ما همین اوراق قرضه را من یک کمی بیشتر توضیح می‌دهم به خاطر اینکه بعداً اوراق اسناد خزانۀ اسلامی، مقالۀ دکتر توحیدی را هم فرستادم. می‌خواهیم مطرحش بکنیم، لازم است که رویش بحث بکنیم. بعد عرض کنم که وارد سهام می‌شویم، سهام هم بیشتر بحث می‌کنیم. لازم است.
مسئلۀ اوراق قرضه و اوراق سهام را گفتیم. یک سری دسته‌بندی‌ها را گفتیم که ارز‌های دیجیتال را صبر کنید.
به نظر من، باید ساختار بازار را توضیح داد، بعد بیاید آن عناصر محوری که در طول بازار لازم است، جدا جدا توضیح داد در مباحث رایج و فقهی.
وقتی آدم آمد عناصر محوری را مثلاً در مسائل فقهی توضیح داد، فرض بفرمایید که 10 تا بحث محوری، 20 تا بحث محوری وجود دارد فرض بفرمایید. آدم یک مدت موضوع شناسی بگوید، بعداً موضوع شناسی را بگذارد کنار، یک 20 تا بحث محوری در فقه وجود دارد، این‌ها برای دانستن احکام آن موضوعات لازم است. این‌ها را هم جدا توضیح بدهد. در مرحلۀ سوم بیاید تفهیم کند. مثلاً آدم بیاید خوب اوراق قرضه را توضیح بدهد با همۀ بند و بیلش، توابعش، توابعش یعنی مسائل پیرامونی‌اش، این‌ها را خوب توضیح بدهد. مسائل دیگر بازار سرمایه را هم بگوید مثل سهام و این‌ها، بعد وارد فقه که می‌شود آدم عرض کردم 10 تا، 20 تا باید، نشمردم چند تا مسئلۀ محوری هست در بحثمان، یکی‌اش ربا است، یکی‌اش احکام دین است.آدم یک مدتی راجع به ربا بحث بکند و راجع به احکام دین، در مرحلۀ سوم بیاید این‌ها را تطبیق بدهد که تطبیق مسائل ربا روی این موضوعاتی که اول گفتیم، چیست. در این صورت یکی اینکه مسائل عمیق بررسی می‌شود، یکی هم اینکه هر روز دارد مسائل جدیدی می‌آید. ما یک روزی خیال می‌کردیم مثلاً فلان موضوع را که تو بازارهای رایج، در بازار سرمایه مثلاً هست، خیال می‌کردیم ته‌اش درآمده، ولی کمی که آمدیم جلو، دیدیم نه این‌ها در حال توسعه است. این‌قدر شاخه و برگ هر روز پیدا می‌کند و این‌قدر ابزارهای جدید و ابزارهای ترکیبی دارد اختراع و ابداغ می‌شود و عرضه می‌شود و ما با آن مواجه می‌شویم که خدا می‌داند. بنابراین روش درست این است که آدم بیاید قاعده‌مند بیاید جلو.
همین‌طوری که جلسۀ قبل عرض کردم اگر بخواهید عجله کنید، یک وقت شما می‌خواهید یک اتاق را روشن کنید، یک وقت موتور برق می‌گیرید می‌آیید یک هندل می‌زنید، می‌زنید روشن می‌شود. یک وقت می‌خواهید که بتوانید یک شهری را روشن بکنید. آنجا نیاز دارد یک نیروگاه بسازید. نیروگاه ساختن هم طول می‌کشد. الآن یک وقت می‌خواهید این معاملات دم‌دستی که آقا ببینیم این اوراق قرضه چیست، نمی‌دانم اوراق مشاکت چیست، بعد این ارزهای دیجیتال چیست آدم می‌آید سریع یک چند جلسه‌ای برگزار می‌کند، تند و تند می‌گوید و می‌رود یا می‌شود بیان مسائل مثل مسئله‌گوها که مسئله می‌گویند، کارشان هم خیلی مقدس است، ولی چیست؟ ولی شما دیگر نمی‌توانید حکم سایر موارد را بفهمید، نمی‌توانید تحلیل کلام بکنید. یک وقت هم نه شما می‌آیید عمیق بررسی می‌کنید، هر روز این محصولات جدیدی که عرضه می‌شود و به بازار می‌آید، شما اگر عمیق می‌خواهید، ما باید عمیق بررسی کنیم. اگر خواستیم عمیق بررسی کنیم، شما باید چکار کنید؟ یک مقداری دندان روی جگر بگذارید. یک مقداری کار کنید رویش. الآن سوژه‌هایی که ما می‌گوییم، باید بروید در بیاورید. باید بروید خودتان رویش کار کنید. بنویسید بیاورید. اینجا در گروهتان بگذارید، همه بخوانند. الآن اگر کسی می‌خواهد رشد علمی بکند، خیلی از این طلبه‌های جوان می‌آیند می‌گویند ما چکار کنیم؟ سرگردانیم، نمی‌دانیم چگونه تحقیق کنیم، نمی‌دانیم چکار کنیم. توصیه می‌کنیم اول علاقۀ خودتان را شناسایی بکنید، اگر علاقه‌تان شد در مسائل اقتصادی، بسم الله. علاقه‌تان نیست، بروید سراغ یک عرصۀ علمی. اگر علاقه‌تان در مسائل اقتصادی است، اینجا هم زیرموضوعش را مشخص کنید که البته بعضی‌هایش در طول این جلسات معلوم است. وقتی معلوم شد، هر مسئله‌ای، هر موضوعی که خواستید بررسی کنید، الآن یک کسی بخواهد در تأمین اجتماعی کار کند، کلاس‌های دکتر حسینی دارد در همین مجموعه عرضه می‌شود. بهترین کلاس‌ها را ایشان دارد، بهترین سواد را ایشان دارد. یک استادی است که به نظر من در رشتۀ خودش بی‌نظیر است نه اینکه کم‌نظیر باشد. بی‌نظیر است. دکتر سیدرضا حسینی. یک آدمی است صاحب نظر در اقتصاد. اقتصاد را خوب می‌داند، حدیث را خوب می‌فهمد، قرآن را خوب می‌فهمد. بسیار آدم بصیر و خبیر. بروید در آن عرصه پیش ایشان بنشینید در همین کلاس‌هایش، به جای کلاس ما بروید آنجا و بعد یاد بگیرید، هر جلسه‌ای که بحث می‌کند، بروید رویش کار کنید. بنویسید بگذارد در این گروه. از ایشان بخواهید اگر وقت کرد، نظر بدهد. بعد این‌ها راجمع‌بندی کنید، کم‌کم می‌توانید حتی منتشر هم بکنید زیر نظر استاد و بعد راه می‌افتید کم‌کم؛ ولی طول می‌کشد. باید آدم پخته بشود.
حالا دوستانی که طلبه هستند، قاعدتاً همه طلبه هستند، تا وقتی آدم نرود یک دور اصول بخواند، نمی‌تواند صاحب نظر بشود. شما نگاه کنید یک کسی در اصول برود فقط مباحث الفاظ را بخواند، بعد بخواهد بیاید مثلاً مسائل فقهی را بررسی کند، مسائل فقهی فقط مسائل الفاظ که نیست که. فقط امر و نهی و این‌ها نیست که. 20 تا مسئله أمارات دارد در، خبر واحد دارد، اجماع دارد، چه دارد. شما اگر این مسائل اجماع نخوانده باشی، مباحث خبر واحد و خبر غیرواحد را نخوانده باشی، سایر بحث‌هایی که هست، نخوانده باشی،چگونه می‌خواهی استنباط کنی؟ تا اصول عملیه را خوب نخوانده باشی، چگونه می‌خواهی استنباط کنی؟ پس باید در مشتت باشد این. توجه فرمودید. بعد هم که اصول را کامل خواندی، وقتی وارد استنباط می‌شوی باید یک مدتی تمرین کنی، تا وقتی تمرین نکنی فایده‌ای ندارد.
حالا که این مسائل بازار سرمایه، حالا به خصوص ما اگر نیاییم بنیادی بخوانیم، فردا نمی‌توانیم برویم اظهار نظر بکنیم. یا این سیل موضوعاتی که هر روز دارد می‌آید، چکار کنیم؟ بفهمیم. الآن من اینجا نشستم در اتاق، فقط تدریس می‌کنیم و یک چیزی می‌نویسیم و این‌ها، الحمدلله چون عرضه نداریم، کار نداریم؛ ولی اینجا نشسته‌ام زنگ می‌زنند از فلان شهرستان،من جوان دبیرستانی می‌بینم 5 تا موضوع جدید رفته درآورده در اینترنت، بعد خودش دارد پول درمی‌آورد از این راه. حالا این‌ها که مقید هستند به ماها زنگ می‌زنند. بعد می‌بینم به گوشم نخورده تا حالا، وقتی می‌روم ته‌اش را درمی‌آورم می‌گویم پس این‌قدر موضوعات جدید بود و ما نمی‌دانستیم؟ ما که این‌قدر سال مثلاً سر و کار داشتیم. بعد اگر حواسش نباشد، حرام‌خور می‌شود یا اگه دقت کنئ حلال‌خور می‌شود. بستگی دارد به روایت مرز مسائل شرعی.
بنابراین شما علاقتان را شناسایی کنید، اگر علاقتان در این وادی است، توجه کردید؟ باید بیایید هر هفته این مباحث را بروید رویش کار کنید، مسائل پیرامونی‌اش را حالا بازار سرمایه یک حسنی دارد، خیلی از این مباحثش در سایت‌ها هست، در مقالات هست. توجه کردید؟ من حالا نمی‌خواستم وارد این بحث بشوم؛ ولی الآن این برادرمان، دوست عزیزمان می‌خواهند بفرمایند، بفرمایند تا من حالا که این‌طور شد اگر علاقه دارید، یک خودی می‌خواهم از این مجلات به شما بدهم، بعد وارد بحثم بشوم، چون این را هم من جزء بحث می‌دانم. ببینید یک سری بحث‌هایی هست جنبۀ مقدماتی دارد برای این کلاس‌ها، ما باید این‌ها را چکار کنیم؟ نسبت به آن انطباق داشته باشیم، اگر حواسمان باشد، یک نگاهی از بالا به مسائل داشته باشیم، امکانات موجود، کارهایی که شده، می‌توانیم بهتر بفهمیم، مسیرمان را بهتر پیدا بکنیم، بهتر می‌توانیم بدانیم چه خبر است، ادبیات موجود را خبر داشته باشیم. به نظر من یک سری اطلاعات پیرامونی شما نیاز دارید که راه را پیدا کنید، بعد اگر راه را پیدا بکنید، یک مقداری عمیق درس بخوانید، بعداً خودتان به قصد اینکه صاحب نظر بشوید، عمیق درس بخوانید، می‌توانید صاحب نظر بشوید. البته تا وقتی مقدمات به اندازۀ کافی فراهم نشده، آدم هیچ وقت نباید دست به اظهارنظر بزند، به اظهار نظر بپردازد.
مبنایی این مباحث مطرح بشود، عمیق مطرح بشود. حالا من هم ادعایی ندارم، چیزی سرم می‌شود، خیر با همدیگر بالآخره من اگر چیزی به ذهنم می‌رسد، عرض می‌کنم، بعد بقیه‌اش را از شما یاد می‌گیریم، و الا من هم هیچ ادعایی ندارم، هیچ چیز بلد نیستم. توجه کردید. بنابراین ولی آن مقداری که عمرمان را صرف کرده‌ایم، چهار تا کلمه حفظ کردیم، این‌ها،آن‌ها را خدمت شما تقدیم می‌کنیم.
من اجمالاً اینجا ببینید مثلاً فصلنامۀ اقتصاد اسلامی، نگاه کنید این فصلنامۀ اقتصاد اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، این مجله را نگاه کنید تا حالا 180 شماره چاپ شده، شما وقت‌هایی که بیکار هستید، بروید موضوعاتش را دور بزنید، همین‌طور اسم مقالات را در بیاورید، آن‌هایی‌اش را که این به این بازار سرمایه که داریم بحث می‌کنیم، مثلاً چند تا مقالاتش را بخوانیم، یک گزارشی تهیه بکنید و بیایید اینجا ارائه بدهید. فصلنامۀ علمی پژوهشی اقتصاد اسلامی از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی. بله فصلنامۀ عجیب است. من این مجلات را الآن به شما معرفی می‌کنم، لازم می‌دانم این را. این‌ها را ببینید آن مقداری که مثلاً می‌شود عجله نکنید که ما بهتر است، به نفع همه است. بارها گفته‌ام، به دوستانی هم که آمادگی دارند در این زمینه‌ها، نمی‌دانم چرا باز نمی‌کند، حالا شاید هم این از دیروز تا حالا یک کمی ایراد داشت، نگاه کنید شما هر چه من می‌گویم این‌ها را شما هیچ اتلاف وقت ندانید. چظور ما در درس‌های دیگر این‌قدر صبوری می‌کنیم تا یک چیزی یاد بگیریم. همین فصلنامه به اصطلاح مناسب با موضوع نیست. حالا این بحث‌ها را بگذاریم بعداً، این فصلنامۀ اقتصاد اسلامی این‌ها الآن دیگر یک زمانی بود ما اگر می‌خواستیم تحقیق کنیم باید، باید تمام این مجلات، همۀ کتابخانه‌ها را می‌گشتیم تا یک منبع پیدا بکنیم، الآن راحت یک کلیلک می‌کنید، همۀ این مقالات روی سایت است. آن روزی که این مجله را همین رفقای ما می‌خواستند راه‌اندازی بکنند، با ترس و لرز شروع کردند، می‌گفتند که آیا وقتی راه افتاد ما می‌توانیم از نظر محتوایی ساپورتش کنیم یا نه، ولی راه انداختند و شد، بهترین مجلۀ اقتصاد اسلامی است. حاج آقای میرمعزی، مرحوم آقای موسویان، آقای یوسفی، دکتر یوسفی احمدعلی، دوستانی که در پژوهشگاه هستند، آقای دکتر حاتمی نیا، این‌ها دکتر فراهانی. این‌ها راه انداختند این مجله را. الآن ببینید چند نفر آمدند، طلبگی خواندند، اقتصاد رایج را هم خواندند، توانستند این همه منشأ برکات باشند. این همه مجله 80، 90 شماره، هر شماره‌ای 5 تا مقاله هم که حساب کنید یا 6 تا، بیشتر از 400 تا مقاله در زمینۀ اقتصاد تا به حال نوشته شده که برایتان بگویم عمدۀ مقالات اقتصاد اسلامی در این مجله و کل اقتصاد اسلامی بیشترش راجع به بانک و بورس است. یعنی شما تعداد بسیار قابل توجهی مقاله در این زمینه در موضوعات بورس که ما داریم می‌گوییم یا در زمینه‌های دیگر پیدا می‌کنیم.
این مجلۀ مطالعات اقتصاد اسلامی برای دانشگاه امام صادق است. فصلنامۀ علمی پژوهشی اقتصاد اسلامی برای پژوهشگاه است که دفترش قم است، این مجله در قم مقالاتش تهیه می‌شود، البته تهران هم هست؛ ولی اصلش قم است. این مطالعات برای دانشگاه امام صادق است که تا حالا 26 شماره‌اش، این دو فصلنامه است. 26 شماره‌اش تا حالا چاپ شده. یک نگاه کنید در همۀ زمینه‌ها هست. چقدر واقعاً زحمت کشیده شده و زحمت کشیده می‌شود. تبیین مفهوم خلق پول در سیستم نظام بانکداری متعارف و حرکت به سمت بانکداری اسلامی، نقش نهایی قراردادهای اسلامی در رشد توسعۀ اسلامی. دکتر سلیمانی نوشته‌اند. این یک مجله که من خدمت شما عرض کردم مطالعات اقتصاد اسلامی، یک مجلۀ دیگر من می‌خواهم به شما معرفی کنم اینجا اسمش هست، این‌ها را من حالا به ترتیب اهمیتش مجلات را که در ایران است. معرفت اقتصاد اسلامی برای مؤسسۀ آموزش و پژوهشی امام خمینی.
شما بروید این‌ها را بروید سایتش این است معرفت اقتصاد اسلامی، این هم شما بروید نگاه کنید یک، این همۀ مقالاتش دانلود می‌شود مثل همان. توجه کردید. این‌ها را شما بروید بگردید لابه‌لای این مقالات، مقالات بسیار خوبی پیدا می‌شود که زحمت کشیده شده. این هم دو تا مجله، سه تا یعنی آن اقتصاد اسلامی.
این فصلنامۀ اقتصاد و بانکداری اسلامی. این هم یکی است. نگاه کنید. این برای انجمن علمی اقتصاد اسلامی ایران، این مرکزش تهران است، که این هم الآن مجلۀ خوبی است. البته، پژوهشی نیست.
این‌هایی را که من الآن دارم معرفی می‌کنم، این‌ها از، این‌ها چیز است، این‌ها خط دهی، آدم باید خط پیدا بکند رفقاء. اینکه عرض کردم ما خیلی از این طلبه‌های جوان بندگان خدا آدم دلش می‌سوزد، می‌بیند وقت‌هایش می‌گذرد چون یک خط مطالعاتی ندارند، باعث می‌شود که وقت آدم تلف بشود، باعث می‌شود که چیزی گیر آدم نیاید. اگر آدم یک مقدار منظم باشد، راه را پیدا بکند، از تجربیات دیگران استفاده بکند، از همین عمر می‌تواند بهترین استفاده را آدم بکند، می‌تواند آدم به جای خوبی برسد. این هم سه تا مجله را من الآن گذاشتم این‌ها را شما بروید حتماً مطالعه بفرمایید. واقعاً عرض کنم خیلی عمر، جلوی اتلاف عمر را می‌گیرد. مجلات دیگر هم هست، مقالات هست، شما بروید این‌ها را بخوانید، کم‌کم آشنا بشوید. اینکه می‌گویم مقالات، معمولاً مقالات از کتاب‌ها جلوتر هستند؛ چون تحقیقات جدید تحت قالب مقالات عرضه می‌شود.
پس دو تا موضوع را گفتم:
1. اینکه ما سعی کنیم روشمند باشیم. اگر الآن کلاس است، ببینید کلاس درس بازار سرمایه غیر از جلسۀ بیان مسائل شرعی است. یک وقت آدم در مسجد برای مردم جلسۀ بیان مسائل شرعی می‌گذارد، می‌آید همین معاملات دم دستی را حکمش را می‌گوید، در مساجد گاهی من می‌روم. وسطش هم مردم بلند می‌شوند مسائل متبلابه‌شان را می‌پرسند. یک وقت خیر کلاس درس بازار سرمایه برای شما دوستان طلبه است. اینجا ما باید مسائل علمی را مطرح کنیم. ما اینجا باید عرض کنم که روشمند یاد بگیریم. ببینید رفقاء می‌گویند معما چو حل شود، آسان شود، گاهی اوقات آدم 20 سال تحقیق می‌کند در یک زمینه، به یک نکته می‌رسد، به دو تا نکته می‌رسد، به سه تا نکته می‌رسد. بعضی از وقت‌ها مواجه می‌شود با این جوان‌ها، این دو تا نکته را به آن‌ها می‌گوید، بعضی‌ها را می‌بینی که یک نگاه عاقل اندر سفیه به آدم می‌کنند یا از سر سیری نگاه می‌کنند. این بد است. آدم یک حالی می‌شود. بابا من 20 سال رفته‌ام جلو، فهمیدم فلان اشتباه را کردم یا فهمیدم اگر فلان نکته را رعایت می‌کردم، چقدر به سودم بود. خوب گوش بده، عمل کن، به نفعت است. بنابراین در این مسیر مطالعات حالا من چون دیشب از آقای عبادی پرسیدم، گفتند که تا آخر سال قرار است درس ادامه پیدا کند ان‌شاءالله، الآن هم آبان است. این حرف‌هایی که من می‌زنم، یک وقت یک کسی نیاید بگوید که ما آمده‌ایم بازار سرمایه یاد بگیریم، این درس و این حرف‌ها چیست. نه من الآن دارم امروز را در قالب چند جلسه می‌بینم؟ بشمارید تا آخر سال اگر زنده بودیم چند جلسه داریم ما؟ من هر بحثی را در قالب این تعداد جلسات دارم می‌بینم و می‌گویم به شما. این را می‌گویم چون یک عده می‌دانم عجله می‌کنند. عجله می‌کنند چرا فلان چیز را نگفتی. نه اتفاقاً نکات مهم همین‌ها است. باز هم تکرار می‌کنم سعی کنید علاقه‌تان را بشناسید.
2. سعی کنید وارد هر وادی می‌شوید، اول خوب بیاموزید. هر چه لازم است بیاموزید. اگر خوب نیاموزیم فردا می‌رویم یک حرفی می‌زنیم خنده‌دار.
3. روشمند یاد بگیریم، کار کنیم. برای روشمند کار کردن باید از تجربیات دیگران استفاده کرد. توجه کردید.
4. سعی کنید که در طول همین کلاس‌هایی که می‌آییم، بحث‌هایی که دارد ارائه می‌شود، برویم راجع به همان بحث، نرویم جای دیگر. الآن همین بحثی که امروز ما مطرح می‌کنیم، من الآن وارد بحث می‌شوم به تناسب وقت، بحثی که امروز بررسی می‌کنیم ما، شما بروید پیرامون همین بگردید، در همین مقالات، در همین مجلاتی که من گفتم برایتان، بعد در سایت‌های بورسی بگردید، آن‌هایی که اهلش هستند اگر این را کسی اهلش باشد، به حرف من گوش بدهد، آن وقت بعدها می‌فهمد. بروید راجع به این موضوع امروز یا هر جلسه، چون بازار سرمایه در سایت‌ها خیلی مطلب دارد، هر چه هست در بیاورید، بنویسید، دسته‌بندی کنید، خلاصه کنید، بنویسید بگذارید حتی در آن گروه، از دیگران بخواهید نظر بدهند. کم‌کم این‌ها را یک انسجامی بدهید، می‌توانید یک کتابش بکنید، یک جزوه بکنید، جامع بعد کم‌کم آدم اوایل کارش ممکن است یک چیز پخته‌ای از آب درنیاورد؛ ولی همین پلۀ موفقیت‌های بعدی است. یک مقاله‌ای یکی از استادهایمان سال70 بود، از ما خواست راجع به این موضوع نوشتم، آن موقع استادمان عاقل بود، به‌به چه‌چه کرد. الآن من هر وقت می‌روم نگاه می‌کنم، خنده‌ام می‌گیرد که چقدر خام بود. الآن هم خام هستیم ما، ولی آن موقع خیلی خام‌تر از الآن بودیم. توجه کردید. خنده‌ام می‌گیرد. الآن گذاشتم آنجا گاهی نگاه می‌کنم، برای خودم جالب است که آن روز فکر می‌کردیم چقدر پخته است، ولی حالا نگاه می‌کنیم به آن موقع، خیال آن موقع خودمان می‌خندیم. آدم سعی کند پخته بشود، آن وقت به تدریج آدم راه را پیدا می‌کند، بعد می‌شوید صاحب نظر کم‌کم، ولی طول می‌کشد، خیلی طول می‌کشد. تا وقتی آدم به یک حدی از مثل خود اجتهاد معهود خود مدرس حوزه یا نه مثل سایر رشته‌ها، هر رشته‌ای حسابداری، مدیریت مالی، اقتصاد، هر چه یا فقه حوزوی خودمان.
ما راجع به اوراق قرضه یک اقسامی از اوراق قرضه را گفتیم. چه کسی بود می‌خواست خلاصۀ درس را بگوید. شما راجع به اوراق قرضه بفرمایید چه گفتیم چون من حالا می‌خواهم تکمیلش کنم. راجع به اوراق قرضه.
راجع به اوراق قرضه، منظور اوراق قرضۀ رایج در دنیا است. اوراق قرضه‌ای که در سیستم کاملاً ربوی.
نگاه کنید من مسائل اوراق قرضه را اگر یادتان باشد، یک مقداری آمدیم گفتیم. اینجا راجع به اوراق قرضه این اقسام را گفتیم، نگاه کنید: اوراق قرضۀ با کوپن، اوراق قرضۀ درآمدی، اوراق قرضۀ با جایزه، اسناد خزانه. این‌ها را گفتیم.
نگاه کنید اوراق قرضه، اوراق قرضه‌ای که در دنیا هست، رایج است، در سیستم ربوی در بازارهای خارجی که آن‌ها ربا را و نرخ بهره را جایز می‌دانند، این اقسام را دارد. اقسامش خیلی زیادتر از این‌ها است، ولی نگاه کنید اقسام عمده‌اش خیلی‌هایش همین‌ها است، حالا شما بروید روی سایت‌ها بگردید می‌بینید آن‌قدر اقسام دیگری هم هست که خدا می‌داند. به عنوان مثال نگاه کنید روی سایت، به عنوان مثال این انواع اوراق قرضه خیلی‌هایش را آمده اینجا گفته. این روی سایت‌ها هست که البته سایت‌ها برایتان بگویم سایت‌ها درست و نادرست قاطی است، حواستان باشد. مسائل معتبر در مقالات و در کتاب‌ها است. چرا؟ چون در کتاب و مقاله ارزیاب دارد. مقالات و عرض کنم که مقالات، مقالات و کتاب‌ها معتبر است، ارزیاب دارد؛ ولی سایت‌ها خیر هر کسی از راه می‌رسد، برمی‌دارد یک چیزی می‌نویسد.
این اوراق قرضه در سیستم ربوی عرضه می‌شود. خوب بشناسید. چرا؟ اولاًما باید بفهمیم در دنیا دارد چه می‌گذرد. این اولاً. ثانیاً ابزارهای مالی اسلامی که طراحی شده، این‌ها خیلی‌هایش تحت تأثیر این‌ها است. حالا بعدها در صورت حیات خواهیم گفت. اوراق قرضه انواعی دارد: 1. اوراق قرضۀ با کوپن. 2. اوراق قرضۀ درآمدی. 3. اوراق قرضۀ با جایزه. 4. اسناد خزانه.
اوراق قرضۀ مثلاً یک قسم دیگرش هست که اوراق قرضۀ با بهرۀ متغیر. نگاه کنید اوراق قرضۀ با کوپن چیست؟ مثلاً یک ورقه قرضۀ 1000 تومانی را برمی‌دارند 10 تا، 12 تا کوپن رویش می‌چسبانند. شما می‌روید این ورق قرضه را می‌خری، می‌خری یعنی می‌گیری پولت را می‌دهی. خرید که نیست که. قرض است. اصلاً تعریف ورقۀ قرضه یا bond یعنی چه؟ ورقۀ قرضه یک برگه‌ای است که حاکی از دین ناشر آن است. یک شرکتی که این را منتشر می‌کند، یا دولت منتشر می‌کند، برمی‌دارد یک ورقه منتشر می‌کند، بعد این ورقه را که منتشر کرد، می‌دهد به من، 1000 تومان از من می‌گیرد. این سند بدهی است، سند بدهی آن ناشر است به من خریدار. خرید هم نیست دیگر، دارم قرض به او می‌دهم.این ورقه را که دارد می‌دهد، ورقۀ قرضه، 12 تا کوپن رویش می‌چسباند. آخر ماه اول دارنده می‌رود یک کوپن را می‌دهد، فلان درصد سود می‌گیرد. مثلاً فرض کنید که 12درصد سود دارد، هر ورقه را سر ماه می‌رود می‌دهد، یک درصد سود به او می‌دهند. این می‌شود باکوپن، آن‌ها می‌شوند کوپن.
2. اوراق قرضۀ درآمدی چیست؟ اوراق قرضۀ به اصطلاح درآمدی این‌گونه است که در سال‌هایی که ناشر، شرکت ناشر سود کسب نکند، حق مطالبۀ ندارد. برعکس است. در سال‌هایی که شرکت ناشر سود می‌کند، حق دارد سود معینی را بگیرد که معمولاً سودش بیشتر از حد معمول است. مثلاً اوراق قرضۀ با کوپن که 12 درصد بود، هر ماهی یک درصد طرف می‌توانست سود بگیرد، این درآمدی می‌گوید نگاه کن من اگر از حالا به بعد شرکتم سود نداشت، هیچ حقی نداری تو، ولی عوضش اگر سود داشت، 20 درصد سود به تو می‌دهم مثلاً. مثلاً سودش بیشتر از آن باید باشد. اگر بیشتر نباشد، کسی این را نمی‌خرد، می‌رود آن را می‌خرد.
3. اوراق قرضۀ با جایزه. اوراق قرضۀ با جایزه چیست؟ با جایزه یعنی به اصطلاح بین خریداران قرعه‌کشی شده و به درصد معینی از برگزیدگان، سود معینی داده می‌شود. یعنی مثلاً می‌گویند که نگاه کنید فرض کنید 100 نفر می‌آیند ورقه‌های قرضۀ این شرکت را می‌خرند، این ناشر را، هر کس، می‌گوید نگاه کن من قرعه می‌کشم بین شما 20 درصدتان را انتخاب می‌کنم، ولی عوضش به جای 12 درصد، 30 درصد سود می‌کنید. نتیجه چیست؟ نتیجه این است این‌هایی که می‌آیند می‌خرند، ریسک‌پذیریشان بالا است. پی این را به خودشان می‌مالند، به خودشان هموار می‌کنند که اگر اسمشان در نیامد، هیچ سودی ندارد، همان پول اصلی‌شان را به آن‌ها می‌دهند. همان 1000 تومان را به آن‌ها می‌دهند در سررسید مثلاً. ولی اگر اسمش درآمد به جای 12 درصد، 30 درصد سود می‌برد. این می‌شود بازاریابی. توجه کردید.
اوراق قرضۀ به اصطلاح متغیر. اوراق با بهرۀ متغیر. این اوراق قرضه با بهرۀ متغیر چیست؟ اوراق قرضه‌ای است که نرخ سودش و بهره‌اش متغیر است. متغیر است، متغیر است نسبت به چه چیز؟ تابع چیست؟ معمولاً نرخ بهره به اصطلاح وابسته به یک شاخص معین تعریف می‌شود. یعنی می‌آیند بهرۀ متغیر است، روی ورقه مثل آن با کوپن ننوشته 12 درصد، اصلاً درصد تعیین نکرده ،گفته است که این 1000 تومان ورقۀ قرضه، سود این برگه به شاخص معینی گره زده می‌شود. حالا آن شاخص چیست؟ مثلاً در بازارهای خارجی یکی از آن شاخص‌هایی که به آن گره زده می‌شود، این است: مثلاً لایبور. ببینید لایبور یکی از شاخص‌ها است که نرخ بهرۀ این اوراق قرضه با بهرۀ متغیر، به آن گره زده می‌شود، به آن وابسته می‌شود. لایبور چیست؟ london internet bank offer rate یعنی چه؟ یعنی میانگین نرخ بهرۀ بین بانکی که بانک‌ها در کوتاه مدت به یکدیگر وام می‌دهند. نگاه کنید مثلاً شب‌ها در هر کشوری بانک‌ها آخر شب تسویه می‌کنند حساب‌هایشان را. مثلاً الآن شما بانک مالی، سامانۀ بانک ملی از یک ربع به 12 شب تا 12 و ربع هر تراکنشی بخواهی انجام بدهی، برایت انجام نمی‌دهد. می‌گوید که، پیام می‌دهد وقتی وارد سامانۀ بام می‌شوید، آنجا می‌خواهید یک عملیات انجام بدهید، پیام می‌دهد، می‌گوید که مشغول تسویه حساب روزانه هستیم. دارند سرکشی می‌کنند حساب‌هایشان را که از صبح تا شب چه گذشته و یکی از مسائل مهم این است یک وقت بانک بدهکار می‌شود، یک وقت طلبکار می‌شود، بانک‌ها بین همدیگر در آن ساعت با همدیگر تسویه می‌کنند؛ یعنی مثلاً یکیشان مازاد دارد، یکیشان کسری دارد. آن که مازاد دارد به آن که کسری دارد، چکار می‌کند؟ وام می‌دهد که ریپو که یکی از مواردش ریپو است، بهرۀ بین بانکی. این‌ها به هم وام می‌دهند تا بالانس بشوند، یعنی تا ترازنامه‌شان تراز بشود. مثلاً آن که بدهکار است، باید بالانس بشود، باید مقدار کسرش را قرض کند تا ترازنامه‌اش درست بشود. نتیجه می‌دانید چیست؟ نتیجه این است که این بانک باید به آن وام بدهد، آن به آن وام بدهد. وقتی این وام‌ها بین بانک‌ها داده می‌شود، یک نرخ بهره‌ای بین این‌ها اتفاق می‌افتد، چون ارتباطاتشان قوی است دیگر، الکترونیکی است، آن را به آن می‌گویند لایبور. توجه کردید؟ اینجا هم می‌گوید درست است که نام لندن در ابتدای این مخفف آمده است؛ اما مهم نیست که این بانک متعلق به انگلیس خراب شده باشد، بلکه می‌تواند چندین بانک از چندین کشور مختلف باشند. چون بانک‌ها همه با هم لینک هستند، مثل ظروف مرتبط به هم هستند. خیلی ارتباطات قوی است. توجه کردید. بعد اینجا می‌گوید مرجع تعیین کنندۀ نرخ بهرۀ لایبور مانند نرخ بهرۀ فدرال یا تنزیل نیست.
توجه فرمودید که توسط بانک مرکزی تعیین شود، بلکه این نرخ توسط هیچ کس به تنهایی تعیین نمی‌شود، بلکه میانگینی است از نرخ بهره‌های بین بانکی که توسط مؤسسۀ dba هر روز ساعت 11 صبح انتشار می‌یابد که در واقع این مؤسسه فقط یک نظرسنجی از 15 بانک بزرگ در دنیا نسبت به نرخ وامی که بین آن‌ها رد و بدل می‌شود، انجام می‌دهد و بعد به این شکلی که در این جدول آمده تعیین کرده چیست؟ نحوه‌اش هم اینجا توضیح داده روی سایت‌ها هست، می‌توانید بروید بخوانید.
اقسام دیگر نرخ بهره از جهت بهره این از منظر بازدهی و سود بود. توجه کردید که اوراق قرضه سودش چگونه است. بعد آهان این را نگفتم. این را خیال کردم هفتۀ قبل گفته‌ایم، حالا هم اسناد خزانه. اسناد خزانه ورقه‌ای است که مبلغ مشخص روی آن نوشته شده و با تنزیل فروخته می‌شود. ذهنتان را از اسناد خزانۀ اسلامی فعلاً نیاید که دارد در ایران منتشر می‌شود که آن بحث بعدی ما است، فعلاً بحث ما سر اسناد خزانه‌ای است که در سیستم ربوی دارد توزیع می‌شود. شما نگاه کنید خزانۀ مملکت که وابسته به دولت است، خزانه می‌آید یک سری اسنادی مثلاً برای کسب بودجۀ مملکت یا برای مقاصد دیگر، حالا مقاصد را بعداً می‌گوییم خدمتتان. می‌آید منتشر می‌کند. این‌ها را گاهی اوقات عرض کردم با کوپن دولت منتشر می‌کند، خود چه شرکت‌ها یا دولت فرقی نمی‌کند، یک وقت هم به صورت اسناد خزانه منتشر می‌شود که خزانه این کار را می‌کند. چطور؟ اسناد خزانه می‌آید روی این ورقه نوشته 1000 تومان، بالایش نوشته سند خزانه، حالا چگونه نوشته فرم‌هایش را در اینترنت پیدا کنید، بعد نوشته است که باز مثلاً به قیمت 900 تومان. درصد رویش نمی‌نویسد. نمی‌نویسد 10 درصد، 12 درصد مثل آن با کوپن نیست. می‌نویسد به قیمت 900 تومان عرضه می‌شود. نتیجه چه می‌شود؟ من می‌روم در بازار سرمایه، یک 1000 تومانی می‌دهم، یک ورقه 900 تومانی می‌خرم. معنایش چیست؟ معنایش این است سال دیگر یک چنین روزی می‌توانم بروم این ورقه را بدهم به خزانه، 1000 تومان بگیرم. چقدر دادم؟ 900 تومان، چقدر می‌گیرم؟ 1000 تومان. چقدر سود گیرم می‌آید؟ 11 درصد. چون من در حقیقت سود 900 تومان را می‌گیرم. 100 تومان سود گیرم می‌آید. ما به التفاوت قیمت اسمی ورقه و آن قیمتی که می‌پردازم. قمیت پرداختی. قیمت پرداختی 900 تومان، قیمتی که می‌گیرم بعد از سررسید، 1000 تومان، ما به التفاوتش که 100 تومان است می‌شود سود من. سود چقدر است؟ به اصطلاح صد نه صدم. صد نه صدم نمی‌شود 10 درصد، می‌شود 11 درصد. توجه کردید. اگر نود نه صدم بود، می‌شد 10 درصد. ولی صد نه صدم است، می‌شود 11.1، 11.11، 11.111 تا آخر. عددش رند نیست. توجه کردید.
دانش‌پژوه: هنگام فروش 1000 تومان خریدار دارد؟
استاد: ناشر 1000 تومان متکفل شده به من بدهد، متعهد شده 1000 تومان به من بدهد. ناشر یک ریال بیشتر از 1000 تومان به من نمی‌دهد. ولی سود من لزوماً 11 درصد نیست. حالا برایتان توضیح می‌دهم که چگونه. ببینید حالا انواع دیگر ورقۀ قرضه را عرض کردم در سایت‌ها هست، خودتان بروید بخوانید. مثلاً اینجا نگاه کنید، اینجا یک مقدار بعضی از اقسام دیگر مثلاً اوراق قرضه با نرخ بهرۀ صفر. توجه کردید یا مثلاً اوراق قرضۀ خارجی، اوراق قرضۀ ارزی مثلاً، ورقۀ قرضۀ ارزی یک کشور می‌آید به قیمت ارز خارجی ورقۀ قرضه منتشر می‌کند. مثلاً فرض کنید، فرض بفرمایید که ما قصد داریم یک مقداری دلار به دست آوریم، نداریم. می‌آییم می‌رویم دولت ما یا شرکت‌های معتبر ما می‌روند در لندن، در نیویورک، در پاریس، در یک جای دیگر، در این کشورهای خارجی با پشتوانۀ دولت، با پشتوانۀ اسناد واقعی می‌رود یک ورقۀ قرضۀ ارزی منتشر ‌کند. مثلاً همین فرض کنید 1000 دلار است. فرض کن حالا، این مثال است، 1000 دلار خیلی است. یک ورقۀ 1000 دلاری منتشر می‌کند با سود 12 درصد مثلاً. توجه کردید. بله. حالا این سودی که ما می‌گوییم اینجا، منظور سود و بهره حالا فرقش را می‌گویم ولی فعلاً یکی است، منتهی من الآن فرقش را می‌گویم. این هم ورقۀ قرضۀ ارزی است که برای تأمین مالی خارجی است. ما نیاز به ارز داریم مثلاً برای سرمایه‌گذاری، برای واردات، یا برای هر چیز دیگر، با پول ملی‌مان که نمی‌توانیم وارد کنیم از خارج، مجبور هستیم برویم از خارج تأمین مالی کنیم، پول خارجی به دست بیاوریم. یکی از راه‌هایش این است که ورقۀ قرضۀ ارزی منتشر کنیم که البته باید حواسمان باشد در سررسید باید برویم اصل و فرع را بدهیم. یعنی فقط آدم قرض که می‌کند، موقع گرفتن راحت است، شیرین است برایش، می‌رود می‌گیرد خرج می‌کند، 1000 دلار را می‌گیرد خرج می‌کند، ولی تا چشم به هم بزنیم، سررسید شده باید اصل پول را به اضافۀ فرعش را بدهی. 1000 دلار با کوپن، با 12 درصد باید 1120بروی دلار سال دیگر بدهی.اگر در این یک سال نتوانی از قِبَل 1000 دلار سودی کسب بکنی،از کجا می‌خواهی بدهی؟ این حرف‌هایی که من می‌زنم خیلی ساده است، ولی دردهای واقعی ما همین حرف‌های ساده است.
اما سود اوراق
در ادبیات اقتصادی آن‌هایی که حسابداری یا مالی یا اقتصاد خوانده‌اند، ریاضی خوانده‌اند، بلد هستند، سود، سود اوراق قرضه. باز هم تکرار می‌کنم دقت کنید، باز هم تکرار می‌کنم یک کسی نیاید بگوید که بابا این اوراق قرضه که در اقتصاد ما نیست، اولاً در بازارهای خارجی است باید بشناسیم، ثانیاً ساختار بازار سرمایه را تا این‌ها را ندانی، نمی‌شناسی. ثالثاً واقعیت بعضی از اوراقی که ما جایگزین می‌کنیم، بعدها خواهیم دید، باید ببینیم واقعیتش همین است یا نه واقعیتش فرق می‌کند. بنابراین از حالا دارم به شما می‌گویم من خیلی ساده حرف می‌زنم عمداً، چون در مرحلۀ آموزش هستیم ما، مجبور هستیم ساده حرف بزنیم که مشخص باشد، این است که ما اتفاقاً برخلاف تصور بعضی که این بحث‌ها را رها می‌کنند، می‌آیند سراغ اوراق مالی اسلامی، به نظر من این‌ها را باید خوب شناخت. این از همان تجربیاتی است که دارم شما باید گوش بدهید که ما این‌ها را اتفاقاً باید برویم همۀ اقسامش را خوب بشناسیم. من خودم بعضی از این مسائل مالی، حالا این‌ها را که نه، ولی بعضی مسائل دیگر را مثلاً بعضی از مقالات خارجی را 20 بار می‌خواندم تا شاید بفهمم چه دارد می‌گوید.پیچیده است بعضی مسائل. حالا این‌ها مسائل ابتدایی است، ولی حالا برویم جلوتر، بعضی از معاملات بعداً می‌آید، باور کن 20 بار که هیچ، 40 بار باید آدم ور برود به متون مختلف تا بفهمد ماهیتش چیست. اگر آدم گفتم درست ماهیت را نشناسد، در استنباط فقهی هم خطاء می‌کند.
سود اوراق قرضه
هر ورقۀ قرضه دو نوع سود دارد که به اصطلاح برآیند آن دو به اصطلاح می‌شود سود به اصطلاح نهایی خواهد بود. این خیلی مهم است. این الآن بعداً در اوراق مالی اسلامی که می‌رویم، خیلی مهم است این مطلب. این خیلی مطلب مهمی است، آن هم این است نگاه کنید.
سود اول 1. سودی که در معرفی هر نوع گفتیم، یعنی سود اول همان سودی است که الآن گفتیم. بهره، سودی است که همان بهرۀ یک ورقه است، با کوپن همان مثلاً در فرض 12 درصد، هر ماه یک درصد، درآمدی در صورت تحقق درآمد فلان درصد، 20 درصد مثلاً، با جایزه در صورتی که به قرعه به نام دارنده در بیاید 30 درصد مثلاً، مثال است، بهرۀ متغیر بستگی دارد که لایبور چقدر باشد. لایبور برود بالاتر، سود می‌رود بالاتر. لایبور برود پایین‌تر، شناور است. تابع لایبور است یا شاخص‌های دیگر، لایبور را می‌گویند یک شاخص. شاخص یعنی چیزی که اسمش رویش است دیگر، شاخص است، یعنی بقیه را با آن می‌سنجیم. به این می‌گویند شاخص دیگر و بعد به اصطلاح اسناد خزانه هم عرض کردیم که آن پولی که می‌دهیم، سودی که ما به التفاوت بین قیمت اسمی و سود و قیمت پرداختی است، تقسیم بر قیمت پرداختی می‌شود سود، مثل همان 1000 تومان و 900 تومان که 100 تومان بود، تقسیم بر 900 تومان می‌شود سودش، می‌شود 11 درصد. این نوع اول.
2. سود ناشی از تغییر قیمت خود ورقه. یعنی چه؟ خود قیمت ورقه تغییر می‌کند. من یک مثال می‌زنم. مثال می‌زنم یک نفر رفته مثلاً همان ورقۀ قرضۀ با کوپن را من مثال می‌زنم، همان مثال 1000 تومان را مثال می‌زنم. ده روز پیش یک ورقۀ قرضه منتشر شده با کوپن 1000 تومانی. روی اینجا نوشته 1000 تومان، 12 درصد، هر کوپن یک درصد.این سود قسمت اول. درست است؟ این ده روز پیش منتشر شد، یک نفر هم رفت خرید. توجه کردید. 12 تا کوپن رویش چسبانده‌اند، 1000 تومان هم قیمتش است. درست است؟معنایش این است که در هر ماهی یک درصد سود در رسید هم ناشر متکفل و ضامن است که 1000 تومان را بدهد. حالا ده روز گذشت. امروز یک ورقۀ قرضه دارد منتشر می‌شود، به جای 12 درصد، 6 درصد نوشته سود. مثال را فاحش می‌زنم تا مطلب روشن بشود، والا این‌قدر تفاوت ندارد. در ده روز گذشته سود شده نصف یا دو برابر، دو برابر راحت‌تر است مثالمان. قبلاً 12 درصد بود، حالا شد 24 درصد. درست است؟حالا شد 24 درصد. آن‌هایی که امروز می‌روند 1000 تومان می‌دهند، یک ورقه به آن‌ها می‌دهند، روی همان مثل قبل نوشته 1000 تومان؛ ولی زیرش نوشته 24 درصد.حالا امروز یک نفر رفت این ورقه‌ای را که امروز منتشر شده، خرید، درست است؟ 1000 تومان نوشته 24 درصد، حالا آن کسی هم که ده روز پیش خریده می‌خواهد بیاید ورقه‌اش را در بازار ثانویه بفروشد. درست است؟چقدر از او می‌خرند؟ دیگر کسی 1000 تومان از او نمی‌خرد. چرا؟ چون آن 1000 تومان را طرف می‌تواند بروید ورقۀ امروز را بخرد که 24 درصد سود دارد، نه آن ورقۀ ده روز پیش که 12 درصد سود دارد. نتیجه این است اگر امروز برود این را بخرد، رویش نوشته 24 درصد، هر کوپن را می‌دهد 2 درصد سود به او می‌دهند. درست است یا نه؟بنابراین قیمت آن ورقۀ آن روز می‌آید پایین. دیگر کسی حاضر نیست 1000 تومان به ما بدهد. مثلاً 600 تومان ممکن است از او بخرند. 550 تومان از او بخرند. آمد پایین؟ بله آمد پایین، چون هیچ آدم بی‌عقلی نمی‌رود آن را بخرد. توجه کردید. چه کسی است که حاضر است.به جای اینکه 1000 تومان بدهد آن ورقۀ ده روز پیش را از این در بازار ثانویه بخرد، می‌رود در بازار اولیه 1000 تومان را می‌دهد، با 24 درصد می‌خرد. پس نگاه کن افزایش نرخ بهرۀ بازار سبب کاهش ارزش ورقۀ ده روز پیش است. نتیجه این است قیمت برگه با نرخ بهرۀ بازار رابطۀ عکس دارد. اگر نرخ بهرۀ بازار برود بالا، قیمت ورقه می‌آید پایین. اگر برعکسش اتفاق بیفتد، یعنی چه؟ یعنی امروز یک ورقه قرضه منتشر می‌کنند، رویش نوشته 6 درصد با کوپن، درست است؟ معنایش این است اگر کسی امروز برود این را بخرد، 6 درصد سود به او می‌دهند یک سال، در هر ماهی نیم درصد. درست است؟ولی آن کسی که چند روز پیش رفته 1000 تومان داده، با 12 درصد سود به او فروخته‌اند.نتیجه این است قیمت آن می‌رود بالا. درست است؟ نتیجه این است که قیمت ورقه با به اصطلاح نرخ بهرۀ بازار رابطۀ عکس دارد. درست است؟ طرف رفته مثلاً در مثال اول که زدم که نرخ بهرۀ بازار افزایش پیدا کرده، ارزش ورقۀ ما کاهش پیدا کرده. حالا فرض کنید یک ماه پیش رفته آن را خریده، الآن سر ماه است، می‌رود یک درصد سود می‌گیرد، چون 12 درصد بود دیگر. درست است؟ مثلاً 1000 تومان را 12 تومن سود به او می‌دهند. از آن طرف 100 تومان ضرر کرده، چیز 400 تومان ضرر کرده ناشی از افزایش نرخ بهرۀ بازار. نرخ بهرۀ بازار رفته بالا، این می‌رود کوپن اولش را جدا می‌کند می‌دهد، 12 تومن سودش می‌دهند، عوضش می‌گوید ورقه‌ام را بفروشم دیگر، دیگر نمی‌خواهم ورقه داشته باشم. ورقه‌اش را 1000 تومان از او نمی‌خرند، 600 تومان می‌خرند. چقدر ضرر کرده؟ 400 تومان. ببین چقدر تفاوت قضیه است.سود نهایی می‌شود یعنی مجموع این دو تا 12 تومان، چون یک سال 120 تومان سود داشت دیگر؟ درست است؟ 10 تومان تازه، 10 تومان. چون 12 ماه است. 10 تومان. 10 تومان سود برد، 400 تومان ضرر کرد، می‌شود 390 تومان ضرر. برعکسش نرخ بهرۀ بازار کاهش پیدا کرده، قیمت ورقۀ او افزایش پیدا کرده، دو تا سود می‌برد: یکی سودی که ناشی از آن گرفتن خود نرخ بهره، 2. سود ناشی از تغییر قیمت. حالا این را ببینید رفقاء این‌ها مخصوص ورقۀ قرضه نیست، بعداً می‌گوییم در اسناد خزانۀ اسلامی هم همین اتفاق می‌افتد، یعنی این مخصوص تمام در بازار سرمایه ورقه ابزار مبادله می‌شود. توجه کردید. بعداً خواهیم گفت که ابزار مالی اسلامی هم چنین حالتی دارد. ابزار مالی اسلامی هم دو تا سود دارد: یکی سود ناشی از تغییر قیمت خود ورقه، یکی هم سود ناشی از فعالیتی که برای آن فعالیت منتشر شده. بنابراین شما نگویید بابا ما که ورقۀ قرضه نداریم در ایران که. گفتم اولاً بازارهای بین المللی که الآن بیخ گوش ما است، دیگر اینترنتی است، همه دارند معامله می‌کنند، همین جا نشسته طرف دارد با چیزهای خارجی مبادله انجام می‌دهد. ثانیاً این‌ها تأثیر دارد روی اوراق مالی اسلامی خودمان، روی به اصطلاح ابزارهایی که الآن در بازار سرمایه دارد منتشر می‌شود. سهام هم بعداً می‌گوییم همین‌گونه است. یعنی بعداً می‌گوییم سهام هم دو جور سود دارد: یکی سود سهام، یکی سود ناشی از تغییر قیمت. سود یا ضرر. سودی که می‌گوییم سود مثبت، سود است، سود منفی هم ضرر است.
بنابراین این‌ها یک قاعدۀ کلی است که وقتی ورقه مطرح می‌شود در بازار سرمایه، هر ورقه‌ای دو جور سود دارد: یکی سود اسمی یا سودی که در پایان دوره محاسبه می‌شود که در ورقۀ قرضه سود معین است یا اگر درآمدی است یا با جایزه است، در صورت وقوع آن رویدادی که منوط به آن است و سود دوم هم ناشی از تغییر قیمت خود ورقه است که این می‌شود دو نوع سود. برآیندش عرض کردیم می‌شود سود نهایی. پس این سؤالی که کردیم فرق بین سود و بهره چیست؟ می‌شود گفت که سود مجموع دوتایش است یعنی بهره به اضافۀ سود یا زیان ناشی از تغییر قیمت خود ورقه که ناشی از تغییر نرخ بهرۀ بازار است که البته غیر از نرخ بهره، عوامل دیگری هم ممکن است؟ روی تغییر قیمت تأثیر، روی قیمت تأثیر داشته باشد. به عنوان مثال آن عمده‌اش نرخ بهره است، و الا عوامل دیگر هم تأثیر دارد مثل چه چیز؟ مثلاً مثل اعتبار شرکت. یک شرکت خیلی معتبر آمده ورقۀ قرضه منتشر کرده است و رفته. دیگر منتشر نمی‌کند. یک مقداری پول می‌خواسته جمع کند، جمع کرده است رفته، دیگر منتشر نمی‌کند. شرکت‌های دیگر اعتبارشان پایین است.همین باعث می‌شود که چون دیگر عرضۀ اولیه تمام شده و اطمینان به آن شرکت بالا است، خود همین تأثیر دارد روی اینکه قیمت ورقۀ قرضه تغییر کند، با وجود اینکه روی نرخ سود تأثیری ندارد، روی آن نرخ بهره‌اش چه؟ تأثیری ندارد.این در این زمینه.
راجع به اسناد خزانه همین مطلب را پیاده کنم. یک کمی توضیح. سودی که در معرفی عرض کنم که هر نوع باشد در اسناد خزانه ثابت است؟ الآن می‌گویم. ببینید راجع به اسناد خزانه خوب دقت کنید، در مورد اسناد خزانه من اینجا برایتان توضیح بدهم.
در اینجا هم سود به اصطلاح در بیشتر اوقات چیست؟ متغیر است. اینکه می‌گوییم بیشتر اوقات برای چه؟ برای اینکه نگاه کنید یک اسناد خزانه منتشر شده، عرض کردم رویش نوشته 1000 تومان، به 900 تومان به من واگذار می‌کنند.اگر من این ورقه را نگه دارم، منی که خریداری کردم، گرفتم از خزانه، من این را نگهداری می‌کنم تا سررسید. در سررسید می‌روم تحویل می‌دهم، یک 1000 تومانی می‌گیرم. سود من نه کم می‌شود، نه زیاد. توجه کردید. یعنی سود من فقط همان 100 تومان است. سود من فقط همان 100 تومان است. من 1000 تومان دادم این ورقه را گرفتم، 900 تومان، 900 تومان دادم این ورقه را که رویش 1000 تومان است، گرفتم. درست است یا نه؟
می‌خواهم این را عرض بکنم که در مورد اسناد خزانه عرض کردم اگر کسی صبر کند، اگر کسی صبر کند تا سررسید، با همان 100 تومان اما قبل از سررسید، خوب دقت بفرمایید، خوب دقت کنید قبل از سررسید، فرض بفرمایید که الآن که آبان است، الآن فرض کنید دهم آبان است، فرض کنید داریم نزدیک دهم می‌شویم. فرض کنید الآن دهم آبان باشد،من رفتم، یک کسی رفته یک ورقۀ تنزیلی خریده است 1000 تومان. سال آینده دهم آبان، ورقۀ 1000 تومان را به 900 تومان خریده، این را می‌رود در گاوصندوق، ما گاوصندوق نداریم، زیر این کتاب‌ها قایم می‌کند، سال دیگر دهم آبان 1401 می‌رود این را می‌دهد 1000 تومان می‌گیرد، 100 تومان سود به دست می‌آورد. اما آمدیم و من این را قایمش کردم، یک ماه بعد نیاز به پول پیدا کردم. درست است؟ می‌خواهم بروم در بازار بفروشمش.اینجا عرض کنم حضور شما که سود من چقدر می‌شود و سود تابع چیست؟ این را یک محاسبۀ سرانگشتی بکنید. در صورتی که من تا سال آینده صبر کنم، 11 درصد سود دارم. متغیر هم نیست، سودش کاملاً ثابت است. ولی فرض بفرمایید که من تا یک ماه دیگر صبر کنم، بخواهم به یک کس دیگر بفروشم، 11 درصد سود برای هر یک ماه می‌شود حدوداً کمتر از یک درصد. کمتر از یک درصد. توجه کردید. مثلاً یک درصد می‌شود 10 تومن، فرض کنید 9 تومان و خرده‌ای. درست؟ حالا آمدیم و در، آمدیم در بازار نرخ تنزیل تغییر کرد، یعنی من یک ماه دیگر که می‌خواهم بروم منتشر بکنم، این را بفروشمش، اگر نرخ تنزیل همین مقدار باشد، یعنی دهم آذر هم بیایند دوباره با همین نرخ ورقۀ تنزیل شده بفروشند در بازار، فرض کنید که خزانه ماه به ماه می‌آید اسناد خزانه منتشر می‌کند،یک ماه بعد دوباره می‌آید اسناد خزانۀ جدید را با همین نرخ منتشر می‌کند. یعنی 1000 تومان را به 900 تومان. درست است؟نتیجه این است باز هم سودش درصدی همین مقدار است.نتیجه این است من که بعد از یک ماه می‌روم این را می‌فروشم،به اندازۀ باقیمانده طرفی که می‌خواهد بخرد حساب می‌کند سود دارد، سود این یک ماه را به من می‌دهد، یعنی مثلاً کمتر از یک درصدی که عرض کردم، گیر من می‌آید. اما آمدیم و خزانه ماه بعد آمد این 1000 تومان را به 800 تومان، نرخ تنزیل را چکار کرد؟ آمد 1000 تومان را به 800 تومان فروخت و ماه بعد طرف اگر برود 800 تومان بدهد، یک ورقه 1000 تومانی به او می‌دهند. حاضر نیست بیاید به من 900 و خرده‌ای بدهد، چیز 890 تومان بدهد، چون 910 تومان، 900 و خرده‌ای باید به من بدهد، چون 900 تومانی که من داده‌ام باید به من بدهد، سود آن یک ماه را هم باید بدهد. سود آن یک ماه عرض کردیم بیست و یک دوازدهم 100 تومان یعنی 100 تومانی که گیرش می‌آید. یک دوازدهم 100 تومان را به من باید بدهد که من به او بدهم. ولی الآن نرخ تنزیل در بازار تغییر کرده، ورقۀ جدید را دولت 1000 تومان را می‌دهد به 800 تا.نتیجه این است طرف که عقلش را از دست نداده، می‌رود ورقۀ جدید را در بازار، 1000 تومان را به 800 تومان می‌خرد، حاضر نیست به من 900 و خرده‌ای بدهد بخرد. بنابراین ورقۀ من را می‌آید 800 تومان می‌خرد، با آن یک دوازدهم سود سالانه. یک دوازدهم 100 تومان؛ یعنی صد دوازدهم. توجه کردید. بله تمام شد و رفت.
نتیجه چیست؟ نتیجه این است که سود این ورقه، تابع نرخ تنزیل بازار است در طول این مدت. حالا آمدیم و نرخ تنزیل عرض کردم که اگر زودتر از موعد نخواهد بفروشد، همان 100 تومان سود را می‌برد. صبر می‌کند سال آینده این را می‌دهد، یک 1000 تومانی از دولت می‌گیرد. درست است یا نه؟ ولی چقدر داده؟ 900 تومان داده. 900 تومان داده، 1000 تومان می‌گیرد. ولی اگر قبل از سررسید بخواهد بفروشد چیست؟ قبل از سررسید آن کسی که از این می‌خرد، حاضر نیست 900 تومان به این بدهد. نگاه می‌کند در بازار اوراق جدید قیمتش چقدر است. عرض کردم حالا این مثال‌ها را من فاحش می‌زنم می‌دانید که اوراق خزانه چون از جانب خزانه منتشر می‌شود، اولاً سودش کم است، ثانیاً اختلاف این ماه به آن ماه خیلی کم است، این‌ها مثال است ما می‌زنیم. این‌گونه نیست در عالم واقع. تفاوت‌ها خیلی اندک است.
اگر سررسید دیرتری هم داشته باشد، طرف می‌زند در لپ‌تاپش، در کامپیوترش، در گوشی‌اش محاسبه می‌کند. مثال را که بفهمیم آن هم روشن می‌شود. یک وقت دو ساله منتشر می‌کند، باز هم نرخ تنزیل مهم است و زمان.در آن مثالی که زدیم بعد از یک سال 100 تومان سود می‌برد، حالا اگر دو ساله باشد،دو سال مثلاً 200 تومان یا 100 تومان، آن هم تابع بقیۀ پارامترها است. پس بنابراین نگاه کنید، نتیجه این است، حالا نگاه کنید آن یکی که می‌آید از این در بازار ثانوی می‌خرد، او هم باز هم همین‌طور. و قس علی هذا تا آخر. توجه فرمودید. بنابراین در مورد اسناد خزانه هم ما دو نوع یعنی سود به اصطلاح ناشی از برآیند دو تا سود است: یکی سود خود تنزیل، نرخ تنزیل که عرض کردیم، یکی هم سود ناشی از تغییر قیمت خود ورقه. توجه کردید. کما اینکه در آنجا هم مثلاً ورقۀ قرضۀ با کوپن که 12 درصد بود، اگر طرف صبر کند تا سررسید، همان درصد سود را می‌برد. طرف 1000 تومان داده، 1200 تومان می‌گیرد در سررسید. یا در هر ماهی یک دوازدهم از آن 120 تومان را می‌گیرد. درست است؟ ولی بخواهد قبل از سررسید بفروشد، همین حسابی است که عرض کردیم خدمتتان.
نگاه کنید حکم بازار اولیه یعنی تشریع بازار اولی بر ثانوی ورقۀ قرضه را الآن ما قشنگ گفتیم که ورقۀ قرضه در بازار اولی دقیقاً چه با کوپن، چه درآمدی، چه با جایزه، این تعاریفی که گفتیم به همین شکلی که عرض کردیم خدمت شما، معامله می‌شود، اما بازار ثانوی‌اش تابع دو چیز است: یکی همین نرخی که در بازار اولی تعیین شده، اعم از با کوپن، درآمدی، با جایزه، با بهره، متغیر یا اسناد خزانه آن نرخ تنزیل، یکی این،
2. تغییر قیمت خود ورقه که ناشی از تغییر قیمت، تغییر نرخ بهرۀ بازار است، نرخ بهرۀ بازار است. حالا بعداً خواهیم گفت که مثلاً در اوراق مشارکت هم همین‌طور است. در اوراق مضاربه هم همین‌طور است. در اوراق جعاله هم همین‌طور است. مثلاً یک کسی رفته یک اوراق مشارکتی، فرض کنید با نرخ بهرۀ سود مثلاً یک شرکتی گفته که ببین من اگر سودی حاصل شد، 20 درصد سود به تو می‌دهم مثلاً، 30 درصد به تو می‌دهم. حالا ده روز بعد یک شرکت دیگری آمد گفت من به تو به جای 30 درصد، 35 درصد سود می‌دهم. اعتبار شرکت هم بالا است.این باعث می‌شود که قیمت خود آن ورقۀ مشاکت ده روز پیش کاهش پیدا بکند. در فرض ثبات سایر شرایط داریم می‌گوییم، و الا پارامترهای دیگر تأثیر بگذارند، باز هم می‌شود برآیند مجموع عوامل. متوجه هستید. بنابراین این تحلیلی که الآن ما کردیم، این تحلیل مخصوص ورقۀ قرضه نیست. بعداً در مورد اسناد خزانۀ اسلامی هم می‌گوییم همین است. بعداً مسئلۀ تنزیل هم مطرح می‌کنیم، این تحلیلی که الآن گفتیم، در استنباط فقهی‌مان هم ممکن است یک دخالت‌هایی داشته باشد. بعد در اسناد یعنی در اوراق به اصطلاح مالی اسلامی، ابزارهای مالی اسلامی هم می‌خواهم بگویم این خود این تحلیل را اگر موشکافی کنیم، بعداً در ابزارهای مالی اسلامی هم که می‌آید، مؤثر است و در خود صورت حالا اینکه غرر پیش بیاید، الآن وارد بحثش نشوید. ببین هر بحثی جای خودش، من هم اشاره دارم به کاربردهایش می‌کنم که شما اهمیت بحث را ببینید که بروید ته خود این قضیه را دربیاورید. بروید تا هفتۀ دیگر این اقسام را مطالعه کنید اما اوراق قرضه را برای چه منتشر می‌کنند؟ ناشر اوراق قرضه یک وقت ورقه را منتشر می‌کند که پول جمع بکند برود با آن سرمایه‌گذاری جدید انجام بدهد، یک وقت می‌خواهد برود بدهی‌های قبلی‌اش را بدهد. یک شرکت را تصور بکنید گاهی اوقات بدهی‌های انباشتۀ قبلی دارد، از بانک هم نمی‌خواهد وام بگیرد، به هر دلیلی، مثلاً از سیستم بانکی بدش می‌آید یا هزینه‌اش بالاتر است یا هر چه. می‌گوید بروم اوراق قرضه منتشر بکنم. شهرداری یک وقت است که مثلاً بدهی‌های قبلی‌اش را می‌خواهد بدهد، خدا بزرگ است تا بعد، یک وقت می‌خواهد یک پروژۀ جدیدی احداث کند، می‌خواهد برود مثلاً یک ساختمان جدیدی بسازد، یک کار جدیدی انجام بدهد، از بانک هم می‌خواهد وام نگیرد، فرض کنید که نمی‌خواهد اوراق دیگر، اوراق سهام منتشر کند، می‌رود اوراق قرضه منتشر می‌کند. اوراق قرضه ویژگی‌اش چیست؟ برای ناشر سود معینی را باید بدهد. این تغییر قیمتی که داشتیم تحلیل می‌کردیم، برای خریدار است، و الا منتشرکننده معین است چقدر می‌خواهد سود بدهد در مورد اوراق قرضه. در مورد با کوپنش که معلوم است، با درآمدی هم همین‌طور است. درآمدی اگر سود برایش حاصل بشود، چیست؟ درصد معینی از قیمت اسمی ورقه می‌دهد. مثلاً اگر 1000 تومان باشد، اگر گفته باشد 20 درصد، 20 درصد 1000 تومان را می‌دهد، ربطی به درآمد شرکت ندارد. با جایزه همین‌طور است، می‌گوید من به 10 درصد، 20 درصد، 30 درصد از خریداران این‌قدر سود می‌دهم. حساب کرده است چقدر سود می‌دهد. بنابراین هدف چیست؟ اهداف انتشار اوراق قرضه مختلف است. توجه کردید. یک وقت اسناد خزانه را دولت منتشر می‌کند یک پروژه درست کند. یک پروژۀ جدیدی احداث کند، یک وقت نه می‌خواهد کسر بودجۀ دولت را چکار کند؟ تأمین کند. چرا اسناد خزانه منتشر می‌کند دولت؟ به خاطر اینکه مثلاً می‌خواهد از راه استقراض از بانک مرکزی نباشد مثلاً.اگر از بانک مرکزی استقراض کند، پایۀ پولی می‌رود بالا، اگر بیاید مثلاً فرض کنید از راه‌های دیگر هر کدام پیامدهای خاص خودش را دارد. بیاید از راه اسناد خزانه که هم سودش کم است، هم به اصطلاح چون خود خزانه تضمین می‌کند، اطمینان‌آور است، می‌آید پول‌های پراکندۀ مردم را جمع می‌کند مثلاً برای کسر بودجه‌اش فرض کنید یا هر غرض دیگری که دارد. شرکت‌ها از راه‌های مختلف تأمین مالی می‌کند که حالا این را بعداً جداگانه ممکن است که راجع به آن توضیح داده بشود.
من فرمولی نگفتم؛ چون یک عده از دوستان روی ریاضی کار نکرده‌اند، و الا آدم فرمولی این‌ها را توضیح بدهد، چیست؟ خیلی راحت‌تر است. فرمولش را در کلاس‌ها ما همیشه می‌نویسیم روی تابلو، روی فرمول توضیح می‌دهیم، خیلی راحت است، منتهایش اینجا الآن من توصیفی گفتم به خاطر دوستانی که کارهای ریاضی نکرده‌اند و در این زمینه تجربه‌ای ندارند.
حالا ان‌شاءالله برای هفتۀ دیگر ما این اوراق قرضه را یک اشاره‌ای مسائل شرعی‌اش را می‌کنم که البته بحث زیادی خود این اسناد اوراق ارز رایج خیلی بحث زیادی ندارد، روشن است، بعد می‌رویم سراغ اسناد خزانۀ اسلامی و بعد اوراق سهام.
ان‌شاءالله که خدا توفقتان بدهد.

برای دانلود فایل جلسه اینجا را کلیک کنید.

Prev Next
برچسب‌ها
برای ارسال نظر وارد سایت شوید