به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، تعامل با بانکداری بینالملل یکی از موضوعات بسیار مهمی است که در دستور کار اکثر اقتصادهای دنیا قرار دارد و به دلیل فواید اقتصادی که از گذر تعاملات بانکی در سطح بینالمللی حاصل میشود، کشورهای دنیا همه سعی خود را انجام میدهند که موانع موجود در این زمینه را از میان بردارند.
در کشور ما بیش از سه دهه از عمر قانون عملیات بانکی بدون ربا میگذرد و یکی از مسائلی که همواره وجود داشته نحوه تعامل نظام بانکی ما با بانکداری بینالملل بوده است.
در حال حاضر شعب بانکهای خارجی در ایران حضور چشمگیری ندارند و به بیان بهتر، به غیر از چند شعبه در مناطق آزاد تجاری کشور، شعبهای از بانکهای خارجی در کشور ما به فعالیت نمیپردازد و این امر مایه تعجب و تأسف است.
روشن است که برای برقراری ارتباط میان نظام بانکداری بدون ربای کشور و بانکداری بینالملل، مقررات و پیشنیازهایی لازم است و باید این زیرساختهای لازم فراهم شده و همچنین موانع موجود از میان برداشته شود.
برای بررسی بیشتر این موضوع، با کامران ندری، عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق(ع) و مدیرگروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی گفتوگویی انجام شده است که بخش دوم این مصاحبه در ادامه میآید:
(قسمت اول مصاحبه را اینجا ببینید.)
آیا اختلافات فقهی مانعی بر سر راه تعامل با بانکداری بینالملل است؟
مانع است ولی مانع جدی نیست. ما دارای یک مجمع جهانی فقه هستیم که نمایندهای از ایران هم در آن حضور دارد و اختلافات فقهی بین مذاهب مختلف در آنجا طرح میشود. همچنین یک سازمان با عنوان مجمع عمومی بانکها و مؤسسات مالی اسلامی وجود دارد که کار آن وضع قوانین و مقررات مربوط به حوزه مالی اسلامی است که تلاش میکند همه کشورهای اسلامی، قوانین و مقررات مالی واحدی داشته باشند.
مجمع عمومی بانکها و مؤسسات مالی اسلامی که وابسته به سازمان همکاریهای اسلامی است، تلاش میکند که همه کشورها در حوزه مالی اسلامی از قانون و مقررات یکسانی پیروی کنند.
این مسئله، یک چالش است اما قابل برطرف شدن است؛ بدین معنی که ما میتوانیم این مشکلات را حل کنیم. مشکل اصلی که خدمت شما عرض کردم، بیشتر مشکلاتی است که داخلی محسوب میشوند.
یکی از مشکلاتی که در داخل وجود دارد، ضعف در قوانین و مقررات است. قانون پولی و بانکی ما از سال ۱۳۵۱ تاکنون و قانون عملیات بانکی بدون ربا مصوب سال ۱۳۶۲ از آن تاریخ تا الان هیچ تغییری پیدا نکرده است.
در حوزه قوانین و مقررات، در زمینه زیرساختهای حسابداری و حسابرسی و در حوزه زیرساختهای حاکمیت شرکتی خود دارای ضعف هستیم. همچنین تعدادی از نهادهای مورد نیاز همانند نهادهای رتبهبندی را دارا نیستم و حتی نمیتوانیم در این زمینه از دنیا کمک بگیریم.
اگر بخواهم در این زمینه مثالی را عرض کنم، اکنون در زمینه رتبهبندی، شرکتها و حتی خود بانکهای ما رتبه اعتباری ندارند و این نداشتن رتبه اعتباری، یک مانع جدی برای برقراری ارتباط با بانکهای سایر کشورهاست است.
ضعف در زمینه ابزارهای نوین تأمین مالی تا اندازه مشکلساز شده است و آیا نمیتوان این موانع را به راحتی از میان برداشت؟
بله. ابزارهای تأمین مالی، آن طور که باید و شاید در بازار بورس ما خرید و فروش نمیشود و این ضعف ابزاری که وجود دارد از مسائلی است که تقریباً ۷۰ درصد داخلی است و ۳۰ درصد آن به مشکلات و مسائل سیاسی که با خارج داریم، مربوط میشود.
رفع محور داخلی آن که بالاخره در اختیار ماست و میتوانیم برطرف کنیم، فقط مشکلی که ممکن است پدید آید این است که برای رفع این معضل و مشکلاتی که ریشه داخلی دارد، کارشناسان و متخصصان مربوطه را نداشته یا کمبود کارشناس داشته باشیم.
با توجه به اینکه تعداد افراد تحصیل کرده و جوان در کشور ما زیاد است، اگر یک برنامه آموزشی مناسب داشته باشیم که هم این جوانان به خارج رفته و آموزشهای لازم را ببینند و برگردند و هم از مشاورین خارجی استفاده کنیم، میتوانیم ضعفهای مربوط در زمینه کمبود این تخصص را هم برطرف کنیم.
بنابراین منظورم این است که این چالشها، چالشهایی نیست که نتوان آنها را برطرف کرد. البته باید این را هم خدمت شما عرض کنم که بانکهای داخلی یک نگرانی هم دارند. مثلا فرض کنید اگر بانکهای خارجی بخواهند در کشور ما حضور داشته باشند، فضا مقداری رقابتیتر میشود و در این فضای رقابتی ممکن است سودآوری برخی از بانکهای داخلی تحت تأثیر قرار بگیرد.
بانکهای ما در این ۱۵ سالی که از حضور بانکهای خصوصی در اقتصاد کشور میگذرد هیچ رقابتی با بانکهای خارجی نداشتهاند؛ بنابراین حضور بانکهای خارجی ممکن است تهدیدی برای آنها محسوب شود.
یعنی خود بانکهای داخلی در مقابل حضور بانکهای خارجی مقاومت میکنند؟
ممکن است مقاومتهایی در مقابل حضور بانکهای خارجی در کشور وجود داشته باشد، البته نه از حیث اینکه بانکهای خارجی عملیات بانکداری بدون ربا انجام نمیدهند بلکه از این جهت که حضور بانکهای خارجی ممکن است مقداری فضای رقابتی را برای بانکهای ما ایجاد کند و سودآوری بانکها را تحت تأثیر قرار دهد.
از این حیث ممکن است بانکهای ما احساس خطر کنند. البته بعید میدانم این مسئله هم خیلی جدی باشد. مسئله دیگری که وجود دارد این است که بانکهای ما هیچ وقت تلاش نکردند که فراتر از مرزهای خودمان فعالیت کنند.
بانکهای ما هیچ استراتژی برای اینکه فعالیتهای آنها از محدوده جغرافیای کشور فراتر برود ندارند؛ به این دلیل که کسب درآمد در قلمرو سرزمینی برای آنها راحتتر بوده و احتیاج به رقابت ندارند.
در چنین شرایطی، دست بانکهای داخلی بازتر بوده است؛ چراکه اگر بخواهند در خارج از کشور فعالیت کنند، باید تحت قوانین و مقررات بینالمللی و براساس استانداردهای بینالمللی عمل میکنند؛ لذا این اقدام برای آنها سخت بوده تلاش هم نکردهاند و دنبال این فعالیت هم نیستند.
گاهی اوقات می گوئیم میخواهیم با بانکهای خارجی تعامل کنیم؛ چراکه رابطه بانکی ایجاب میکند که ما باید با بانکهای خارجی کار کنیم اما گاهی منظور از تعامل با دنیای خارج این است که ما آنجا حضور داشته و آنها هم در کشور ما حضور داشته باشند و باید دانست این دو موضوع کاملا متفاوت هستند.
آن چیزی که الان بانکهای ما را نگران کرده این است که نمیتواند با کشورهای اروپایی کار کنند، وگرنه بنده تاکنون هیچ برنامهای در مورد اینکه بانکهای خارجی بیایند در داخل کشور فعالیت کنند یا اینکه بانکهای ما بخواهند خارج از کشور فعالیت کنند را مشاهده نکردهام.
تاکنون هیچکدام از بانکهای داخل در عرصه بینالمللی موفقیتی کسب نکردهاند؟
غیر از بانک خاورمیانه که گفته میشد قرار است فرامرزی فعالیت کند که البته نمیدانم تا چه اندازه موفق بوده است، سایر بانکها، استراتژی نفوذ در بازارهای خارج از کشور را ندارند و ظاهرا محیط داخل برای آنها مناسبتر است و ضرورتی هم نمیبینند در خارج از کشور فعالیت کنند.
از سوی دیگر هم ما هیچ متقاضی نداریم که بخواهد در ایران فعالیت بانکی داشته باشد. بحثی که الان مطرح است این است که بانکهای ما برای انجام تجارت و کسب کار روزانه خود، نیازمند آن هستند که یک شریک خارجی داشته باشند که این امر تحقق پیدا نکرده است.
وقتی مثلا یک اعتبار اسنادی را در کشور گشایش میکنیم، در خارج از کشور نیازمند بانکی هستیم که شریک ما باشد و در اینجاست که مشکل ایجاد میشود.
با این اوصاف، یک نگاه این است که بگوئیم با توجه به اینکه بانکها برای انجام فعالیتهای روزانه خودشان نیاز به ایجاد رابطه با دنیای خارج دارند اما تحریمها جلوی آن را گرفته است و از این جهت نمیتوانند با بانکهای خارجی تعامل کنند. یک نگاه دیگر این است که بگوئیم ما از این مرحله عبور کردهایم و اکنون بحث بر سر این است که بانکهای خارجی بیایند در کشور ما حضور داشته باشند و بانکهای ما در خارج از کشور فعالیت میکنند.
به نفوذ بانکهای کشور در نظام مالی بینالمللی اشاره کردید. آیا اساسا بانکهای ما میتوانند با عملکردی که دارند، شعبی را در خارج از کشور ایجاد کرده و سودآوری داشته باشند؟
این اقدام سخت است. برای بانکهای ما با توجه به آن عقبماندگی که در حوزههای مختلف از حاکمیت شرکتی گرفته تا استانداردهای حسابرسی، با آن مواجه هستند، سخت است که بتوانند با بانکهای خارجی رقابت کنند اما بنده معتقدم بانکهای ما از مزیتی برخوردارند که از آن غافل هستند که همانا تجربه در زمینه اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا و بانکداری اسلامی است.
بانکهای متعارف در دنیا، بانکداری اسلامی انجام نمیدهند و همانگونه که مطلعید، مسلمانان در تمام نقاط دنیا پراکنده هستند؛ بنابراین بانکهای ما میتوانند در نقاط مختلف دنیا شعبهای دایر کرده و در آنجا خدمات مالی اسلامی ارائه دهند.
اگر معتقد باشیم چنین تجربهای در میان بانکهای ما شکل گرفته که بتوانند خدمات مالی اسلامی به مسلمانان دنیا ارائه دهند، اگر این امکان برای مسلمانان فراهم شود که بتوانند روابط مالی صحیح اسلامی با بانکهای ما داشته باشند، طبعاً استقبال میکنند.
با این اوصاف، من فکر میکنم که اگر بانکهای ما بخواهند، میتوانند در خارج از کشور حضور خوبی داشته باشند، به شرط اینکه بتوانند عملیات بانکداری اسلامی را به صورت صحیح و درست اجراء کنند و بتوانند به مسلمانان در کشورهای دیگر نشان بدهند که در حال اجرای صحیح عملیات بانکداری اسلامی هستند و فعالیت صوری انجام نمیدهند و از این طریق کسب سود هم داشته باشند.
فرمودید بانکهای ما تاکنون در این زمینه موفق نبودهاند. آیا بانکهای سایر کشورهای اسلامی تاکنون در این زمینه عملکرد موفقیتآمیزی داشتهاند؟
در زمینه انتشار صکوک خیلی موفق بودهاند و بسیاری از این کشورها توانستهاند از طریق فروش صکوک در کشورهای دیگر، منابع مالی قابل توجهی را برای فعالیتهای سرمایهگذاریشان در داخل کشور جمعآوری کنند.
یکی از حوزههایی که به نظر من میتوان فعالیت کرد، حوزه تأمین مالی خُرد است؛ چراکه بانکهای متعارف، کمتر در حوزه تأمین مالی خُرد وارد شدهاند و بانکهای اسلامی اگر بتوانند به شیوههای اسلامی، مبادرت به فراهم کردن تسهیلات خُرد برای خانوارها و بنگاهها کنند، میتوانند در این زمینه موفق باشند.
برطبق آنچه بنده بررسی کردهام، برخی بانکهای کشورهای غربی در کشورهای اسلامی مبادرت به تأمین مالی خُرد خانوارها به شیوههای اسلامی کردهاند؛ چراکه به عنوان مثال در کشور خودمان اگر در حوزه تأمین مالی خُرد، صندوقهای قرضالحسنه را کنار بگذاریم، هیچ فعالیت خاص دیگری در این زمینه انجام نمیشود.
به این دلیل که در قرضالحسنه، هیچ سودی به اعطاکننده تسهیلات قرضالحسنه داده نمیشود، فعالیت آن محدود است. در زمینه تأمین مالی خُرد، میتوان روشهایی را اعمال کرد که سودآور هم باشد، به همین دلیل بسیاری از کشورهای غربی به شیوههای اسلامی در کشورهای جهان اسلام، مبادرت به اعطای تسهیلات خُرد در قالب شیوهها و روشهای تأمین مالی اسلامی میکنند و کار آنها گرفته و موفق هم هستند؛ بنابراین ما هم میتوانیم به این شکل در دنیا فعالیت بانکی انجام دهیم.
منبع: خبرگزاری ایکنا